علی باباچاهی که مجموعه شعر تازهاش بدون اصلاحیه مجوز نشر گرفته، درباره علت مجوز گرفتن بدون اصلاحیه کتابش میگوید: هرچه هست، از تغییر نمره عینک دوستان در وزارت ارشاد باید باشد. احتمالا پیش از این عینکهای تیرهتری میزدند.
این شاعر در گفتوگو با ایسنا، گفت: مجموعه شعر «این کشتی پراسرار» بهتازگی مجوز نشر گرفته و بهزودی از سوی انتشارات نگاه منتشر میشود. این کتاب در این 34 - 35 سال اولین مجموعه شعر من است که بدون اصلاحیه به آن مجوز نشر دادهاند. روند مجوز گرفتن آن هم کمتر از حدود دو ماه طول کشید.
او درباره علت اصلاحیه نگرفتن کتابش ادامه داد: فکر نمیکنم من آنقدر خودسانسوری کرده باشم که کتابم مجوز گرفته باشد. من مثل همیشه مینویسم. مجموعه شعرهای قبلیام را هم سزاوار اصلاحیه گرفتن نمیدیدم. هرچه هست، از تغییر نمره عینک دوستان در وزارت ارشاد باید باشد. احتمالا پیش از این عینکهای تیرهتری میزدند.
باباچاهی افزود: میتوان گفت از جانب ارشاد یک ترس بیجهت و نابجا و یک پیشفرض غلط وجود داشت مبتنی بر اینکه در شعرها و آثار ما نوعی سیاهکاری و تبهکاری وجود دارد و نکند دام، چاه یا چالهای در آثارمان وجود داشته باشد، بنابراین خوشبختانه فکر میکنم دوستان به این نتیجه رسیدهاند که چنین نیست. آنها با من مؤلف که نباید روبهرو باشند. آنچه پیش رویشان است، یک متن است که میتواند دارای دهلیزها یا کوچههای تودرتو باشد و این خصوصیت معطوف به ساحت روانشناختی اثر و مؤلف میشود. طبیعی است که این ساحت روانشناسی، ساحت سادهای نیست. هدف متن، آن هم در این عصر، کهکشانهای بزرگتری است و آفاق بزرگتری را مدنظر دارد تا نیش و کنایه زدن به دیگران. اگر دوستان در ارشاد به این نکات توجه کنند، هم بار آنها سبکتر میشود و هم کار ما به سرانجام میرسد.
این شاعر سپس درباره مجموعه شعر «این کشتی پراسرار» گفت: این کتاب شامل شعرهایی است که در فاصله سالهای 91 و 92 نوشتهام. فکر میکنم این مجموعه بیستوچهارمین مجموعه شعرم است. هر مؤلفی به تحول توجه میکند و برایش پیش رفتن و رسیدن و دیدن افقهایی که دیگران نتوانستهاند ببینند، مهم است، اما در مورد شعرهای این مجموعه باید صبر کنیم تا کتاب منتشر شود و مردم نظر بدهند. آنچه مسلم است، هیچ نویسندهای بویژه آدمهای بی قراری مثل من نمیخواهند زود قانع شوند و فکر کنند منزل خیلی نزدیک است. هدف من رسیدن به نقطه خاصی نیست. وقتی بر این مبنا حرکت کنیم، نرسیدن، رسیدن است. در این کتاب محوریت اصلی کار من این بوده که یکجور خانهتکانی کرده باشم؛ به این معنا که از تکرار عبارتها و ابتکاراتی که در کارهای قبلیام بوده است، فاصله بگیرم؛ چراکه محور کار من یک فاصلهگیری جدی از چیزهایی است که ابزار آشنایی هستند. در واقع خواستهام از ابزارهای جدیدی استفاده کنم.
او ادامه داد: نکته دیگر این است که سمت و سوی کارهای من این نیست که برای اکثر مردم دلنشین باشد؛ یعنی جنس کار اینطور نیست، بلکه در این است که خود خواننده به نوعی مشقت مطبوع را تحمل کند و در تکمیل اثر سهم داشته باشد. بنابراین برخلاف برخی از دوستان شاعر، من فکر میکنم نباید خواننده را فریب داد و آسانپسند بار آورد. هنرِ پیشرو و مدرن هنری است که در مشاهده یا خواندن آن مشقت و تحمل خواننده لازم باشد. بعضی افراد از یک نمایشگاه نقاشی چندبار دیدن میکنند، اما انتظار دارند شعر با یکبار خواندن آنها را بیهوش کند. شعرهای این کتاب از این جنس نیستند.
باباچاهی همچنین عنوان کرد: من در همه شعرهایم، بویژه در این مجموعه، از ابراز عقیده و صدور پیام خودداری کردهام. آوای ذهن مرا میتوان از زبان کابوسها، رؤیاها، بیباوریها و بعضا انبساطهای بیدلیل شنید. این مثلا فرح و انبساط تا حد زیادی طنزآمیز هم هست؛ درست مثل کسی که بر تختهپارهای در دریا نشسته و لبخند میزند.