تضعيف مجلس و تلاش نمايندگان براي بازسازي جايگاهشان ارثيه ديگر
محمود احمدينژاد است كه براي دولت حسن روحاني به ميراث مانده است. ميراثي
كه تازه عيان شده است و بعد از خزانه خالي و انبوه بدهكاران و ديپلماسي به
انزوا رانده شده كشور و... كه روحاني و مردان كابينهاش در گزارش صد روزه
شان از آنها گفتند حالا نوبت به آن رسيده است كه اينبار نه دولتمردان بلكه
صاحبنظران سياست داخلي كشور از ديگر ميراث دولت قبلي بگويند. ارثيهيي كه
نمايندگان را به تكاپو انداخته است تا براي به رخ كشيدن قدرت نظارتي شان
مقابل دولت چهارماهه يازدهم قد علم كنند به واسطه آن در اين مدت كوتاه
اهرمهاي نظارتيشان. از تذكر و احضار وزرا و طرح سوال گرفته تا جديترين
آنها يعني تهديد وزرا به استيضاح به ميدان بياورند.
در همين راستا با سعيد ليلاز درباره چرايي انتقادات تند و تخريب گونه
بهارستاننشينان عليه دولت روحاني به گفتوگو نشستيم. احمدينژاد مجالس
هفتم و هشتم را به حاشيه رانده بود، رفتار نمايندگان واكنشي رواني - سياسي
به رويه احمدينژاد است، مجلس به دنبال بازسازي خودش است، دولت اگر به
تعاملش ادامه دهد مجلس به عقل ميافتد، محبوبيت روحاني 40 تا 50 درصد بيشتر
شده است. محورهاي گفتوگوي ما با ليلاز (صاحبنظر عرصه سياسي- اقتصادي)
است كه در پي ميآيد:
چند وقتي است كه نمايندگان مجلس بهشدت اقدامات دولتمردان را زير ذرهبين
قرار دادهاند، و از تذكرات كتبي و شفاهي گرفته تا طرح سوال و حتي تهديد به
استيضاح مدام عليه دولت اظهارنظر ميكنند. ارزيابيتان از اين اقدام
نمايندگان چيست؟
به نظرم اين رفتار مجلس عليه دولت يازدهم كه هنوز چهار ماه است سر كار آمده
است يك واكنش رواني - سياسي به رويه محمود احمدينژاد است. به اين معنا كه
برخي نمايندگان قصد دارند هرچه آقاي احمدِينژاد آنها را ناديده گرفت و
بعضا تهديد كرد آنها حالا دولت روحاني را تهديد ميكنند.
علت اين همه هجمه و انتقاد برخي نمايندگان در بازه زماني كوتاه روي كار آمدن دولت يازدهم چيست؟
مجلس از سال 84 به بعد البته به تقصير خودش كه ميل به ادغام در دولت
احمدينژاد داشت تبديل به يك نهاد درجه دو شد كه توسط دولت و بعضا نهادهاي
بيرون از دولت ديده نميشد و مجالس هفتم و هشتم رسما به يك مجالس حاشيهيي
تبديل شدند و كارهاي پارلماني نمايندگان و وظيفههاي نمايندگان به خاطر
حمايتهاي بيچون و چرا از دولت به حاشيه رفته بود. به همين دليل هم هر طرح
و لايحهيي كه از سوي دولت ميآمد بيچون و چرا تصويب ميشد البته هم
نمايندگان و هم دولتمردان ميدانستند كه اين مصوبهها از سوي دولت رعايت
نخواهد شد اما عزمشان حمايت از دولت اصولگراي احمدينژاد بود.
ماجرايي كه
در زمستان سال گذشته در مجلس اتفاق افتاد و احمدينژاد عليه خانواده
لاريجاني حرف زد در تاريخ ايران بيسابقه است و علت آن هم نميتواند جز به
حاشيه راندن نقش و جايگاه مجلس باشد. مجلس در آن سالها آنقدر ضعيف شده بود
كه احمدينژاد به صراحت اعلام ميكرد مجلس در راس امور نيست. حالا كه آن
مرد رفته است مجلس هم به دنبال بازسازي خودش افتاده است و ميخواهد نقش
پارلمانياش را احيا كند.
يعني الان كه ديگر دولت اصولگرا نيست و از لحاظ سياسي هم با اكثريت مجلس
همسو نيست نمايندگان ميخواهند از فرصت استفاده كنند و با تهديد مكرر دولت
جايگاهشان را به رخ بكشند؟
بحث همسو بودن يا نبودن با دولت نيست، مشكل نمايندگان اين است كه
نميخواهند مجددا ناديده گرفته شوند، چرا كه عملكرد دو مجلس قبلي واقعا در
راس امور بودن مجلس را به حاشيه كشانده بود. حالا برخي ميخواهند با نقد
دولت مجدد مجلس را به راس امور بازگردانند.
مگر با نقد هاي تند و تخريب گونه و تهديد وزرا به استيضاح مجلس قدرت ميگيرد؟
آنها اين طور فكر ميكنند البته اين تخريبها كه يك دليل ديگر هم ميتواند
داشته باشد كه بيارتباط با انتخابات مجلس دهم كه كمتر از 14 ماه ديگر
برگزار ميشود هم نيست، متاسفانه برخي از نمايندگان از الان نيمنگاهي هم
به آينده دارند و فكر ميكنند با نقد منفي عليه دولت روحاني ميتوانند در
انتخابات آينده جلو بيفتند.
بر اساس اعلام معاون پارلماني رييس جمهور وزرا هر هفته دو تا سه
بار راهي بهارستان ميشوند و هر وقت نمايندگان ميخواهند وزرا آماده
پاسخگويي هستند، فكر نميكنيد وقتي كه وزرا و دولتمردان براي پاسخگويي به
نمايندگان گذاشتهاند در ميزان نقدهاي مجلس تاثير دارد، مثلا مجلس چون دولت
را مقيد به پاسخگويي ميبيند بيشتر سوال ميكند؟
اين پاسخگويي وزرا اقدام بسيار خوبي است و سبب تقويت نهاد پارلمانتاريسمي
ميشود متاسفانه من مخالف تضعيف شدن اين نهاد هستم چرا كه هر وقت نهاد
پارلمانتاريسم رو، به ضعف رفته نتيجهيي جز استبداد و غارت اين سازمان
نداشته است، مثل هشت سال گذشته كه جايگاه مجلس ضعيف شد فكر ميكنم اگر دولت
به تعامل خودش با نمايندگان ادامه دهد مجلس به عقل ميافتد.
دولت در مقابل اين موج ناخوشايند تخريب و تضعيفي كه عليهاش به راه افتاده چه بايد بكند؟
دولت كاري از دستش برنميآيد و نميتواند در مقابل اين هجمهها كاري بكند،
اين وظيفه رسانهها و صاحبنظران و كارشناسان است كه وضعيت موجود را براي
مردم تشريح كنند و دولت بايد به تعاملش با نمايندگان و پاسخگويياش به مجلس
ادامه دهد تا مجلس روحيه تخريب شدهاش را بازسازي كند.
يعني فكر ميكنيد اين شيوه نمايندگان چارهيي جز گذر زمان ندارد و
ميتوان اميدوار بود كه مجلس آينده در تعاملش با دولتمردان واقع بينتر و
منطقيتر برخورد كند؟
متاسفانه بله، زمان ميتواند چارهساز باشد و تعامل خوب دولت در اين مدت هم
ميتواند به ترميم اين روحيه مجلس كمك كند تا حداقل اين مجلس نهم هم در
رفتارش تخفيف دهد.
فكر نمي كنيد برخي نمايندگان براي ترميم جايگاه مجلس و به رخ
كشيدن قدرت نظارتيشان برخي از وزرا را قرباني استيضاحهاي زودهنگامشان
كنند؟
نه اين تهديدها خيلي جدي نميشوند چون اين نمايندگان كه دست به اين
تخريبها و تهديدها عليه دولت ميزنند در اقليت هستند، همين الان اگر مجددا
دولت روحاني خودش را در مجلس به راي بگذارد باز هم راي بالايي از
نمايندگان خواهد گرفت اين موضوعات هرچند برد رسانهيي قوي دارند اما تا
اجرايي شدن خيلي فاصله دارند و متاسفانه از سوي برخي اعلام ميشوند كه
ميخواهند نشان دهند روحيه قهرماني دارند.
در مقابل اين نقدهاي تند و تيز مجلس دولتمردان مدام اعلام ميكنند
كه دلگرمي و پشتوانه دولت در پيشبرد امور آراي مردميشان است، فكر ميكنيد
اين نقدها كه بيشتر رنگ و بوي تخريب دولت را دارند ميتوانند به اين
پشتوانه مردمي دولت روحاني آسيب بزنند؟
به هيچوجه نميتوانند در كاهش حاميان دولت روحاني موثر واقع شوند و حتي
برعكس باعث افزايش محبوبيت دولت هم ميشوند. من فكر ميكنم محبوبيت آقاي
روحاني با عملكرد چهارماههاش 40 تا 50 درصد بيشتر شده است و گمان ميكنم
كه آرايشان به بالاي 30 ميليون نفر برسد.