فرارو- مربیان تیم های باشگاهی که تیمشان در لیگ قهرمانان آسیا بازی دارند به شدت از دست کی روش عصبانی هستند.
به گزارش سرویس ورزشی فرارو، درست چند روز پس از پایان یافتن بازی های لیگ برتر سوژه کهنه ای برای دعوا، در سطح ملی و باشگاهی سرباز کرده است؛ سوژه ای که در آن طرفین دعوا هم حق دارند و هم حقی ندارند! پیچیدگی موضوع درست همین قدر گسترده است. در واقع سوژه مورد بحث به حضور بازیکنان تیم های باشگاهی در اردوی تیم ملی برمی گردد آن هم درست زمانی که خود این تیم ها به بازیکنانشان برای بازی در لیگ قهرمانان آسیا نیاز دارند.
بحث تازه نیست ولی به تازگی مطرح شده است؛ در شرایطی که پیش تر کارلوس کی روش با فدراسیون فوتبال اتمام حجت کرده بود که بلافاصله بعد از اتمام بازی های لیگ برتر بازیکنان شاغل در این لیگ را می خواهد با مخالفت مربیان تیم هایی مواجه شد که باید در لیگ قهرمانان آسیا به مصاف رقبای خود می رفتند؛ از امیر قلعه نویی گرفته تا زلاتکو کرانچار. بحث در مورد چهار نماینده ایران در رقابت های آسیا است: استقلال، فولاد، سپاهان و تراکتور سازی.
کی روش بازیکنان مد نظرش برای اردوی آفریقای جنوبی را درست روز دوشنبه می خواهد؛ یعنی دقیقا 24 ساعت قبل از اینکه نماینده های کشورمان کارشان در لیگ قهرمانان آسیا را ادامه دهند. در این بین فدراسیون فوتبال ایران هم باشگاه ها را موظف به همکاری 100 درصدی با تیم ملی کرده و از باشگاه ها خواسته بازیکنان ملی پوش خود را بدون چانه زنی در اختیار تیم ملی قرار دهند.
وضعیت البته برای همه تیم ها یکسان نیست؛ فولاد در رقابت های آسیایی وضعیت مناسبی دارد و پیشتاز گروه خود است. در واقع فرکی اگر سه بازیکن این تیم که به تیم ملی دعوت شده اند را هم به همراه نداشته باشد شاید خللی در راه صعود تیمش به مرحله بعدی این بازی ها به وجود نیاید. اما موضوع درباره سه نماینده دیگرمان متفاوت است؛ سپاهان و تراکتورسازی هنوز امید زیادی دارند تا بتوانند جواز صعود به مرحله بعد را بگیرند ولی برای رسیدن به صدر گروهشان کار دشواری دارند و اگر قرار باشد بدون ملی پوشان به میدان بروند دشواری کار بیشتر هم می شود.
تراکتورسازی باز هم وضع بهتری نسبت به سایرین دارد چون دو نفر را در اختیار ندارد؛ اما سپاهان با دادن 6 بازیکن به تیم ملی حسابی به مشکل برمی خورد؛ به ویژه اینکه این تیم در لیگ برتر هم نتوانسته انتظار هوادارانش را برآورده کند و در لیگ قهرمانان آسیا در پی اثبات توانایی هایش است.
به این موضوع باید جدال لفظی کارلوس کی روش و زلاتکو کرانچار را هم اضافه کرد که حداقل در کلام هیچ کدام طرف مقابل را از لحاظ فنی قبول ندارند. با این حال کرانچار پیش تر گفته بود با این تصمیم مخالف است ولی از تصمیم فدراسیون فوتبال پیروی می کند.
کی روش و قلعه نویی
جدال این دو نفر تازگی ندارد؛ دو مربی ای که از مدت ها قبل برای دادن و گرفتن بازیکن برای تیم ملی با یکدیگر اختلاف نظر داشتند؛ قلعه نویی معتقد بود بازیکنان استقلال در اردوی تیم ملی خسته می شوند و بعضا با مصدومیت به باشگاه برمی گردند. خستگی مفرط موردی بود که قلعه نویی اصولا از آن گلایه داشت به ویژه اینکه بیشترین بازیکنان تیم ملی در پاره ای از زمان را هم استقلالی ها تشکیل می دادند.
کی روش اما در ادامه راه از سیاست های قلعه نویی خرده گرفت و او را به عدم همکاری با تیم ملی متهم کرد؛ موردی که حداقل سعی شد با سلام و روبوسی هم که شده ختم به خیر شود تا حداقل تیم ملی وارد حاشیه جدیدی نشود. اما حالا شرایط استقلال متفاوت تر از زمانی است که این بحث ها داغ بود؛ استقلالی ها در لیگ به نتیجه ای نرسیدند و امیر قلعه نویی و تیمش در لیگ قهرمانان آسیا هم پایشان روی پوست موز است. در واقع یک شکست یا حتی یک مساوی دیگر هم کافی است تا استقلال آخرین امیدش در این فصل را هم از دست بدهد.
حالا که کار به اردوی تیم ملی کشیده شده کی روش 4 بازیکن از تیم استقلال را دعوت کرده است. با توجه به این مورد که فدراسیون باشگاه را ملزم به همکاری با تیم ملی کرده طبیعی است که بحث شخصی در میان نباشد. اما آبی ها از اینکه دو بازیکن خود را هم مصدوم شده می بینند علنا بازیکنی برایشان باقی نمی ماند تا در مهمترین بازی آسیایی شان در این فصل به میدان بروند. 4 بازیکن باید به اردوی تیم ملی بروند و ساموئل محروم و غلام نژاد هم مصدوم است. نبودن 6 بازیکن کافی است تا داد امیرقلعه نویی به آسمان بلند شود.
حق با چه کسی است؟
در هیچ جای دنیا عرف نیست که مربی تیم ملی از باشگاه ها بخواهد که بازیکنانش را در اختیار تیم ملی قرار دهند. در واقع قانون در این مورد ایفای نقش می کند که آن هم می گوید برای هر بازی رسمی، نه دوستانه و اردو، باشگاه موظف است بازیکن را 72 ساعت قبل در اختیار تیم ملی قرار دهد. با توجه به این مورد حق با مربیان باشگاهی است که از کی روش و فدراسیون انتقاد کنند.
بحثی که این مربیان هم آن را مطرح می کنند این است که چرا کی روش مثلا چنین تقاضایی را نمی تواند از سایر تیم های اروپایی داشته باشد که لژیونرها در آن بازی می کنند؟ با توجه به این مورد حق با مربیان باشگاهی است.
اما این سکه روی دیگری هم دارد؛ فدراسیون فوتبال و کی روش به خوبی می دانند که بازیهای ایران در جام جهانی چه اهمیت ویژه ای برای مردم ایران دارد؛ در واقع با توجه به موجی از شادی که در دل جامعه به وجود آمد می توان متصور شد که در صورت صعود تیم ملی به مرحله دوم جام جهانی چه شور و شعفی در جامعه به وجود می آید. در اینکه کی روش به خوبی از این موضوع مطلع است تردیدی نیست ولی این مربی نه با استناد به این مورد بلکه از لحاظ حرفه ای بر خواسته اش پافشاری می کند؛ تیم ملی ایران شاید تنها تیم حاضر در جام جهانی باشد که تعداد بازی های دوستانه اش به اندازه انگشتان یک دست هم نشود.
مشکلات مالی چندین بار اردوی تیم ملی در بازه های مختلف را لغو کرد تا کی روش نتواند برنامه های مورد نظرش را پیاده کند. کی روش مثل هر مربی حرفه ای دیگر می توانست غرامت قراردادش را بگیرد و تیم ملی ایران را رها کند و برود؛ اتفاقی که دست بر قضا خیلی ها برای عملی شدنش تلاش کردند.
با این حال او به کارش ادامه داد مبنی بر اینکه فدراسیون را موظف کند بازیکنان باشگاهی را در اختیار داشته باشد؛ آن هم دوماه زودتر از شروع جام جهانی. در این بین فدراسیون که به خوبی می داند نتوانسته خواسته های کی روش را برآورده کند با این نظر موافقت می کند به امید اینکه اندک امیدی که تیم ملی برای صعود به مرحله دوم جام جهانی دارد از بین نرود. در واقع شاید اگر فدراسیون اردوهای مختلف تیم ملی را به دلیل بی پولی لغو نمی کرد الان کی روش و مربیان 4 تیم باشگاهی ما با هم اختلاف نظری نداشتند.
عدم اعتماد به مربیان داخلی
اما در این بین سوال دیگری مطرح می شود که چرا کی روش بازیکنان شاغل در لیگ های خارجی که اتفاقا شاکله اصلی تیم ملی را تشکیل می دهند نمی خواهد در اختیار داشته باشد؟
برای پاسخ دادن به این سوال باید به تفکرات کی روش رجوع کرد؛ جایی که ظاهرا او به درستی یا به غلط اعتقادی به برنامه های تمرینی مربیان ایرانی و بازیکنان شاغل در این لیگ ندارد. در واقع کی روش با توجه به شناختی که از فضای تیم های اروپایی دارد می داند که بازیکنان به موقع تمرین می کنند؛ تغذیه مناسبی دارند و به سلامتی شان هم اهمیت می دهند. اما این موارد حداقلی در ایران به زعم کی روش وجود ندارد.
نکته مهم تر اینکه کی روش حتی به پزشکان شاغل در باشگاه های ایران هم اعتقادی ندارد و ترجیح می دهد بازیکن مصدوم را در کنار تیم ملی داشته باشد تا اینکه برای درمان او را در اختیار پزشکان باشگاه قرار دهد. حالا با توجه به همین ذهنیت است که کی روش اصراری برای داشتن بازیکنان شاغل در لیگ های اروپایی ندارد. هرچند که اگر هم می داشت قانون چنین اجازه ای به او نمی داد.
حالا طبیعی است کی روش، که نه اردوی مناسبی برای تیم ملی داشته و نه بازی تدارکاتی مناسبی، خواسته اش این باشد که حداقل بازیکنان را برای آمادگی بیشتر هم که شده زودتر از موعد و شاید خلاف عرف معمول در اختیار داشته باشد.
مردم ایران زمین و کسانی که یک درصد توپ فوتبال را دوست دارند
یک حقیقت بزرگ این است که فوتبال ما دچار بحران مدیریتی آن هم در صطح کلان آن است یعنی هیچ و پوچ
عزیزان خوشبختانه بعد از سالیان سال یک مربی در سطح اول جهان در کنار تیم ملی ایران است و آن هم دریغ از یک نفس کامل که بهش بگیم دست مریزاد
من الان 5 جام جهانی را تجربه کرده ام
دوستان هیچ وقت به این ارامشی و راحت به جام جهانی نرفتیم سالهای گذشته رو یک ورق بزنید میفهمید
بخدا مربی خلی بهتر از بازیکن تاثیر میزاره بخدا راست میگم
الان تیم ملی ما فقط به اردو و مسابقه نیاز داره تا رئیس و پول و ...
بخدا برا یک مربی در سطح کی روش 15 میلیارد رقمی نیست که فدراسیون یجوری حرف میزنه که اینجا افغانستان نه عزیز اینجا ایران سرزمین کامل و مهد تمدن سرزمینی که حتی از سنگهاش میشه پول در آورد پس لطفا نگین گرون چی گرون 15 میلیارد که اگه بخاین یک ثانیه ای حل میشه بخدا همین اقای عابر بانک معروف میتونه مثل اب خوردن بهش بده اون پول تو رو خدا بس کنین
شک ندارم این تیمی که تقریبا از همه تیم های حاضر در جام جهانی ضعیف بهترین نتیجه رو در جام جهانی خواهد گرفت میدونید چرا فقط به خاطر اینکه یک مربی رو نیمکت که فرگوسن از اینکه تو ایران برا منچستر ناراحت یکم فنی باشید لطفا...
اولا سطح نه صطح !
دوماً خلی نه خیلی !
سوماً شمانفست از جای گرم بلندمیشه جانم/چرااین پول رقمی نیست؟حالااگه فوتبال ماحتی توی آسیاحرفی واسه گفتن داشت میشدقبول کرد.مگه تیم ملی باهمین آقادرتهران به ازبک نباخت وبرای اولین باردرتاریخ به لبنان نباخت و..... ؟