چگونه ایران را متوقف کنیم؟

به گزارش سرویس بین الملل فرارو، "جان کیریاکو" کارشناس برجسته ی سیا، در سرمقاله روز یکشنبه ی روزنامه ی لوس انجلس تایمز، ضمن متهم کردن ایران به حمایت سازمان یافته از تروریزم، رییس جمهور جدید امریکا را برای خنثی کردن ایران پند می دهد.

این سرمقاله را در زیر بخوانید:

ايران، مهم ترين ايجاد كننده شرارت با داشتن دسترسي به سراسر جهان و صبر متحير كننده، ارتباط بي شرمانه با هرج و مرج و تروريسم و داشتن منافعي كاملا مخالف با منافع ايالات متحده ، در حال تاخت و تازهاي ديپلماتيك مهمي، درست در مقابل چشمان واشنگتن مي باشد.

واقعا حيرت آور است. ايران از سوي بسياري از كشورهاي جهان به عنوان يك كشور ياغي تلقي مي شود. بيشتر تأسيسات نظامي – صنعتي آن تحت تحريم مي باشند و ضمانت هاي مالي بين المللي براي اين كشور عملا غير ممكن است. اقتصاد ايران از هم پاشيده است. حتي در زماني كه قيمت نفت بشكه اي بيش از 100 دلار اكثر كشورهاي توليد كننده نفت را در منطقه ثروتمند مي كرد، صنعت منسوخ و قديمي ايران به ندرت از پول نفت بهره مي برد. در حقيقت 6 درصد از بنزين كشور از خارج وارد مي شود.

با اين وجود طي سال گذشته، ايران سخت كوشيده است تا روابط خود را با تعدادي از كشورهاي آمريكاي لاتين گسترش دهد. اكثر اين كشورها داراي رهبراني مردمي هستند كه احساس عدم اعتماد قوي نسبت به ايالات متحده در ميان مردم خود ايجاد مي كنند و در جستجوي دوستي قوي براي كمك به آنها در رد نفوذ واشنگتن هستند.

به عنوان مثال هوگو چاوز رييس جمهور ونزوئلا روابط نزديك خود را با ايران به عنوان نمونه اي از آن چه كه انقلاب وي مي تواند براي منطقه انجام دهد ، حفظ كرده است. وي موارد زيادي را دارد كه اين روابط را به نمايش بگذارد. از جمله مي توان از كارخانه مهمات ، كارخانه خودروسازي، كارخانه سيمان و ديگر نمونه هايي كه توسط ايران احداث شده اند، نام برد. و براي اطمينان از عدم مداخله آمريكا (همان گونه كه در گذشته مداخله كرده است) ، ايران اير يك پرواز مستقيم بين تهران، دمشق و كاراكاس برقرار كرد.

سپس مي توان از فرناندو لوگو مندز رييس جمهور جديد پاراگوئه نام برد. رسانه هاي ايران پس از انتصاب اله خاندرو حامد فرانكو يكي از هواداران حزب اله به عنوان وزير خارجه جديد پاراگوئه ، از رييس جمهور جديد به عنوان "دشمن شيطان بزرگ" نام بردند. حزب اله كه از سوي ايران حمايت مالي مي شود ، بر طبق اسناد مستند حضور فعالي در پاراگوئه دارد. وزارت خارجه آمريكا ورود وزير خارجه پاراگوئه را به ايالات متحده و يا پرواز با هواپيماي آمريكايي را ممنوع كرده است.

رييس جمهور بوليوي اوو مورالس حتي با سرعتي بيشتر از همسايگان خود به دامان ايرانيان پريد و به وزير خارجه خود دستور داد تا محدوديت ويزا را براي شهروندان ايراني بردارد و در ازاي آن ايران مبلغ 1/1 ميليارد دلار در تأسيسات گاز بوليوي سرمايه گذاري كرد. مورالس سپس اعلام كرد كه بوليوي تنها سفارتخانه خود را در خاورميانه از قاهره به تهران منتقل خواهد كرد. تلويزيون دولتي ايران حتي موافقت كرد برنامه به زبان اسپانيولي در اختيار تلويزيون دولتي بوليوي قرار دهد تا دريافت اخبار و نمايش هاي مستند ايراني، يعني تبليغاتي را براي تمامي شهروندان بوليويايي آسان كند.

خطر واقعي در اينجا در ارتباط با نبرد محرمانه ديپلماتيك بر سر اين نيست كه چه كسي دوستان بيشتري در آمريكاي لاتين دارد. مسئله بر سر مسافرت آزادنه و بدون ويزاي ايرانيان و ايجاد بالقوه يك پايگاه تروريستي براي انجام عمليات در حيات خلوت ايالات متحده است. اگر هر كس با گذرنامه ايراني و بدون رواديد مي تواند وارد بوليوي شود، درهاي اين كشور به زودي به روي افسران سري وزارت اطلاعات و امنيت ايران ، سپاه پاسداران انقلاب آن ، كه اخيرا از سوي وزارت خارجه آمريكا به عنوان يك سازمان تروريستي اعلام شد، و سپاه قدس كه يك گروه نظامي ايراني است و دستور دارد تا انقلاب اسلامي را در سراسر جهان منتشر كند، باز خواهد شد.

خطر ديگر آن است كه ديگر كشورهاي آمريكايي لاتين از الگوي بوليوي پيروي كنند و محدوديت ويزا را بردارند. ايران از هم اكنون ثابت كرده است كه با داشتن محدوديت ويزا در آمريكاي لاتين چه كارها كه مي تواند انجام دهد. در سال 1994، ماموران ايران به همراه تروريست هاي حزب اله يك مركز يهودي را در آرژانتين بمب گذاري كردند و 85 نفر را كشته و صدها نفر ديگر را زخمي كردند. اگر ماموران اطلاعاتي ايران بتوانند در سراسر آمريكايي لاتين آزادانه حضور يابند، تلاش هاي ضد تروريستي در منطقه بسيار مشكل تر خواهد شد.

ايالات متحده هنوز فرصت دارد تا ايرانيان را از مسير خود به سوي آمريكاي لاتين متوقف كند. نفوذ فزاينده ايران – كه در دهه ي گذشته غير قابل تصور بود – در نتيجه تصميم ايالات متحده به توجه نكردن به منطقه است. و تنها در صورتي اين مسير معكوس خواهد شد كه ايالات متحده خط مشي خود را تغيير دهد.

اول اين كه رييس جمهور جديد بايد خط مشي دولت بوش را مبني بر ناديده گرفتن آمريكاي لاتين معكوس سازد و در عوض، با به كارگيري يك ديپلماسي فعال به تعامل با آن كشورها بپردازد. روابط سياسي و اقتصادي بايد به حدي بهبود يابد كه ديگر فايده اي در داشتن روابط خوب با ايران براي اين كشورها وجود نداشته باشد. ديپلماسي در اين راه كند، مشكل و احتمالا گزاف خواهد بود. ايران ميلياردها دلار در اين قاره خرج مي كند و ايالات متحده بايد همين كار را بكند. قراردادهاي تجاري بايد مورد مذاكره قرار گيرند، خط مشي مهاجرت بايد تعيين شود و به اجرا در آيد و دولت جديد بايد براي تشويق كشورهاي همسايه به داشتن روابط خوب با ايالات متحده توجه لازم را به عمل آورد.

تنها راه ديگر اين است كه يك جبهه ديگر در نبرد جاري عليه تروريسم باز كرد.