bato-adv
کد خبر: ۱۷۵۹۴۴

انکار قتل دایی و زن‌دایی در دادگاه

جوانی که متهم است دایی‌ و زن‌دایی‌اش را با واردآوردن ضربات چاقو به قتل رسانده‌ است وقتی با درخواست قصاص مواجه شد قتل را انکار کرد.
تاریخ انتشار: ۰۸:۲۸ - ۲۲ دی ۱۳۹۲
جوانی که متهم است دایی‌ و زن‌دایی‌اش را با واردآوردن ضربات چاقو به قتل رسانده‌ است وقتی با درخواست قصاص مواجه شد قتل را انکار کرد.

به گزارش خبرنگار ما، نماینده دادستان تهران در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 113 دادگاه کیفری ‌استان تهران به ریاست قاضی اصغرزاده برگزار شد، گفت: متهم که جواد نام دارد مهر سال گذشته با ورود به خانه دایی‌اش او و همسرش را به قتل رسانده ‌است. جواد صبح روز 21 مهر سال گذشته بعد از اینکه مسافران خود را در ترمینال شرق پیاده کرد به‌سمت خانه دایی‌اش رضا که در همان نزدیکی بود رفت و زن‌دایی‌اش از او استقبال کرد.

بعد از ورود جواد به خانه، رضا درباره اختلاف قدیمی که با خواهرش یعنی مادر جواد داشت با او صحبت کرد این موضوع مورد اعتراض همسرش قدسی قرار گرفت. قدسی از شوهرش خواست تا درباره خواهرش بد صحبت نکند. در این میان جواد که از گفته‌های دایی‌اش به‌شدت ناراحت شده‌ بود به بهانه اینکه قصد دارد در مورد اختلاف قدیمی با او صحبت کند رضا را به اتاق کشاند و او را بعد از بحث و درگیری لفظی با ضربات چاقو زخمی کرد و سپس هنگام فرار نیز همسر‌دایی‌اش را مورد اصابت ضربات چاقو قرار داد و به قتل رساند. 

نماینده دادستان تهران درباره علت ظن ماموران به جواد گفت: وقتی به پلیس خبر دادند دونفر در خانه‌ای در شرق تهران زخمی شده، ماموران به محل رفتند و متوجه شدند قدسی جانش را از دست داده اما شوهرش هنوز زنده‌ است رضا در همان لحظه اول که ماموران را دید، نام جواد را چندین‌بار تکرار کرد و بعد به کما رفت. رضا نیز روز بعد از حادثه در بیمارستان جان خود را از دست داد. جواد بعد از بازداشت ابتدا قتل را انکار کرد اما در بازجویی‌های بعدی اتهام را قبول کرد و ضمن توضیح جزییات اعلام کرد به‌خاطر فحاشی‌های دایی‌اش نسبت به مادرش از او عصبانی شد و با ضربات چاقو او را به قتل رساند‌ و همه ضربات را هم به نقاط حساس بدن مقتولان زد. بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده به‌عنوان نماینده دادستان تهران درخواست صدور حکم قانونی را دارم.  در ادامه اولیای‌دم مقتولان در جایگاه حاضر شدند و برای هر دو قتل درخواست صدور حکم قصاص کردند.


سپس به دستور رییس دادگاه متهم در جایگاه حاضر شد او اتهام دو فقره قتل را رد کرد و گفت: من در جریان نیستم چه کسی آنها را کشته ‌است. اینکه دایی‌ام با مادرم اختلاف داشت به من ربطی نداشت و من اصلا در جریان آن نبودم و دخالتی هم در مشکلی که آنها با هم داشتند، نمی‌کردم. من نمی‌دانم آنها چرا من را متهم کرده‌اند. زمانی که بازداشتم کردند گفتم قتل‌ها که کار من نبود اما وضعیتی فراهم شد که مجبور شدم اعتراف و جزییات را آنطور که ماموران گفته‌ بودند بیان کنم.

متهم در پاسخ به این سوال که اگر او نقشی در قتل‌ها نداشت به چه دلیلی دایی‌اش رضا باید به محض دیدن ماموران نام او را به زبان می‌آورد، گفت: نمی‌دانم چرا این کار را کرد. شاید آخرین نفری که دیده من بودم و به همین خاطر هم اسم من را به زبان آورد اما تاکید می‌کنم من هیچ نقشی در قتل‌ها نداشتم و موضوع به من مربوط نمی‌شود.

سپس وکیل‌مدافع متهم در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را مطرح کرد. در پایان آخرین گفته‌های متهم از سوی قضات در جلسه رسیدگی شنیده‌ شد و بعد از پایان جلسه رسیدگی قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
مجله خواندنی ها