متهمی که مردی را به هواخواهی از همسرش به قتل رسانده بود، در دفاع از خود مدعی شد قصد کشتن نداشته اما اتهام قتل را قبول دارد.
به گزارش خبرنگار ما، متهم که 33ساله است بهخاطر مستاجری که مرد
بنگاهدار به همسایگی آنها برده بود با او درگیر شد. نماینده دادستان در
ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که صبح دیروز در شعبه113 دادگاه کیفری
استان تهران برگزار شد در توضیح کیفرخواست گفت: متهم در پی مشاجره با مردی
بنگاهدار به نام سعید او را به قتل رسانده است. متهم با قصد قبلی وارد
بنگاه شده و با پرتکردن چاقو باعث شکافتهشدن قفسه سینه متهم و اصابت
چاقو به نقطه حساس بدن و در نهایت مرگ او شده است.
قتل هشتماه قبل در
منطقه شهرقدس رخ داده و با توجه به مدارک موجود در پرونده بهعنوان نماینده
دادستان تهران درخواست صدور حکم قانونی دارم. در ادامه اولیایدم مقتول
در جایگاه حاضر شدند و از طرف خود و نوهشان درخواست صدور حکم قصاص کردند.
سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: هرچند سعید
با ضربه چاقوی من به قتل رسید اما قصد کشتن او را نداشتم.
متهم گفت: مدتی بود که ما خانهای خریداری کرده بودیم طبقه بالای خانه ما
خالی بود تا اینکه سعید آن را به فردی اجاره داد. به ما گفته بودند آنها
زوج هستند اما بعد متوجه شدیم فردی مجرد است و هر روز هم چند مرد جوان را
به خانهاش میآورد. من و همسرم هر دو کار میکردیم و پسرمان را به مهد
میبردیم. مستاجر جوان طبقه بالای ما بود و سروصدای زیادی داشت. چندبار
اعتراض کردم حتی یکبار نیمهشب از سروصدا بیدار شدم و به طبقه بالا رفتم
تا تذکر بدهم. با جوان مستاجر و دوستانش درگیر شدم. آنها چند جوان بودند که
آماده دعوا بودند به هر حال درگیری تمام شد و من برگشتم. قرار بود به
بنگاهدار بگویم و از صاحبخانه بخواهم مرد مستاجر را بیرون کند.
فردای آن
روز وقتی از سر کار برمیگشتم سعید من را صدا کرد و گفت چرا همسرت به مغازه
من آمده و داد و فریاد کرده است بروید خودتان درگیریتان را با همسایه حل
کنید به من ربطی ندارد. وقتی به خانه آمدم و مساله را پرسیدم همسرم گفت
سعید به او فحاشی کرده است من هم چاقو را برداشتم و دوباره به بنگاه رفتم
فقط بهخاطر اینکه سعید را بترسانم او با میلهای آهنی به من حمله کرد و در
درگیری من زمین خوردم همین که خواستم بلند شوم او خم شد و چاقو به او
اصابت کرد. متهم ادامه داد: من هیچ قصدی برای زدن او نداشتم و درگیری هم
با سعید نداشتم قسم میخورم برای اینکه از من بترسد چاقو را جلوی خودم
گرفتم.
در ادامه به دستور بازپرس شاهدان یکبهیک در جایگاه حاضر شدند. اولین
شاهد به قضات گفت: من و سعید همسایه بودیم او خانه من را اجاره میداد
البته خانه من در ساختمانی که متهم زندگی میکند نبود. آن روز برای صحبت با
سعید به بنگاه رفتم و متوجه شدم خیلی عصبانی است موضوع به من ربطی نداشت و
من منتظر انجام کارم بودم که متوجه شدم متهم با چاقو به شیشه میزند. وقتی
چاقو را دیدیم به سعید گفتم بیرون نرو شر درست میشود. او میله آهنی
برداشت، خواستم جلویش را بگیرم نشد. او بیرون رفت و دو ضربه با میله به
متهم زد و بعد پایش در گودالی افتاد که مقابل مغازهاش بود بدنش خم شد و در
همین حین متهم هم چاقو را وارد بدن مقتول کرد.
شاهد دیگر نیز گفت: اول همسر متهم به بنگاه آمد و فحاشی کرد او مرتب به
سعید فحش میداد و شماره تلفن مستاجر طبقه بالا را میخواست، سعید گفت من
نمیتوانم شماره را بدهم. بروید خودتان با هم صحبت کنید به من ربطی ندارد
اما آن زن مرتب فحاشی میکرد تا اینکه سعید عصبانی شد و گفت تو زن هستی و
من با تو کاری ندارم. برو و شوهرت را خبر کن. آن زن رفت.
چنددقیقه بعد شوهر
این زن داشت از مقابل بنگاه رد میشد که سعید او را صدا زد و گفت به من
ربطی ندارد که تو با مستاجر طبقه بالا درگیر هستی به همسرت بگو آبروی من را
در محل کارم نبرد او هم قبول کرد و همه چیز تمام شد بعد نمیدانم چه شد
متهم دوباره برگشت و درگیری آغاز شد و با چاقو ضربهای به سینه سعید زد.
با پایان جلسه رسیدگی هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.