bato-adv
کد خبر: ۱۸۰۰۵۲

مشکلات زنان در مجسمه‌های یک هنرمند

تاریخ انتشار: ۱۴:۳۵ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۲
مریم کوهستانی در تازه‌ترین نمایشگاه مجسمه‌های خود با عنوان «واریس» که در گالری سیحون گشایش می‌یابد، مشکلات زنان در دنیای امروز را به نمایش خواهد گذاشت.

این هنرمند در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: در سومین نمایشگاه انفرادی من هشت اثر از جنس سرامیک و نوعی گِل که خودم آن را می‌سازم، به نمایش گذاشته می‌شوند. من به طور کلی روی موضوع «زن» و مشکلات او کار می‌کنم و نمایشگاه‌های قبلی‌ام نیز با همین موضوع برگزار شده بودند. در نمایشگاه «کنش پس از واکنش» که در گالری هور برگزار شده بود نیز به موضوع طلاق و تبعات آن بر زندگی زنان پرداخته بودم.

او افزود: مجسمه‌های نمایشگاه «واریس» به شرایط زنان نه تنها در این سرزمین، بلکه در همه جای دنیا اشاره دارد. زن بودن موقعیت‌هایی را برای شخص به همراه دارد که فقط مربوط به زن بودن است. خیلی از مشکلات زنان به خاطر مردها نیست و خود «زن» بودن شرایط دشواری را برای آن‌ها به وجود می‌آورد که در مقاطع مختلف زندگی‌شان با آن روبه‌رو می‌شوند.

کوهستانی همچنین عنوان کرد: «واریس» در اینجا استعاره‌ای از شرایط ویژه‌ای است که در طول زندگی یک زن برای او رخ می‌دهد که در ابتدا اتفاق خوشایندی است، اما رفته رفته آزادی او را می‌گیرد و مانعی برای حرکت او به جلو می‌شود. سعی کردم در مجسمه‌هایم ایستایی و سکون ناشی از این اتفاقات را به نمایش بگذارم.

در متن معرفی این نمایشگاه آمده است: «اولین بار که روی ساق پایت آن رگ‌های نازک آبی و بنفش را می‌بینی ته دلت احساس غریب و خوشایندی داری، شبیه کشف اولین تار موی سفید. حسی که اعلام می‌کند دیگر بزرگ شده‌ای، حتی زیبا به نظر می‌رسند. اما کم کم آن رگ‌های زیبای آبی و بنفش مثل گیاه عشقه از ساقه‌های نازک پاهایت بالا می‌روند و حالا این تویی که از خشکیدن وحشت می‌کنی. از خشکیدن یک جفت پایی که خاصیت‌شان را از دست داده‌اند و تو دیگر باید با احتیاط راه بروی و میل به دویدن را در خودت سرکوب کنی.

زن‌های این مجموعه در هر موقعیت و جایگاه اجتماعی که هستند، در حالی که تلاش می‌کنند روی پای خودشان بایستند، هریک به نوعی گرفتارِ "در جای ماندن" در یک وضعیت مشترکند؛ هرچند به ظاهر گاه طغیانگر به نظر می‌رسند؛ همچون زنی که با چمدانی بسته، آماده عزیمت است، اما پاهایش در چمدانش قفل شده و می‌داند که هرگز سفری در پیش نیست چرا که پای رفتن ندارد...»

مریم کوهستانی دارای مدرک کارشناسی ارشد پژوهش هنر است. او مجسمه‌سازی را به صورت حرفه‌ای از سال 85 دنبال می‌کند. تدریس در دانشگاه هنر اصفهان از دیگر فعالیت‌های این هنرمند مجسمه‌ساز است.

دیگر حرفی برای گفتن نیست
شاهرخ گيوا نويسنده كتاب "اندوه موناليزا" نيز درباره مجسمه‌هاي مريم كوهستاني در يادداشتي كه براي فرارو ارسال كرد، نوشته است: «واريس» عنوان نمايشگاه مجسمه‌‌هاي جديد مريم كوهستاني است. اما بيش از اين اسم گيرا، فقدان پاهاست که در اين مجسمه‌ها جلب توجه می‌کند. پاهایی که در استحاله‌ا‌ی غريب، شكل خود را از دست داده‌ و به میز، قفس، پایه، چمدان و... بدل شده‌اند تا شيئ‌وارگي هولناك انسان را به نمايش بگذارند.  

از سوي ديگر مي‌شود با زنان خانه‌داري همذات‌پنداری كرد كه به شكل غريبي در اشیاء آشناي خانه مستحيل شده‌اند. غریبی این استحاله‌ی زنانه به روزمرگی آن مربوط می‌شود. انگار گرد ملالي که بر اثر گذر سال‌ها بر سر اشیاء می‌نشیند را می‌توان بر تن و لباس این زنان نيز احساس کرد. در واقع کاربرد عناصری آشنا مثل میز، چمدان و... به عنوان بخشی از تن یک زن – به شکلی آشنا و آشنا زدایانه - احساس متناقضی از حیرت و عادت را به وجود می‌آورد که نتیجه‌اش می‌تواند درکی ناگهانی از هولناکی روزمرگی و ملالی فاجعه‌بار باشد که بر اثر گذر ايام به وجود آمده است.

این تقابل ملال و فاجعه را می‌توان در تقابل چهره‌های کودکانه و در عین حال فرتوت مجسمه‌ها نيز احساس کرد. انگار این دختر/زن‌ها در برزخِ میان کودکی و پیری سرگردانند. حتی به نظر می‌رسد مجسمه‌ها در كشش ميان دو قطبِ طغیان و تسلیم واقع شده‌اند و با استحاله‌ي دست‌ها يا پا‌هايشان نمود تازه‌تری پیدا کرده‌اند. مي‌توان به روشني ديد كه دست‌هاي مجسمه‌ها چطور با درماندگي به هر چیزی که در دسترس بوده چنگ زده‌اند: پرنده‌ای سرخ و بی‌شکل، گوش‌ها، آغوش خویش و... . این وضعیت، حالتی خویشتندارانه به این زنان بخشیده که به ما مي‌گويد اين‌ها در عين رنج، خشم‌ خود را فروخورده‌اند. همچنين بافت ویژه‌ی كه در سطوح مجسمه‌ها به كار رفته بلافاصله مخاطب را به ياد انسان‌هايي نمک‌اندود شده مي‌اندازد. گویی این زن‌ها نيز از جنس همان مردان نمکی كشف شده در معدن نمك روستاي چهرآباد زنجان هستند كه قرن‌هاست در وضعيت اندوه‌بار خود منجمد شده‌اند.
   
در نمایشگاه‌های انفرادی مریم کوهستانی همیشه یکی از آثار به شکل محسوسی از ساير کارهايش، متمایز بوده است. مثلا در نمایشگاه قبلي او، دختركی بود که بی‌توجه به طوفانی که بخشی از تنش را برده، مشغول خوردن بستنی بود كه به اين ترتيب هولاناکی دیگر آثار را با حالتی خیام‌وار تعدیل مي‌كرد. و در اين مجموعه نيز كه نام واريس بر آن‌ نهاده، دختری شوخ و سرکش را مي‌بينيم كه دست در کفش‌هایش کرده و پاهای نحیفش را با بی‌قیدی به نمایش مي‌گذارد، گويي خالق اثر قصد دارد با اين مجسمه‌ي متمايز كيفيتي درمانگرایانه به آثارش بدهد.

در آخر بايد گفت كه مجسمه‌های مریم کوهستانی با وضعیت راکد و ایستایی که دارند به روشني گذر زمان و انتظار خاموش وقوع فاجعه را افشا می‌کنند. آنها با چشم‌های بسته و نگاه‌هایی که از مخاطب می‌دزدند از دیدن و دیده شدن اجتناب می‌کنند و تنها کاری که از دستشان برمی‌آید اين است كه در گوشه‌ي كوچكي از جهان به انتظار هولناكشان ادامه بدهند. به قول چارلز بوکفسکی: دیگر حرفی برای گفتن نیست / فقط انتظار / که هرکس، به تنهایی با آن روبرو می‌شود / آه زمانی جوان بودم / آن قدر جوان که باور نمی‌کنید!

نمایشگاه «واریس» روز جمعه 25 بهمن ماه از ساعت 16 تا 20 در گالری سیحون به نشانی خیابان خالد اسلامبولی، کوچه چهارم، شماره 11 افتتاح می‌شود و تا هفتم اسفند ماه ادامه خواهد داشت.

گالری سیحون دوشنبه‌ها تعطیل است.
bato-adv
مجله خواندنی ها