پدرام سلیمانی در روزنامه قانون نوشت:
لریکینگ ایران، بار دیگر به گوهرپراکنی پرداخت و این بار آنقدر حجم این
گوهرپراکنی زیاد بود که احتمال میدهیم تا پایان سال طنزنویسان با مشکل
کمبود سوژه مواجه نخواهند شد. ایشان در قسمتی از حرفهایشان گفتند:"همه
میدانیم که شاملو جاسوس نازی بود و محکوم هم شد." البته ما هنرمندان زیادی
داریم که با «نازی» در ارتباط بودهاند، از جمله «آقای صدا» که خواننده
معلومالحالی است و صراحتا میخواند "نازی ناز کن که نازت یه سرو نازه". در
هر صورت در راستای سخنان لری کینگ ایران، ما تصمیم گرفتیم به تفسیر بعضی
از اشعار شاملو بپردازیم تا بیش از پیش با این جاسوس نازی آشنا شوید:
نکته: درست است که بسیاری از اشعار شاملو با فاصله زمانی زیاد بعد از
جاسوسی او سروده شده است اما کیست که نداند عشق به نازی تا لحظه مرگ همراه
شاملو بوده است؟
و عشق را
کنار تیرک راه بند
تازیانه میزنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
روزگار غریبی است نازنین
شاملو در این شعر به عشقش نسبت به نازیسم اعتراف میکند. از آنجاییکه
جاسوس هیچ وقت نباید لو برود (حتی بعد از اینکه لو رفت)، شاملو این عشق را
در پستوی خانه نهان میکند. اما چشمان تیزبین ما (من و برادر لری کینگ) از
پستوی خانه افراد دور نمیماند. پستو که سهل است، ما گاهی حتی از محتوای
کشوی افراد هم خبر داریم. در پایان از شما میخواهم به کلمات "نازنین" و
"نازی" دقت کنید. دقت کردید؟ من دیگه حرفی ندارم.
زیباترین حرفت را بگو
شکنجه پنهان سکوتت را آشکار کن
و هراس مدار که بگویند
ترانهای بیهوده میخوانید
چرا که ترانه ما
ترانه بیهود گی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست
همانطور که میدانید عشق در اشعار شاملو نماد نازیسم است. شاعر در این
شعر با بیچشم و رویی تمام نه تنها نازیسم را با فایده معرفی میکند، بلکه
به جذب نیرو هم میپردازد و از دیگران میخواهد که با او همراه شوند.
همچنین عبارت "شکنجه پنهان" دیگر جایی برای تردید باقی نمیگذارد که شاملو
نه تنها جاسوس، بلکه خشونت طلب هم بوده.
کورهها سرد شدن
سبزهها زرد شدن
خندهها درد شدن
در این قسمت شاعر دیگر شکست نازیسم را پذیرفته است اما همچنان به آن عشق
میورزد. به راستی مقصود از سرد شدن کورهها چیست؟ پاسخ واضح است. جالب
اینجاست که همین شاعر که در این شعر از سرد شدن کورههای آدمسوزی نازیها
گله میکند بعدها ارتباطش با لابیهای صهیونیستی رو میشود و این از عجایب
است!
میدانستند دندان برای تبسم نیز هست و
تنها
بدریدند
در این شعر میشود پشیمانی شاعر از عشقورزی به نازیسم را به وضوح دید.
شاملو در این شعر از ماهیت پلید نازیسم پرده برمیدارد. اصلا به خاطر همین
شعر است که ما (من و لری کینگ ایران) تا حدودی شاملو را بخشیدهایم و اگر
این ابراز پشیمانی شاعر نبود که... بگذریم. تا تفسیر شعری دیگر و
پردهبرداری از افکار شوم بسیاری از شاعران، شما را به خدا میسپاریم.