bato-adv
کد خبر: ۱۸۱۸۷۲

اعتراف به جنایت در پی رابطه غیراخلاقی

مردی که مدعی ‌است دوستش را به قتل رسانده و جسدش را آتش‌ زده در حالی مصرانه به قتل با انگیزه ناموسی اعتراف می‌کند که جسدی پیدا نشده ‌است.
تاریخ انتشار: ۰۸:۰۳ - ۱۱ اسفند ۱۳۹۲
مردی که مدعی ‌است دوستش را به قتل رسانده و جسدش را آتش‌ زده در حالی مصرانه به قتل با انگیزه ناموسی اعتراف می‌کند که جسدی پیدا نشده ‌است.

نماینده دادستان تهران در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح دیروز در شعبه 113 دادگاه کیفری ‌استان تهران برگزار شد برای متهم درخواست مجازات کرد. او گفت: متهم که فرزین نام ‌دارد پنج‌سال قبل در جریان مفقودشدن مردی به نام داوود بازداشت شد. او در تحقیقات گفت داوود را به قتل رسانده و جسدش را میان زباله‌های اطراف تهران رها کرده‌ است. این مرد در اعترافاتش گفته ‌است چون 15سال قبل مقتول به همسر او تعرض کرده از وی انتقام گرفته ‌است. با توجه به شکایت اولیای‌دم و سایر مدارک موجود در پرونده به‌عنوان نماینده دادستان تهران درخواست صدور حکم قانونی دارم.

در ادامه مادر مقتول به‌عنوان ولی‌دم برای متهم درخواست قصاص کرد. این در حالی است که دادستان تهران نیز با توجه به صغیربودن یکی از فرزندان مقتول از طرف او برای متهم درخواست قصاص کرده ‌بود.

سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: 15سال قبل داوود به همسر من تعرض کرده‌ بود. وقتی همسرم این موضوع را گفت تصمیم گرفتم داوود را بکشم. داوود سال‌ها در آمریکا زندگی کرده ‌بود و به جرم قاچاق اسلحه از این کشور اخراج شده ‌بود. داوود از همسر و فرزندانش جدا شد و به ایران آمد. سال‌ها بود که خانواده‌اش را می‌شناختم و با خودش هم بعد از بازگشتش به کشور آشنا شدم. رفت‌وآمد ما خیلی زیاد بود. از طریق خواهر داوود به نام میترا شنیده ‌بودم او مشکلات اخلاقی دارد اما فکر نمی‌کردم با همسرم چنین رفتاری کند تا اینکه یک‌روز به خانه آمدم و دیدم همسرم مریض شده و او را به بیمارستان برده‌اند. خیلی گریه می‌کرد. از او پرسیدم چه شده‌ است گفت داوود به من تجاوز کرده‌ خیلی با خودم کلنجار رفتم تا داوود را بکشم چندباری هم برای قتل او نقشه کشیدم اما نشد.


سال‌ها از این موضوع گذشت و من در قلب خودم او را بخشیدم. در این مدت با هم ارتباط داشتیم تا اینکه روز حادثه داوود به کارگاه من آمد. داوود زن صیغه‌ای داشت که خواهر آن زن به من کمی پول سپرده بود تا با آن کار کنم و سودش را بدهم. آن روز داوود آمد و گفت پول خواهرزنم را بده من هم قبول کردم. بعد با هم در یکی از اتاق‌های کارگاه که وسایل شکار در آنجا نگه‌می‌داشتم مشروب خوردیم. او سپس ادکلنی از جیبش درآورد و به من گفت این را به همسرت بده. خیلی عصبانی شدم. او هنوز هم به زن من فکر می‌کرد تبر را از روی دیوار برداشتم و یک ضربه به سرش زدم بعد هم با تفنگ شکاری تیری به پشتش زدم.

متهم گفت: داوود خیلی سنگین بود نمی‌توانستم او را حرکت بدهم. جسد را با زحمت داخل چادر برزنتی گذاشتم و با بالابر که وسیله کارم بود بالا کشیدم و پشت وانت گذاشتم و به جایی بردم که زباله‌ها را می‌ریختند آنجا جسد را آتش ‌زدم و بعد هم که زباله‌های دیگر رویش آمد.

او درباره رابطه‌اش با خواهر مقتول گفت: میترا به من پیشنهاد داد با هم رابطه داشته ‌باشیم من هم دوستش داشتم البته به او گفته‌ بودم همسر دارم نمی‌توانم او را طلاق بدهم. حتی به او گفتم تو ازدواج کن و بعد از اینکه جدا شدی تو را به‌صورت صیغه‌ای عقد می‌کنم تا زنم نفهمد. من رابطه‌ام را با او انکار نمی‌کنم.

در ادامه قضات همسر متهم را به جایگاه فراخواندند تا درباره ادعای شوهرش از او تحقیق کنند. این زن گفت: «من با میترا دوست بودم. با داوود هم از طریق او آشنا شدم. یک روز با میترا به پیاده‌روی رفتم، وقتی برگشتیم پیشنهاد داد صبحانه را باهم و در خانه آنها بخوریم جواب دادم چون مادر و برادرت در خانه هستند به آنجا نمی‌آیم اما او گفت داوود نیست. من هم رفتم. در اتاق منتظر بودم تا میترا با سینی صبحانه بیاید که یکدفعه داوود با چای وارد شد. با تعجب پرسیدم تو چرا خانه هستی؟ جواب داد خودم به میترا گفتم بگوید من خانه نیستم. او از شوهرم بدگویی کرد و ‌گفت تو جوان هستی وقتی شوهرت خیانت می‌کند تو هم این کار را انجام بده از حرف‌هایش خوشم نیامد و بلند شدم بروم اما او عذرخواهی کرد و با اصرار خواست چای را بخورم. به محض اینکه چای را خوردم کرخت شدم و دیگر نتوانستم کاری بکنم و او به من تجاوز کرد. بعد از خانه خارج شدم آنقدر حالم بد بود که به بیمارستان رفتم و بعد هم موضوع را به شوهرم گفتم.»


این زن ادامه داد: «مدتی بعد متوجه شدم میترا با شوهرم رابطه دارد. شوهرم بعد از آن ماجرا خیلی با من درگیر می‌شد و کتکم هم می‌زد اما به خاطر بچه‌هایم تحمل و سعی کردم آنها چیزی نفهمند. فشارهای ناشی از این موضوع باعث شد به بیماری‌های مختلفی مبتلا شوم.»

همسر متهم گفت: «به نظر من داوود زنده است و شوهر من قاتل نیست. داوود قبلا گفته بود دنبال پول کلانی می‌گردد و احتمال دارد به خارج از کشور رفته باشد.»

بنا بر این گزارش قضات بعد از پایان جلسه دادگاه برای تصمیم‌گیری در این خصوص وارد شور شدند.
برچسب ها: قتل اعتراف تجاوز
بهی
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۴۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
این یکی از فیلم های جم تیوی یا فارسی وان نیست؟
واقعا کن
کلا بنیاد و حرمت خانواده دیگه بی معنی شده
محمد کارمند
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
الهم عجل لولیک الفرج

خدایا فرج آقا را برسان( آمین )
نیکان
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۳۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
سریال فارسی وان که با تم پلیسی جنایی بدلی (شاید هم واقعی ) ترکیب شده . مضحک و فجیع .
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۱۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
حیف اسم حیوان!
متعجب
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۴۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
وقتی خدا از زندگی آدمها رخت بر بنده لجنزاری پدیدار میشه که بوی تعفنش همه هستی را تباه میکند ومتاسفانه بیان مفسده ایجاد رواج فساد بیشتر میکند.
خدایا به تو پناه می بریم.
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۲۸
سلیمان
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۳ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
سناریوی سریال های فارسی وانه؟ واقعا که!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
بهتر نیست بگی چه هرکی هرکی شده . اصلا" معلومه اینا چند چندن؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۱۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
درود چقدر باغیرت وبا گذشت
ناشناس
Germany
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
چه خبـــــــــــــــــــــره؟؟؟؟اینا که همه کاره اند!!!!"درقلب خودم بخشیدم"عجب صبری خدا دارد!!!
شهرام
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
فقط بخدا ميشه پناه برد.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
ميشه پاي يك زن در ميان است...
بندرعباس
France
۲۲:۰۵ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
حالا خوبه قاتل مرده
متعرض هم مرد بوده حتی
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۵۲ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
عجب جامعه زیبا و با اخلاقی داریم .... این ادمها کنار ما زندگی میکنن و به به به به .. احسنت
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۵۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
حتی به او گفتم تو ازدواج کن و بعد از اینکه جدا شدی تو را به‌صورت صیغه‌ای عقد می‌کنم تا زنم نفهمد.
چه چیزایی ملت بلدن!
ناشناس
United States of America
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
چه قانونمند چه منصف چه مهربون چه باوجدان چه.................................................
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
این میتونه موضوعی جدید برای ساخت سریال در شبکه های جم و فارسی وان باشد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۹ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
چه خر تو خری بوده !
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
همه با هم درارتباط بودن مثل سریالای جم و فارسی وان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
فراروي سانسورچي. اين آخرين باري بود كه اومدم اينجا.ديگه دوستت ندارم از بس كه نظراتمو سانسور كردي. باي.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
خدا در قرآن می فرماید که شیطان دشمن آشکار شماست؛ از او پیروی نکنید! چرا ما فریب شیطان را بخوریم تا هم آبرویمان برود و هم ذلیلانه از این دنیا برویم و بدبخت شویم؟!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۳ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
اینا دیگه چقدر کثیفند ادم حالش بهم میخوره
دارا
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
بعد میگن ماهواره اینها که از صد تا ماهواره بدترند .
سارا
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۵۸ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
جدا"
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۰۷ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۲
اتفاقا اگه نگیم 100% ماهواره ،لااقل قسمت قابل توجه خیلی از بی بندوباری ها از ماهواره است.
فروغ
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۱۲ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
شرم اوره.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۱۱ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
اینجا ایرانه آیا؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۳۳ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
اين زن و مرد به نظرم دارن دروغ ميگن
مگه ممكنه شخصي مرتكب اين عمل زشت بشه و همسر طرف مقابل مدتها واكنش نشون نده بلكه اين ارتباط دوستي ادامه پيدا كنه
شايد داود رو سر همون مسئله مالي كشتن و بهانه ايي جور كردن براي تبرئه شدن
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۰۷ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
حالا دادستان چرا مداخله كرده، اونا رو به حال خودشون رها مي كرد، از همون روشهاي خودشون، مسئله رو حلش مي كردن.
مجله فرارو