شاید دیدن هنر ناصر محمدخانی در دیدار با میلان باعث شد هواداران حسابی سر ذوق بیایند و آن پاس پشت پای زیبا به امامیفر نشان داد نبوغ همچنان در خون ناصر است.
روزنامه پیروزی مصاحبه جالبی با محمدخانی انجام داده که در زیر میتوانید آن را بخوانید:
بازی با میلان باعث شد تا هواداران پرسپولیس بعد از سالها ستارههای بزرگ تیم خود را در کنار هم ببینند اما به نظر میرسد این شانس دیگر نصیب آنها نشود!
اتفاقا بر عکس! تصمیم بر این شد که هر هفته دور هم جمع شویم و تمرین کنیم.
این کار را هر از گاهی انجام میدهید! مردم چیز دیگری از شما میخواهند.
این بار تصمیم برای تمرین کردن خیلی جدی است. جدیتر از قبل که اگر قرار شد بازی انجام شود مثل بازی با میلان غافلگیر نشویم! هفتهای یکی دو جلسه تو سعادت آباد تمرین میکنیم و دور هم جمع میشویم. این بار خیلی جدی کار را دنبال خواهیم کرد.
معلوم است بازی با میلان خیلی در روحیهتان اثر گذاشته!
چرا که نه بعد از 20 سال دوباره خاطرات شیرین زنده شد. حضور در استادیوم آزادی و شور و حال مردم دوباره ما را برد به روزگار خوش قدیم. تو گرما و تو سرما فقط برای شادی دل مردم به میدان میرفتیم. این بار هم همان اتفاق تکرار شد. خودمان هم باورمان نمیشد که در آن فضای پر هیجان حضور داریم.
برای این مردم ناصرمحمدخانی یعنی خاطرات خوش فوتبال. برخورد آنها با شما چطور بود؟!
خب مردم هم برای ما خاطرات خوش جوانی هستند. در این بازی بارها مردم از من خواستند به سمتشان بروم. از این سر زمین به آن طرف میدویدم تا به ابراز احساسات آنها جواب دهم. فقط میترسیدم گرد پیری که روی چهره و بدن ما نشسته نگذارد که در این دویدنها پر قدرت باشیم. خسته میشدم اما باید به ابراز احساسات آنها پاسخ میدادم.
پس حس خوبی را تجربه میکردید؟!
خیلی حس خوبی بود از ته دل خوشحال بودم دیدن ورزشگاه آزادی بعد از سالها برایم یک حس تکرار نشدنی است. وقتی این ورزشگاه را دیدم یاد عظمت بازیهای پرسپولیس در آن افتادم. البته به زمین چمن آن خوب رسیدهاند اما باید برای حفظ آن خیلی تلاش کنند . این ورزشگاه یک گنج بزرگ برای فوتبال ما محسوب میشود. یادش بخیر! زمان ما خبری از اردو و هتل و اتوبوس اختصاصی و این جور چیزها نبود. خودمان باید به ورزشگاه میرفتیم. حالا بعضی اتومبیل شخصی داشتند و بعضی هم نه. خودمان را قبل از شروع بازی به ورزشگاه میرساندیم و سریع آماده میشدیم و میرفتیم داخل زمین. با تمام این کمبودها بازی هایی میکردیم که تا مدتها در خاطرات مردم ثبت میشد. برای همین است که این بازی با میلان واقعا برایم خاطرهانگیز شد. ما روزهای خیلی خوبی را در آزادی به چشم دیدیم.
دوست داشتید عمر به عقب بر میگشت؟!
اگر میشد چه میشد! اما حیف که این اتفاق نمیافتد. عمر رفته دیگر بر نمیگردد. بله! دلم میخواست به آن روزهای خوب برگردم ولی افسوس که نمیشود.
زمان شما روزنامه ورزشی نبود و همه چیز به دو سه هفتهنامه خلاصه میشد اما شرایط امروز با آن روزها فرق میکند. برخورد رسانهها با این بازی و البته خودتان چطور بود؟
البته من خیلی روزنامه نخواندم. دوستان هر از گاهی روزنامهای میگرفتند و نگاهی به آن میانداختم. بعضی از خبرنگاران مصاحبهای میکردند که گاهی از چشمم پنهان میماند و آن مصاحبه را نمیدیدم. اما بودند کسانی که خبر میآوردند که در مورد من و اتفاقات بدی که برای همسرم افتاد چیزهایی مینوشتند. واقعا از آنها ناراحت و دلگیر بودم.
یادآوری خاطرات تلخ هر کسی را عذاب میدهد!
خب چرا باید این خاطرات را جلوی چشم من قرار دهند؟! هدفشان از این کارها چیست؟! خیلیها به راحتی میگفتند و مینوشتند که ناصر نباید بازی کند!! آخر چرا؟! زندگیم یکبار تیره و تار شد چرا عدهای میخواهند تا ابد زندگیام سیاه باشد. همسرم از دستم رفت شهلا هم اعدام شد، حالا اینها از جانم چه میخواهند؟! البته ای کاش همه چی به این نوشتهها ختم میشد. بودند دوستان و پیش کسوتانی که همین حرفها را به راحتی میزدند! یکی نبود به آنها بگوید اگر تو پیش کسوت ورزشی هستی بیخیال شو و دست از سر ناصر بردار!
بگذریم! به ما بگویید حالا چرا اینقدر چهره شما شکسته شده؟!
طبیعی است گرد پیری بر چهرهام نشسته و نزدیک 53 ، 54 سالم شده. روزگار به سرعت میگذرد و جوانی هم به پایان میرسد.
راستی جلوی میلان یک پاس گل خوب هم دادید.
آن گل هم حاصل زحمات همه بچهها بود. ما اگر آماده بودیم قطعا بازی بهتری را مقابل میلان انجام میدادیم. بچهها به یکباره به تمرینات دعوت شدند و فشار زیادی هم به همه ما آمد. عضلات برای روز بازی واقعا سنگین بود. دیدید که بعضی از بچهها همان ابتدای بازی دچار مشکل شدند. ما اگر از مدتها قبل تمرین داشتیم با شرایط بهتری پا به میدان میگذاشتیم.
راستی بازیهای پرسپولیس را دنبال میکنید؟!
بله بازی با مس را دیدم. بچهها واقعا با انگیزه بودند. البته من قبل از شروع بازی در مصاحبهای گفته بودم پرسپولیس این بازی را خواهد برد. حتی معتقدم این تیم به راحتی میتواند سایپا را هم شکست دهد. تیمی خوب و منسجم تشکیل شده که شانس قهرمانی بالایی هم دارد.
فکر میکردید پرسپولیس 6 گل به حریف بزند؟
6 گل که نه پیش بینی ما روی 2 تا 3 گل بود اما مس بدجور از هم پاشید و هر توپی را که پرسپولیسیها میزدند میرفت توی گل.
راستی این روزها چکار می کنید؟
در یک سالن ورزشی مشغول به کار هستم.