متن زیر نامه دکتر سعید زیباکلام عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران به ریاست جمهور در واکنش به سخنان ایشان در دانشگاه شهید بهشتی و مصاحبه تلوزیونی است.
به گزارش الف دکتر سعیدزیباکلام مدرس دروسی مانند فلسفه، فلسفه علم و علوم سیاسی در دانشگاه های تهران، امام صادق، شریف، امیرکبیر و.... بوده است. وی عضو اسبق انجمن های اسلامی دانشجویان در اورپا، کارشناس ارشد صلح شناسی از دانشگاه برادفورد و دکترای فلسفه از دانشگاه لیدز انگلستان است، که در سال های آغازین انقلاب در سمت های مختلفی در دستگاه دیپلماسی کشور نظیر سفیر جمهوری اسلامی ایران در فیلیپین و ریاست اداره سازمان های بین المللی وزارت خارجه ایفای مسئولیت کرده و در بیست و هشتمین اجلاس آژانس بین المللی انرژی اتمی (IAEI) یکی از اعضای هیئت اعزامی کشور بوده است. از وی تا کنون چهار ترجمه، دو کتاب تحقیقی و ده ها مقاله منتشر شده است.
بسم الله و بالله و في سبيل الله و علي و مله رسول الله
نامة سرگشاده به رئيسجمهوري اسلامي ايران
جناب آقاي دكتر حسن روحاني، رياست محترم جمهوري
با سلام و آرزوي عاقبت بخيري،
در سخنراني اخير خود خطاب به دانشگاهيان اظهار تألم كردهايد كه "چرا دانشگاه خاموش است؟" و "چرا دانشگاهيان و اساتيد ما سكوت ميكنند؟" و "چرا فرياد نميزنيد؟ چرا وارد ميدان نميشويد؟".
ـ جناب آقاي رئيسجمهور! آيا اساتيد دانشگاهي از جريان مذاكرات كه همواره توسط وزير خارجه دولت جنابعالي بر محرمانهبودن آن اصرار و تأكيد ويژهاي داشتهاند كمترين اطلاعي دارند كه بتوانند پس از ارزيابي آنها به ميدان آمده اعلام نظر كنند؟
ـ آيا با توجه به نامة جنابعالي به مقام معظم رهبري در صبح اول وقت بعد از توافقات گام اول، و به راه افتادن كارناوال تبريكگويي و پايكوبيِ بسياري از رسانهها از جمله رسانة ملي، بهراستي شما انتظار داريد اساتيد دانشگاهي بيهيچ خوف و هراسي به ارزيابي صادقانه توافقنامة ژنو بپردازند؟
ـ آقاي رئيسجمهور! آيا هنگامي كه حضرت عالي با تأكيد تمام ميگوييد: "همة اصول و خطوط قرمز نظام" در مذاكرات رعايت شده، "دستاوردهاي قطعي اين توافق اوليه، به رسميت شناخته شدن حقوق هستهاي ايران است" و نيز "فرزندان انقلابي … توانستهاند حقانيت ملت ايران در فعاليتهاي هستهاي را در صحنه بينالمللي اثبات كنند"، بهراستي انتظار داريد اساتيد دانشگاهي بيهيچ خوف و نگراني وارد بحث و بررسي توافقنامة ژنو شوند؟
ـ آقاي رئيسجمهور! هنگامي كه بسياري از تشكلهاي دانشجويي به واسطة جو رسانهايـامنيتي خاصي كه در اين ماههاي اخير سيطرهيافته جرأت نميكنند پا به ميدان گذاشته از انگشتشمار اساتيد دانشگاهيِ دل به درياي انقلاب زده دعوت به سخنراني كنند، جنابعالي بهراستي انتظار داريد اساتيد دانشگاهي به بحث و ارزيابي اين به زعم حضرتعالي "كار بزرگ بينالمللي" بپردازند؟
ـ آقاي رئيسجمهور! اين شعار پسنديدة سنجيدهاي است كه ميفرماييد "اين دولت محيط امن براي دانشگاه ميپسندد" و "محيط امن، يعني همه احساس امنيت كنند". اما هنگامي كه در همان سخنراني توپ و تشر ميزنيد كه "چرا يك عده بيسواد كه از بخشهايي خاص پول ميگيرند بايد حرف بزنند"، آيا بهراستي انتظار داريد اساتيد به آن شعار پسنديده توجه كنند يا از آن سرزنش تند و ناشكيباييِ بسيار نگرانكننده خوف و هراس به دل گيرند؟
ـ آقاي رئيسجمهور! اين سخن بسياردرستِ بسيارتكرارشده را حضرتعالي بيان ميفرماييد كه "بايد اجازه داد فضاي باز سياسي ايجاد شود". ليكن در همان سخنراني با ترشرويي بسيار ميفرماييد "شما چكاره هستيد كه خود را متولي همه چيز ميدانيد؟ با يك شعار و چهره و قيافه، آدم متولي ميشود؟ به چه مناسبت خود را دلسوزتر از ديگران ميدانيد؟". آيا بهراستي بر اين باوريد كه با اين تحكمها و توپ و تشرها فضاي باز در جامعه و دانشگاه ايجاد ميشود؟ آيا براي تحقق همان فضاي باز، درستتر نيست به عوض ترشرويي، اجازه بدهيم هر كس از هر صنف و قشر و گروهي ميخواهد خود را متولي و دلسوز يا دلسوزتر بداند، بداند. اما اگر دلسوزيهايش را قبول نداريم تحليلهايش را نقد كنيم؟
ـ جناب آقاي رئيسجمهور! فرمودهايد "كساني كه در مذاكرات ژنو، مذاكره كردند نيز از دانشگاهها هستند و از اساتيد دانشگاههاي ما به حساب ميآيند". آيا بهراستي بر اين باوريد كه در مذاكره با مستكبران سيطرهطلبِ زورگو بايد استاد دانشگاه بود؟ چند تن از نمايندگان سياسي كشورهاي حاضر در مذاكرات ژنو سابقة استادي دانشگاه داشتهاند؟ و بالاخره، آيا در مذاكرات با مستكبرانِ قلدرِ زورگو سابقة استادي دانشگاه لازم است يا ايمان و اعتقاد به روز حساب و كتاب و عقاب، پايبندي راسخ به آرمانهاي انقلاب اسلامي، و حراست از عزت و استقلال جمهوري اسلامي و خون شهداي آن؟
ـ جناب آقاي رئيسجمهور! فرمودهايد "در دانشگاهها در كنار پرورش بخش علمي و تحقيق، بايد به فكر مسائل اجتماعي و سياسي هم باشيم… . دانشجويان بايد از منافع ملي و بدخواهان داخلي و خارجي نيز باخبر باشند". بفرماييد دولتمردان و نيز مطبوعات هماهنگ و همسو با دولت در اين حدوداً ششماهه كه از دولت جنابعالي ميگذرد چه اقداماتي جهت تمهيد و ترغيب چنين محيطي در دانشگاهها انجام دادهاند؟ آيا واقعاً براي حضرتعالي آشكار نيست كه لحن شديد و غليظ سرزنشهايتان، بيسواد يا كمسواد خواندن منتقداني همچون اين بندة جهول، به عوض تمهيد و ترغيب آن محيط و پرورش دانشجويان متعهد به منافع ملي و مصالح انقلاب و محبّ وطن، هم دانشجويان و هم اساتيدشان را يكجا و با يك ضربه به محافظهكاري و عزلتطلبي و عافيتطلبيهاي فروماية دنيوي سوق ميدهد؟ در اين صورت، آيا بهنظر حضرتعالي اين قبيل سخنان در جهت پرورش و رشد فرهنگ اجتماعيـسياسي دانشجويان، و در نتيجه به نفع آرمانهاي انقلاب اسلامي، بهويژه استقلال كشور است؟
ـ و بالاخره، جناب آقاي رئيسجمهور، بسيار بجا و شايستة سؤال كردهايد "چرا در علوم انساني، حقوق، علومسياسي، اقتصاد و علوماجتماعي رشد نميكنيم و صاحبنظر نيستيم…؟" پاسخ اين سؤال را در پژوهشهاي متعددي مورد طرح و بررسي مفصلي قرار دادهام. اما در اين مقام به همين مقدار بايد بسنده كنم كه يكي از مهمترين و اصليترين موانع رشادت و نظريهسازي از جانب عالمان حوزههاي پايهاي علوم انساني و علوم اجتماعي دخالت و اِعمال قدرت صاحبان و رجال سياسي و حكومتي در عرصة دانشگاه است. بايسته و ضروري است كه حاكمان ياد بگيرند به دانشگاهيان امر و نهي نكنند و آنها را مورد خطاب عتاب و ترعيب قرار ندهند.
ـ در يك كلام، اگر بهراستي خواهان فضاي باز دانشگاهي و شكوفايي انديشيدن و نظريهسازي هستيم تحت هيچ شرايطي با دانشگاهيان سرلشكرانه رفتار نكنيم.
با آرزوي عاقبت بخيري و توفيق خدمت صادقانه
والسلام علي من اتبع الهدي
سعيد زيباكلام