زني که هوويش را به طرز فجيعي به قتل رسانده بود و با صحنه سازي در محل جنايت چنين عنوان مي کرد که هوويش به دست فرد ناشناسي کشته شده است ۲۰روز پس از حادثه به قتل هوويش اقرار کرد.
به گزارش خراسان، زن ۳۴ساله اي که از تاريخ وقوع جنايت در بازداشت به سر مي برد، روز گذشته وقتي در برابر شواهد و دلايل مستند قرار گرفت چاره اي جز بيان حقيقت نيافت و به ناچار قتل هوويش را پذيرفت.
«ف- الف» در اعترافات خود گفت: من همسر مردي شده بودم که همسرش را طلاق نداده بود اگرچه از وجود هوويم خيلي ناراضي بودم ولي تنفر شديدي هم نداشتم روز حادثه وقتي همسرم سرکارش رفت و بچه ها را به مدرسه فرستادم از طبقه دوم منزل که محل زندگي ام بود به طبقه پايين آمدم تا از هوويم (همسر اول) هاون بگيرم قصد داشتم مقداري نبات و خاکشير براي فرزند 3.5ساله ام درست کنم. وقتي او قصد داشت هاون را به من بدهد به او گفتم شير آب آشپزخانه را ببندد تا آب طبقه بالا قطع نشود اين کلام هوويم را عصباني کرد و او دسته هاون را به طرف من پرتاب کرد. من هم که دنبال فرصتي براي انتقام بودم با سرعت به طرف اُپن آشپزخانه رفتم و کارد بزرگي را که روي آن قرار داشت برداشتم و به طرف او حمله ور شدم.
هوويم که در حال خياطي بود، پايش به چرخ خياطي برخورد کرد و روي زمين افتاد در اين لحظه با کارد گلويش را بريدم و ضربه ديگر را در حلقش فرو کردم پس از آن هم ضربات متعدد ديگري به وي زدم اما چون احتمال مي دادم زنده باشد از آشپزخانه ساطور را برداشتم و با آن ضرباتي بر سروصورت و اعضاي بدنش زدم.
وقتي از مرگ او مطمئن شدم آلات قتاله را داخل پلاستيکي گذاشتم و آن ها را باليف حمام شستم. پس از آن هم گوشي تلفن شوهرم و گوشي تلفن هوويم را برداشتم و با سيم کارت مقتول چند پيامک با مضمون «انتقام» براي خانواده اش فرستادم. تا ظهر کلافه بودم بعد از آن هم آلات قتاله را کنار سطل زباله اي در خيابان گذاشتم وبا مادرم تماس گرفتم و گفتم که هوويم مرده است!
بعد از اين ماجرا فرزندم را در خانه مادرم گذاشتم و دوباره به منزلم بازگشتم.وسايل خانه هوويم را به هم ريختم تا پليس گمراه شود سپس از همسايه ام خواستم تا به شوهرم اطلاع بدهد و خودم هم با پليس ۱۱۰ تماس گرفتم.
این گزارش حاکي است: متهم اين پرونده جنايي پس از اعترافات تکان دهنده خود در حضور قاضي موحدي راد (قاضي ويژه قتل عمد) در اختيار کارآگاهان پليس جنايي آگاهي قرار گرفت تا تحقيقات بيشتري در اين باره انجام شود.
رئيس پليس آگاهي خراسان رضوي نيز در تشريح جزئيات پرونده و دستگيري متهم به خراسان گفت: در تاريخ 92.11.6 وقوع جنايت در بولوار رسالت ۵۷ به پليس گزارش شد که کارآگاهان اداره جنايي به همراه قاضي ويژه قتل عمد عازم محل قتل شدند.
سرهنگ کارآگاه حسين بيدمشکي افزود: در همان مراحل اوليه و با توجه به اظهارات هووي مقتول و اين که لوازمي از خانه به جز گوشي تلفن سرقت نشده بود مشخص شد که جنايت توسط فردي آشنا رخ داده است چرا که درهاي منزل نيز باز بود و يا با کليد باز شده بود.
به همين دليل و با دستور قضايي «هووي» مقتول دستگير شد و مورد بازجويي قرار گرفت اما او ادعا کرد آن روز صبح پس از رفتن همسرم من هم براي خريد بيرون رفتم. ظهر که بازگشتم با جسد خون آلود هوويم روبه رو شدم و موضوع را به پليس گزارش دادم. اما وقتي منزل اين زن مورد بازرسي قرار گرفت لکه خون بسيار اندکي روي ليف حمام توجه کارآگاهان را جلب کرد. اين درحالي بود که لکه قرمزرنگي هم روي گوشي تلفن هوو به چشم مي خورد.
اين مقام ارشد انتظامي خاطرنشان کرد: آزمايش هاي انجام شده و همچنين تحقيقات ميداني پليس مشخص کرد که متهم فقط تا منزل مادرش رفته است و در مکان هاي مورد ادعا حضور نداشته است بدين ترتيب وقتي اسناد و مدارک جمع آوري شد وي چاره اي جز اعتراف نديد و قتل هوويش را پذيرفت.
سرهنگ بيدمشکي تصريح کرد: تحقيقات پليس براي کشف زواياي پنهان اين پرونده جنايي همچنان ادامه دارد.
پاپ و موسولینی: اتحاد نامقدس مخفی؛ چگونه کلیسای کاتولیک با موسولینی همبستر شد؟
آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟
از کشتن افراد عینکی به جرم روشنفکر بودن تا حذف پول و مذهب از مناسبات اجتماعی / فاجعهبارترین حرکت قرن بیستم برای ساخت اتوپیای روستایی
شباهتهای قائد بغداد و پیشوای برلین؛ از میل به ویرانگری تا قهرمان پرستی
