بیست انجمن و هیأت موسس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاهها بیانیهای تحلیلی درباره اوضاع دانشگاهها در روز دانشجو صادر کردند.
به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در بخشی از این بیانیه آمده است: خواست ما این است که مسئولان دانشگاهی در دولت تدبیر و امید، با عنایت به مطالبه جمعی انجمنهای اسلامی بر اساس قوانین مصرح، اجازه ندهند تا کمتر از 8 انجمن اسلامی منفعل و غیردانشجویی از عنوان دفتر تحکیم وحدت بر خلاف قانون سوءاستفاده کنند.
تهیهکنندگان این بیانیه همچنین با ابراز این عقیده که "این اقدام آخرین پرده نمایش مدیران فرصتطلب و مداخلهجوی وزارت علوم در روزهای پایانی دولت گذشته، در امور داخلی انجمنهای اسلامی بوده است"، تصریح کردند: اگر این روند غیرقانونی ادامه یابد، میراث 35 ساله دفتر تحکیم وحدت بر باد خواهد رفت و تشکلی که با خون پاک دانشجویان شهید پیرو خط امام (ره) تثبیت شد و با خون دل نسلهای متمادی جریان دانشجویی ادامه یافت، مضمحل و بلکه منحل شود.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است: شصتمین سالگرد «۱۶ آذر» و «روز دانشجو» را در شرایطی با افسوس و اندوه پشت سر گذاردیم که انتظار عموم دانشجویان در روزهایی که نویدبخش حیات تازهای برای دانشگاه و جنبش دانشجویی است، بیش از این بود. امسال هم در غیاب دفتر تحکیم وحدت قانونی و فراگیر و در سایه برخوردهای شدید گذشته با انجمنهای اسلامی، اوضاع دانشگاهها در شصتمین سالگرد ۱۶ آذر چیزی جز رکود و رخوت نبود و «روز دانشجو» رنگ دانشجویی نداشت.
اوضاعی که نشاندهنده درک وارونه مدیران دانشگاهی برجای مانده از دولت گذشته و اقلیتهای دانشجویی همسو با ایشان، از میراث تاریخی «۱۶ آذر» و ماهیت اجتماعی «روز دانشجو» است.
۱۶ آذر نماد ایستادگی دانشجویان در خط مقدم مبارزه مردم مسلمان ایران با استعمار خارجی و استبداد داخلی است که امروز آن میراث در ظرف زمان و مکان تعبیر و تفسیر میشود تا دانشجویان خط مقدم تزکیه انقلابی باشند که ۳۵ سال پیش، بهواسطه خون شهدای ۱۶آذرها و ۱۳آبانها به پیروزی رساندند و شهدای دانشجوی ۱۶دی تثبیتش کردند.
۱۶ آذر تنها نماد استکبارستیزی نیست، که نماد آگاهی و پویایی نسل دانشجوست در برابر چالشهای داخلی و خارجی کشور. ۱۶ آذر زمانی نمادی برای اثبات خاستگاه جنبش دانشجویی است، جنبشی که در زمانه پیشاانقلاب و پساانقلاب، در سنگرهای مختلف نقشآفرینی داشته و دارد. چه زمانی که با قدرت وابسته موجود میجنگید تا انقلاب رخ نماید و چه زمانی که در ساختارهای نظام انقلابی سهیم شد تا خود، سرنوشت خود را رقم بزند نه احزاب و اشخاص دیگر. زمانی دانشجو در آغازین سالهای انقلاب، پایهگذار بسیاری از تغییرات در محیط دانشگاهها و جامعه بود تا انقلاب تثبیت شود و زمانی سنگری شد برای انتقاد از رکود و رخوت سیاسی جامعه و کوشید تا به نقد حکومت برای تقویت حاکمیت بپردازد.
اما در سالهای اخیر که بواسطه ظهور سیاستهای تنگنظرانه از جانب مدیران ارشد فرهنگی و مدیران میانی دانشگاهی، فرصتطلبی و انحصارگرایی در فضای دانشگاهی حاکم شد، وظیفه نقد دانشجویی مضاعف گردید. از طرفی جنبش دانشجویی به چنان انزوایی کشانده شد، که برخی دانشجویان و تشکلهای دانشجویی که به واسطه ی همسویی مواضع فقط اینان اجازهی فعالیت داشتند، به جای عمل به وظیفه خود، به ابزاری برای توجیهگری اقدامات دولت نهم و دهم تبدیل شدند و با تئوریزه کردن اعمال این دو دولت به حفظ فضای بسته و انقباضی دانشگاهها کمک کردند. کما اینکه در همین ایام، دولت گذشته نیز به سبکها و طرق مختلف و برنامهریزی شده، عرصه را برای فعالیت و حضور حتی حداقلی تشکلهای مستقل و منتقد دانشجویی، تنگ میکرد و لذا سیاستمداران دولت و گروههای وابسته به آنها در هشت سال گذشته، با برخوردهای قهری و سلبی، چه از سمت خود دولت و چه به نام نهادهای مختلف دانشجویی، دانشجویان را به حاشیه کشاندند. نمونههای بارز این اقدامات را میتوان ستارهدار کردن دانشجویان منتقد دولت، اخراج و بازنشسته کردن اجباری و غیرقانونی اساتید غیر همسو، عدم صدور مجوز چاپ برخی نشریات دانشجویی برای جریانهای مستقل و منتقد یا اعمال فشار و بازبینی قبل از نشر معدود نشریههای موجود – که برخلاف آئیننامه مصرح نظارت بر نشریات (مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی) میباشد – دید. البته این اقدامات سلبی و سلیقهای، جدای از روند کلی اقدامات برخی نهادهای دولتی و غیردولتی در انحلال و عدم صدور مجوز تأسیس بسیاری از تشکلهای دانشجویی غیر همسو و منتقد با دولت، در سنوات گذشته و اخیر است.
حتی اینک نیز شاهد آن هستیم که تعدادی از نمایندگان اصولگرای افراطی و همان جریان سیاسی که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری مورد قبول اکثریت مردم واقع نگردیدند، هنوز دست مخالفت میجنبانند و تلاش دارند تا بهوسیله فضاسازی از طریق رسانههای وابسته، که اکثرا وابسته به نهادهای خاص بوده و به صورت مستقیم و غیرمستقیم از بیتالمال تغذیه میکنند، به نحوی این روند نزولی سیاست غیرمکتبی و غیرمردمی خود را، از طریق دخالتهای هدفمند در رسانهها به نحوی جبران سازند. و البته بدیهی است که این افراد، جایگاه خود را به دنبال اقدامات اصلاحی دولت و علیالخصوص، وزارت علوم، در خطر میبینند.
اینان همانهایی هستند که در هشت سال گذشته کوشیدند محیط دانشگاهها بیشور و نشاط و بیدغدغه بماند، تا به آسانی اختلاس کنند، سرمایههای ملی را بر باد دهند و بدهکاری به بار آورند، چراکه تنها از این طریق میتوانستند عموم مردم را از خود ناراضی نگه دارند و با حفظ گروههای اقلیت سیاسی، حضور مردم را در عرصه انتخابات هدفمند کنند. اما از آنجا که با حضور چشمگیر مردم در انتخابات، ناکام ماندند، اینک آیات یأس و روایات نومیدی میخوانند.
اما برخلاف اینان، دانشجویان و تشکلهای دانشجویی از دولت جدید انتظارات شخصی و جناحی ندارند. انتظارشان اعتدال است، یعنی فعالیت و حقوق برابر، برای تمامی تشکلهای دانشجویی اعم از مستقل و متصل. انتظار داریم مدیران دانشگاهی در دولت جدید، احیاء و پویایی تشکلهای مورد حمایت تودههای دانشجویی را مد نظر خود قرار دهد، همچنانکه انتظار داریم مدیران غیردانشگاهی در دولت جدید، دستان امنیت را از گلوی فرهنگ و دانشگاه بردارند.
این مهم محقق نخواهد شد مگر بواسطه خودآگاهی و تعهد اجتماعی و مکتبی ما که دل به انقلاب و مردممان دهیم و بهانهها را از دشمنان بستانیم، فاصله خود را با نهادهای قدرت حفظ کنیم که جز ضربه زدن به خود، هیچ عاید ما نخواهد شد، چنانچه بهواسطه ۳۵ سال فعالیت انجمن های اسلامی و تشکیلات «دفتر تحکیم وحدت» در نسبت با ساختار قدرت، دانستهایم که آفت جنبش دانشجویی، داشتن چشم انتظار از هر فرد و گروهی است که به پست و قدرتی، تکیه زده است، چه در دانشگاه و چه در سراسر جامعه. «جنبش دانشجویی» میراث ما و به نام ماست و پرچم آن را دست به دست میگردانیم. حال آنکه در سالهای اخیر این پرچم یا در دست نهادهای قدرت دیدهایم یا در دستان مدعیانی که خود نمیدانند این پرچم را از برای چه کاری از ما برداشتهاند!
در صورتی این پرچم به دست صاحبان حقیقی خود باز میگردد که این قدرتمداران، به جای برخورد امنیتی و تهدید محور، به جریان دانشجویی دوباره نگاهی فرصت محور و اعتماد محور پیدا کنند. اجازه دهند جریانات دانشجویی که خواستار فعالیتهای تعاملی و قانون مدار هستند، جلو بیایند. هر بار که دانشجویان یک گام به عقب بگذارند، بیشک دشمنان یک گام به هدف خود نزدیک شدهاند، چرا که روی آوردن دانشجویان به فعالیتهای زیرزمینی و غیرقانونی، بحران آفرین و آسیبزا خواهد بود.
در چنین فضایی، «انجمنهای اسلامی دانشجویان» با تاریخچه درخشان ۷۰ ساله خود در مبارزات جنبش دانشجویی، همچنان اصیلترین و پرنفوذترین تشکلهای دانشجویی در میان تودههای دانشجویی هستند. گرچه در این هشت سال بیش از هر زمانی بر آنها سخت گذشته است، اما در حال حاضر با روی کار آمدن دولتی بر پایه تدبیر و اعتدال، فعالان انجمنها انتظار دارند که این دولت حداقل در ابتداییترین سطح خواستهها، یعنی اجرای قانونی درخواستهای این تشکلها فروگذار نکند. با این وجود و علیرغم درخواستهای متعدد در این مدت که شاهد تغییر ارکان گرداننده نظام نیز بودهایم، هنوز اقدام جدی برای پاسخگویی به مطالبات دانشجویی صورت نگرفته است. از سوی دیگر، در برخی موارد هم اقدامات غیرقانونی در جهت حفظ جزء بالایی این تشکل که در حال حاضر مورد مقبولیت اکثریت تشکلهای انجمن اسلامی داخل کشور نیستند، توسط عناصر معدود باقی مانده دولت گذشته، صورت میپذیرد. در حالی که انتظار این تشکلها از وزارت علوم و بهداشت، نهادینه شدن فضای اعتدالگرایی و قانونمحوری با رفع فشار نهادهای خاص میباشد.
خواست ما این است که مسئولان دانشگاهی در دولت تدبیر و امید، با عنایت به مطالبه جمعی انجمنهای اسلامی بر اساس قوانین مصرح، اجازه ندهند تا کمتر از ۸ انجمن اسلامی منفعل و غیردانشجویی از عنوان دفتر تحکیم وحدت بر خلاف قانون سوء استفاده کنند که البته این اقدام آخرین پرده نمایش مدیران فرصتطلب و مداخلهجوی و وزارت علوم در روزهای پایانی دولت گذشته، در امور داخلی انجمنهای اسلامی بوده است. اگر این روند غیرقانونی ادامه یابد، میراث ۳۵ ساله دفتر تحکیم وحدت بر باد خواهد رفت و تشکلی که با خون پاک دانشجویان شهید پیرو خط امام(ره) تثبیت شد و با خون دل نسلهای متمادی جریان دانشجویی ادامه یافت، مضمحل و بلکه منحل شود.
۱۶ آذر زمانی در کام دانشجویان شیرین خواهد شد که همچون گذشته نه چندان دور، در هر دانشگاه، یک انجمن اسلامی باشد و مطالبات برحق دانشجویان را فریاد کند. ۱۶ آذر زمانی روزِ وصلِ دانشجویان خواهد بود که دفتر تحکیم وحدت، اتحادیهای سراسری با حضور گروههای مختلف و البته اصیل فکری شود، نه آنکه تشکل کوچک اصولگرایی باشد همچون دیگر تشکلهای اصولگرایی که دانشگاه را با امکانات بیتالمال، ملک مطلق خود کردهاند و تودههای دانشجو را هیچگونه پاسخگو نیستند چه برسد به آنکه پرسشهای ایشان را فریاد کنند.
به امید احیای انجمنهای اسلامی دانشجویان و تشکیلات قانونی و فراگیر دفتر تحکیم وحدت.»