فرارو- شست گفت وگو با ناصر تقوایی جمع شب 22 آذر ماه در سالن شماره 3 سینما فلسطین در جشنوارهِ بین المللی سینما حقیقت برگزار شد و در ساعت 14 همان روز سه فیلم «بادجن»،«اربعین» و«شمهد قالی» در بخش نکوداشت ناصر تقوایی به نمایش درآمد که با استقبال مواجهه شد.
ناصر تقوایی در این نشست با بیان این که، از صمیم قلب خوشحالم که بعد از مدتها روبروی شما علاقهمندان به فیلم کوتاه و سینمای مستند نشستهام. گفت: شاید از انواع گونهی فیلمی که در سینما رایج است این بخش از سینما برای جوانان جذاب باشند تا بتوانند حقایقی از جامعه خود را ببینند، به همین دلیل سینما در طول رشد خودش دچار موانعی بوده است و به جایی رسید که شما برای دیدن بخشی از اثر چند جوان شهرستانی و جنوبی که معمولا کم به آنها توجه شده است، این جمع پرشور را مدت طولانی تشویق کنیم.
این کارگردان افزود:من امشب در اختیار شما هستم تا بخشی از تجربیات خودم را در این مورد که حرفهی خودم بوده است در یک جلسهی مشورتی با شما در میان بگذارم و امیدوارم نتیجهِ گفتوگوهای امشب حاصلی داشته باشد برای سینمای آیندهی ما و راهگشا باشد برای جوانان دیگر که به غیر از سینمای روایی، نوع دیگر از سینمای ما را بشناسند، خوشحال و خوشبخت خواهم بود اگر در پایان جلسه حاصل کار به دست آمده باشد.
من کوتاهی را از طرف خودم نمیبینم
ناصر تقوایی ادامه داد: من به هیچ وجه کوتاهی را از طرف خودم نمیبینم بلکه سختگیری را از طرف خودم میبینم هرکدام از فیلمهای «چای تلخ» و «زنگی و رومی» نه تنها یکبار، بلکه دوباره به مرحلهی فیلمبرداری رسیده است،«زنگی و رومی» دربار اول 25 دقیقه فیلمبرداری شده است و بعد تعطیل شده و در دوران دیگری با گروه دیگری سعی کردیم کار را انجام دهیم که در مرحلهی تدارکات کار تعطیل شده است.
او همچنین با اشاره به فیلم «چای تلخ» گفت:برای این فیلم هم دوبار، یک روستای عرب نشین را با ترکیب کاهگل و کپر ساختم. مجموعه خانههای روستایی کاربرد پشت صحنهای هم برای ما داشت، یکی اتاق گریم،دیگری لباس و ... بود یکی از کتابها چاپ شد و شما دربارهی آن خواندید اما چون امیدوار بودم «زنگی رومی» را بسازم، هنوز هم کتابش را چاپ نکردهام.
یک ریال از پول دولت، وارد کارهای من نشده است
تقوایی افزود: تهیهکنندگانی آمدند، فیلم مشکل پروانهی ساخت هم نداشته است اما در بین کار به دلایلی منصرف شدهاند. من هیچکدام از کارهایم را با تهیهکنندگان دولتی کار نکردم و تا به امروز یک ریال از پول دولت وارد کارهای من نشده است و دوست ندارم که این اتفاق هم بیفتد و مخالف سرمایهگذاری دولت در سینما هستم. سینما در وهلهی اول یک تجارت است.
سالنهای سینما اماکن سوددهی هستند
این کارگردان تصریح کرد: بخش خصوصی باید وارد شود روی پای خود بایستد تا کار کند،دولت باید بنیاد سینماییها و زیرساخت آن را قدرت بدهد و برای سالنهای تازه سرمایهگذاری بکند، سالنهای سینما، اماکن سوددهی هستند.
دولت باید نیروی واقعی خود را در سینما تنها در این مسیر به کار بیاندازد.
همیشه به وزارت ارشاد یک اشکال اساسی داشتم
او اذعان داشت: من همیشه به وزارت ارشاد یک اشکال اساسی داشتم و فکر نمیکنم هیچ مدیری در دنیا پیدا شود تا بتواند این چنین وزارتخانهای را از بالا به پایین اداره کند. وزارت ارشاد ترکیبی از 10 وزارتخانهی مختلف است، مطبوعات، سینما و تئاتر، جهانگردی و ... هر کدام خودشان یک وزارتخانه میخواهند، این کدام مدیر عالم و آگاهی است که بتواند این همه تخصص داشته باشد، ما از یک وزارتخانه انتظار عبثی و غیرمنطقی داریم که بتواند همهی این خدمات را به ما بدهد و در حد کفایت نیز ما را راضی کند، زیرا ما یک ملت فرهنگی هستیم، ما به یک تجدید نظر اساسی در بنیاد وزارت ارشاد نیاز داریم.
مدیران ما از انتظار طلبی بیرون بیایند
تقوایی افزود: هرچه خانهی سینما تقویت شود و امور سینما به آنجا واگذار شود وزارت ارشاد هم در کار خود موفقتر عمل میکند، مدیران ما هم باید از این انتظار طلبی بیرون بیایند و در سطح بالاتری از گروههای مجموعهی خود دخالت کنند.
هنر یک اقتصاد و زبان بین المللی است
این هنرمند همچنین درباره هنرهای دیگر گفت: تئاتر ما نیز نقاشی ما نیز به همین شیوه نیاز دارند. من تعجب میکنم که گاهی اوقات در مطبوعات مطالبی میخوانم که مخالف فروش تابلوهای ما هستند، من متوجه این موضوع نمیشوم، هنر یک اقتصاد و زبان بینالمللی است، ما زمانی موفقتر هستیم که زبان بین المللی وسعت بگیرد.
این چه تجارتی است که فروش نمیکند؟
او با اشاره به فیلمهایی که خارج از مرز نمایش داده شده است اظهار کرد: درست است که در سالهای اخیر فیلمهایی داشتهایم که خارج از مرز نمایش داده شده است اما اتفاقا فیلمهایی که انتظار داریم در خارج از مرز ایران بازار پیدا کنند و موفق شوند باید فیلمهایی باشند که به لحاظ تجاری در ایران ساخته میشوند پس چرا یک دانه از این فیلمها قادر نیست از مرزها بیرون بروند! فقط فیلمهای فرهنگی ماست که از مرزها خارج می شوند در حالی که آنها برای تجارت ساخته شدهاند،این چه تجارتی است که فروش نمیکند؟
فیلمهای پرفروش، فیلمسازان آگاهتری داشتهاند
تقوایی ادامه داد: آن وقت فیلمهای فرهنگی ما بدنام هستند،شما هنگامی که به سالهای اخیر نگاه کنید به جز دو الی سه فیلم، بطور متوسط سهم فروش فیلم بخش فیلمهای بهتر ماست،در بخش فرهنگی نیز به اصطلاح بخشی از این فیلمهای بهتر هستند. فیلمهایی پرفروش هستند که فیلمسازان آگاهتری آنها را ساختهاند در حالی که گروه دیگری مدعی اکران و ساخت فیلمهای بهتری برای مردم هستند، چرا ما سطح فکر مردم را پایین فرض میکنیم که با هر موضوع دمدستی آنها را جلب کنیم.
جوانان ما به چه امیدی دنبال سینما میروند؟!
کارگردان «کاغذ بیخط» اضافه کرد: مردم آگاهتر از این هستند که به این نوع از سوالات فرهنگی پاسخ بدهند اما باز میبینیم در بخش دیگر سینما که بیشترین بودجهی سینمای ما را به خود جلب میکند ما کمترین دریافت و برداشت را داریم. از طرفی بدون هیچ امیدی، یک نسل از بهترین جوانان ما رو به سینما آوردهاند واقعا این بچهها به چه امیدی دنبال سینما میروند؟ در سال چند تا از فارغ التحصیلان جذب بدنهی سینما ما میشوند؟ پس چرا آنها را پرورش میدهیم.
چه کسی گفته، فیلم مستند نمیتواند در سینمای ما فروش داشته باشد؟
او افزود: کیفیت سینمای ما تنها در تولید چند فیلم فرهنگی در سال نیست، باید یک مجموعهی همه جانبهای به وجود بیاید که ما نام آن را سینما بگذاریم من امیدوارم کلیات صحبت را به جایی بکشانیم که تا مفیدی باشد چه کسی گفته فیلم مستند که بهترین فروش ها را در دنیا دارد نمیتواند در سینمای ما داشته باشد؟!
همهی دنیا عاشق دیدن، آموزش و شناخت چیزهایی است که نمیشناسد و جوانان ما در این زمینه بسیار خوب کار میکند.
کیفیت خبر در تلویزیونهای ما بسیار پایین است
در ادامهی این نشست، ناصر تقوایی در پاسخ به پرسش طالبینژاد مبنی بر اینکه شما چه تعریفی از سینما مستند دارید و آیا با شیوهی مستند داستانی که در میزانسنهای آن دخالت میشود و حتی رگههایی از درام هم در آن دیده میشود موافق هستید؟ بیان کرد: کوچکترین واحد فیلم، یک فیلم خبری است که ممکن است یک یا دو پلان داشته باشد. اطلاعرسانی که رسانهها انجام میدهند و تلویزیون نسبت به آن برتری دارد جلوی چشم مردم قرار دارد خبر ضرورت و فوریت تماس با جامعه است، هر اتفاقی که به شکل خبر منتشر میشود بخشی از جامعه با آن کار دارد. اما کیفیت خبر در تلویزیونهای ما بسیار پایین است و اگر خودتان یک اطلاع شخصی دربارهی اتفاقات نداشته باشید از خبری که تلویزیون به شما میدهد اطلاعات بسیاری دستگیرتان نمیشود.
خبر، کوچکترین بخش سینماست
کارگردان فیلم«اربعین» ادامه داد: ابهامات در این زمینه، در سیاست بسیار بالاتر است،خبر اعلام میشود اما چرایی آن اعلام نمیشود و این کوچکترین بخش سینماست که ما در دو یا سه پلان و حداقل زمان، یک روایت را مطرح میکنیم از این گستردهتر فیلم گزارشی است که عین واقعیت را ثبت میکند و گزارش میدهد.
اینکه بخشی از روایت حذف میشود به دلیل محدودیت زمانی است که همهی رسانهها با آن مواجهه هستند و دلیل آن ممیزی یا هرچیز دیگری نیست.
او تصریح کرد: نوع سوم که در کشور ما با نام فیلم مستند معرفی شده است یک تفاوت عمده با نوع دوم دارد، کسی این فیلم را میسازد که نسبت به موضوعی که در حال جریان است اشراف کامل دارد و آن موضوع را با نگاه خودش بیان میکند. مستند یک کار کارشناسی است در یک فیلم مستند فیلمساز برای آنکه بتواند نتیجهِ بهتری بگیرد باید برخی از صحنهها را بازسازی کند و تابع آن نیست که هر اتفاق افتاده است را ثبت کند، فیلمساز باید در جاهایی دخل و تصرف کند.
تقوایی اذعان کرد: چون موضوعات در مستند متفاوت هستند،جهانبینی نیز متفاوت میشوند. تفاوت بسیاری بین کسی که رفته گزارش تهیه کند با کسی که رفته راه حل پیدا کند وجود دارد و خوشبختانه این گروه در سینمای ایران کم نیستند و معمولا جوانان به سراغ موضوعاتی رفتهاند که به آن موضوع اشراف دارند و هرچه دانش خود را دربارهی موضوعی که تصمیم دارند بسازند، بالاتر ببرند فیلم موفقتری خواهند ساخت و تماشاگر هم با رخدادهایی که نمیدانسته است آشنا خواهد شد.
کارگردان فیلم «اربعین» دربارهِ ساخت فیلمش گفت: من هرگز در فیلم مستند مثل«بادجن» یا«اربعین» مجبور نشدم پلانی را به دلیل آنکه کسی به دوربین ذل زده است کنار بگذارم، گاهی مجبور میشدم از یک دوربین قلابی استفاده کنم تا هواس مردم را با آن پرت کنم و با یک دوربین دیگر فیلمبرداری را انجام میدادم.
او دربارهِ وارد کردن درام در فیلم مستند گفت: بستگی دارد که چه هدفی از ساخت فیلم داریم.
تقوایی دربارهی شکل گیری موضوع مستند اظهار کرد: هر موضوعی که به فیلم تبدیل میکنیم باید تم داشته باشد و تم یعنی جوهر آن چیزی که فیلم میخواهد بگوید. تمها،همانقدر که لازمهی یک داستان سینمایی است جوهر یک موضوعی که فیلم میخواهد بگوید چیست؟ زمانی که تم پیدا میشود جزئیات نیز پیدا میشوند. در سینما مثل ادبیات وقتی که تم پیدا میشود شما متوجه میشوید که در سناریو بازیگران چه چیزی باید به هم بگویند.
این فیلمساز دربارهِ تفاوت داستان با فیلمنامه توضیح داد: داستان را به محض یک شروع خوب میتوان نوشت و نگران پایان داستان نباشید اما در فیلمنامه برعکس است، پایان باید مشخص باشد زیرا ماهیت اجرایی این این دو کار با هم متفاوت است.ادبیات را به تنهایی درخانه و به طور ذهنی مینویسیم اما فیلم را یک گروهی باید اجرا کنند بازیگری که نمیداند پایان فیلمش چه میشود چه چیزی را میخواهد بازی کند؟ بازیگر باید از شروع پایان را بداند.
گلستان حق پدردانهای به سینمای ایران دارد
او در ادامهی این نشست اذعان کرد: من عاشق ادبیات بودم و چیزی که مرا به سینما جذب کرد دیدن فیلم «موج و مرجان خارا» در سینمای سیار مدرسه بود. این فیلم بسیار خوش ساخت است و موضوع خودش را به روشنی میگوید و شاید جایگاه خاصی در سینمای ایران دارد. گلستان حق بسیار بزرگ پدرانهای در سینمای ایران دارد، فیلمهای بسیار متنوعی ساخت یا موجب ساخت آن شد.
تقوایی با اشاره به فیلم «یک آتش» این فیلمساز گفت:این فیلم مربوط به آتش سوزی یکی از چاههای نفت ایران بوده است که مدتها به درازا کشید و شاهرخ گلستان در گرمای 300 درجه آن فیلم را ساخت و نگاتیوهایش را به سلامت بیرون آورد. زیرا نگاتیو در گرمایی به آن درجه ذوب میشد بعد از دو آتش سوزی مهم درچاههای نفت ایران، آنقدر این موضوع حائز اهمیت شد که شرکت نفت گروهی برای آموزش اطفای حریق چاههای نفت آماده کرد که در آنها برای خاموش کردن چاهها نفت در کویت نیز اقدام کردند، متاسفانه من در آن زمان هرکاری کردم که با آنها بروم و فیلم بسازم آقای انوار راه من را باز نکرد و زمانی به من اجازهی کار را داد که بچههای ایرانی چاه چهلم کویت را خاموش کردند و به ایران برگشتند.
کارگردان و تهیهکننده فیلم «دایی جان ناپلئون» در پاسخ به سوال یکی از تماشاگران مبنی بر اینکه عمارت امین السطنه به دلیل خارج شدن از فهرست فرهنگی در حال تخریب است،با توجه به اینکه این عمارت با فیلم شما به خاطرهی جمعی تبدیل شده است به نظر شما وظیفه ی سینماگران در این باره چیست و شما به عنوان کارگردان «دایی جان ناپلئون» مایل هستید مستندی از تخریب این عمارت تهیه کنید یا خیر؟ بیان کرد: این ماجرای دردناکی است بسیاری از مکانهای این مملکت در حال تخریب است و ما به فکر نیستیم که یکی از آنها هم این است.
من ناچار شدم برای ساخت فیلمم این عمارت را بازسازی کنم زیرا در حادثه 28 مرداد سال 42 که دچار آتش سوزی شده بود و من مجبور به بازسازی آن شدم و هزینهی بسیاری را هم برای من برداشت.
من هیچ خبری از «دایی جان ناپلئون» ندارم
او ادامه داد: اگر این خانه اعتباری پیدا کرد، بعد از ساخته شدن فیلم «دایی جان ناپلئون بود،شما دعا کنید که امروز این بلا برسر خود فیلم نیامده باشد، من هیچ خبری از این فیلم ندارم من مثل همهی فیلمهای دیگرم تنها یک مشت صداهای بد و کیفیتهای بسیار بد میبینم که گاهی خودم از دیدن آن شرم میکنم. فیلم یا صدا یا تصویر است و هیچ عنصر سومی ندارد. صداهای بد،تصویرهای مضحک قیچیهای بیمورد که نمیدانم چرا، متاسفانه صاحب بسیاری از این فیلمها تلویزیون است.
تقوایی افزود: حتی فیلمهایی که احتمال میدهم هرگز نمایش ندهند از آرشیو درآوردند که بسیاری از قسمتها در آن نیست و قیچی خورده است، چرا فیلمهایی که نمیخواهند نمایش بدهند را قیچی میزنند؟! این فیلم 16 ساعت و نیم است اما تمام نسخههایی که وجود دارند بیشتر از 14 ساعت نیستند. من در ساخت این فیلم از بهترین گروه موجود استفاده کردم.
این کارگردان در انتهای صحبتهایش گفت:ما زمانی که صحبت میکنیم با دل و احساساتمان صحبت میکنیم زمانی که مینویسیم با تعقل مینویسیم، چگونه خوب نوشتن خصلت نوشتن است. ما در قبال امور نمایشی همیشه در این وضعیت قرار داریم زمانی که نکتههای اصلی را یادداشت میکنیم و فیلمنامه را بعد از 6 ماه می خوانیم تمام افکار روز اول مثل آینه در ذهن ما میآید. فیلمنامه با داستان تفاوت دارد اگر داستان مینویسید و امکان چاپ آن فراهم نمیشود میتوان بعد از چند سال آن را چاپ کرد. اما اگر فیلمنامه پس از 6 ماه را نسازید دیگر به درد نمیخورد و باید آن را دوباره نوشت فیلمنامه ارتباط غریبی با روزگار دارد حتی اگر داستان شما مربوط به دوران هخامنشی باشد.
چاپ سوم کتاب به روایت ناصرتقوایی
احمد طالبینژاد در انتهای این نشست از چاپ سوم کتاب به روایت ناصر تقوایی خبر داد و گفت: چاپ دوم این کتاب تمام شده است و برای چاپ سوم آماده شده و بعد از تغییراتی که آقای تقوایی انجام دهند،این کتاب را انتشارات چشمه چاپ میکند.
محمد مهدی طباطبایینژاد، منوچهر مشیری نیز در این نشست حضور داشتند.