احمدينژاد ميخواهد بماند. حالا ديگر كار از جلسات انتخاباتي پنهاني يا
نامهنگاريهايش با دولت فعلي گذشته. جنجال ساختمانش تمام شده و دانشگاهش
هم ديگر خبري براي رسانهيي شدن ندارد، تولدش هم گذشته و خبري از جمع
شدنهاي خودجوش حاميانش نيست. ايام عزاداري و حضورش در هياتهاي مذهبي در
انتظار بهار نيز تمام شده است.
احمدينژاد يك هدف بيشتر ندارد و آن هم اين
است كه به هر نحو ممكن فراموش نشود. حالا اگر اين جلوگيري از فراموش شدن به
يك بازديد مثلا كوتاه از نهادي مثل مركز اسناد انقلاب اسلامي باشد هم زياد
مهم نيست. براي احمدينژاد مهم اين است كه حالا كه روحاني سفر كرده و شيوه
سفرش در راس اخبار است خودي نشان بدهد و فراموش نشود. دوستانش هم به كمكش
شتافتند و دعوتش كردند به نهادي كه وظيفهاش نگهداري اسناد انقلاب اسلامي
ايران است رفت تا شايد تشكري هم باشد از خدمات هشتسالهاش به كشور.
بازديد مبهم احمدينژاد از مركز اسناد انقلاب اسلامي
خبر آنچنان مفصل نيست. تنها خبرگزاري فارس گزارش داده است كه محمود
احمدينژاد، رييسجمهور سابق عصر روز شنبه در مركز اسناد انقلاب اسلامي
حاضر شد و ضمن ديدار با رييس، مديران و كاركنان اين مركز از بخشهاي مختلف
آن بازديد كرد. وي طي اين بازديد در جريان فعاليتها و اقدامات مركز اسناد
قرار گرفت و ضمن تشكر از اقدامات صورت گرفته در اين مركز جهت حفظ و نشر
تاريخ انقلاب اسلامي براي مديران و پرسنل آن در راستاي اهداف انقلاب آرزوي
توفيق كرد. مشخص نيست كه آيا واقعا اين جلسه در حد بازديد از اين مركز بوده
است يا خبرهاي ديگري هم قرار است از پس اين بازديد بيرون بيايد.
مركز اسناد انقلاب اسلامي كجاست؟
مركز اسناد انقلاب اسلامي نزديكي ميدان تجريش قرار دارد. مركزي كه نزديك به
18 سال است رياست آن بر عهده يكي از حاميان سرسخت محمود احمدينژاد يعني
روحالله حسينيان است. روحالله حسينيان، نماينده تهران در مجلس شوراي
اسلامي است كه در مجلس هشتم تلاشهاي ويژه و چشمگيري براي بازكردن مسير
احمدينژاد از خود نشان داده است واين روزها يكي از مخالفان سياستهاي دولت
تدبير و اميد است، حالا هم مشغول صاف كردن جاده براي بازگشت دوست
ديرينشان به صحنه هستند تا نشان دهند كه نه تنها از حمايتهايشان از محمود
احمدينژاد و سياستهاي هشت سال اخيرشان عذاب وجدان ندارند بلكه هنوز هم
بر مواضع خودشان پابرجا هستند و ترجيح ميدهند كه از او تجليل هم كنند.
چرا مركز اسناد انقلاب اسلامي؟
فلسفه تاسيس جبهه پايداري آنگونه كه اعضاي اين جبهه اعلام كرده بودند به
انتقادهاي آنان از محمود احمدينژاد و آنچه جريان انحرافي ميناميدنش باز
گردد. از همان ابتدا منتقدان معتقد بودند كه اين تنها يك بحث تبليغاتي است و
اعضاي جبهه پايداري برخلاف آنچه اعلام كرده بودند رابطه نزديكي دارند و
خبري از عبور از احمدينژاد در ميان آنها نيست. شايد بيراه نباشد كه بگوييم
جبهه پايداري در دو سال آخر عمر دولت احمدينژاد بيشترين حجم كمكها را در
مجلس شوراي اسلامي براي او داشتند.
از متوقف كردن استيضاحها گرفته تا
تاختن به مخالفان دولت. مجموعه اين رفتارها نشان ميداد كه برخلاف ادعاها
ميان جبهه پايداري و احمدينژاد پيوند نزديكي وجود دارد. حالا هم بحث
بازگشت احمدينژاد به عرصه قدرت به مدد يكي از اعضاي اصلي اين جبهه يعني
«روحالله حسينيان» كليد زده شده است؛ موضوعي كه بدون شك ميتواند موجبات
تفرقه بيشتر اعضاي اين جبهه با جريان اصولگرايي را فراهم كند. نزديك به دو
سال تا انتخابات مجلس دهم باقي مانده است و بدون شك احمدينژاد كه به آن
سختي از رياستجمهوري دل كند حالا هم به اين راحتيها از فرستادن خود يا
نيروهايش به مجلس نميگذرد. هرچند كه همگان بر اين باورند كه محمود
احمدينژاد پايگاه اجتماعي بسيار ضعيفي دارد اما او مثل هميشه غيرقابل
پيشبيني است و مشخص نيست كه بالاخره از اين برنامهريزيها چه هدفي در سر
دارد.