bato-adv
کد خبر: ۱۷۰۱۰۲

آمریکا و منطق مذاکره

تاریخ انتشار: ۱۱:۱۷ - ۰۴ آذر ۱۳۹۲
فرارو- وقوف و درک قواعد حاکم بر محیطی که تعاملات بین بازیگران در بطن آن حیات می یابد از نقش تعیین کننده در شکل دادن به نتایج برخوردار است. تعاملات از این ویژگی بهره مند هستند که ماهیت مبتنی بر همکاری را به صحنه می آورند و یا اینکه دغدغه های برخاسته از هراس را متجلی می نمایند.

امّا آنچه از اهمیت برخوردار می باشد جوهره جغرافیای تعاملات نیست بلکه چارچوب حاکم بر بده و بستان ها است که باید به توجه مبسوط گرفتار آید.

تجارب تاریخی و تاملات تئوریک هستند که قوام این قواعد و ضوابط را امکان پذیر می نمایند. این بدان معنا نیست که این چارچوب همیشگی و تغییرناپذیر می باشد بلکه این نکته را متجلی می سازد که نظم خاصی که در عین تسلسل از ظرفیت تطبیق فراوانی در رابطه با تحولات قلمروهای مختلف زیست بشری بهره مند است، مسیر حرکت را مشخص و معین می کند.

بازیگران بدون توجه به اینکه از چه وزن و جایگاهی برخوردار هستند، در تمامی شرایط، اعصار و جغرافیاها به ضرورت برای تسهیل دستیابی موفق آمیز به اهداف نیازمند ملحوظ داشتن اصول نظم دهنده فعل و انفعالات می باشند.

آمریکا به عنوان یکی از بازیگران مطرح نظام بین الملل تعاملات بسیار گسترده ای را در ابعاد متفاوت با دیگر کشورها دارد. با در نظر گرفتن تعریفی که دولتمردان این کشور در رابطه با منافع ملی، ارزش های لیبرال و حیات هویتی مطرح می کنند کشورها در سه دسته قرار می گیرند.

گروهی از بازیگران صحنه جهانی متحدین آمریکا قلمداد می گردند. اینان نظم لیبرال را همسو با معیارهای خود می یابند و تمامی تلاش را بر این قرار می دهند که در ضمن تامین نیازهای حیاتی به تداوم و تحکیم الگوهای قدرت که قرینگی فزاینده ای با سیاست های آمریکا دارد، موافق شوند. تعاملی از این دست مطلوبترین شکل کنش و واکنش  از زاویه دید رهبران آمریکا محسوب می شود، چرا که با تقبل کمترین هزینه های روانی، مادی و در اختیار داشتن وسیع ترین عرصه مانور، فزونترین دستاوردها را که برجسته ترین آنها همانا نهادینه تر شدن مشروعیت نظم لیبرال است، متجلی می یابند.

متحدین، همیشگی نیستند و این امکان است که به دلایل متفاوت و متعدد ائتلاف را درهم فرو ریزند. آمریکا تمامی ابزارها و ظرفیت های در اختیار را مجهز می نماید که بر کثرت متحدین بیفزاید و وابستگی ها را گسترده تر و عمیق تر نماید. برای آمریکا ماهیت حکومت های متحد به هیچ روی مانعی بر سر راه حیات بخشیدن به ائتلاف نمی باشد، تا زمانیکه متحد مشروعیت نظم لیبرال را تصدیق می نماید و تقویت آن را وظیفه خود می داند.

بین آمریکا و متحدین این کشور تعاملات وسیع از نوع مثبت آن برقرار است که در بطن آن آمریکا اولویت خود قرار می دهد که با بهره بردن از ابعاد مختلف توانمندیهای در اختیار سیستم سیاسی حاکم در کشور متحد را پشتیبانی نماید.

گروهی دیگر از کشورها هستند که از نظر نخبگان آمریکایی رقیب محسوب می گردند. اینان حقانیت نظم لیبرال را که در چارچوب آن نهادهای بین المللی و قدرتهای غربی به سامان دهی مناسبات جهانی می پردازند را یک واقعیت چالش ناپذیر محسوب می سازند. بازیگرانی که در مسیر رقابت با آمریکا قرار دارند رقابتشان غالبا اقتصادی است، تمامی امکانات و قابلیت های در اختیار را بکار می گیرند تا بیشترین سهم را از آن خود نمایند.

رقابت بین کشورهای بزرگ و آمریکا از شدت و حدت فزونتری برخوردار می باشد، چرا که بازیگران مطرح به ضرورت جایگاه، مهمترین دغدغه را همانا کسب بیشترین منابع در عرصه جهانی می دانند. آمریکا رقابت را به جهت اینکه در چارچوب مولفه های لیبرال است، مانع نمی شود و آن را خطری برای خود متصور نمی گردد.

منطق لیبرال، رقابت را در عرصه های مختلف و بالاخص اقتصادی مبنای پویایی و نوآوری می داند و گستردگی رقابت را سرچشمه ارتقاء کارآمدی ترسیم می نماید. رقابت بازیگران بین المللی با آمریکا، از نظر این کشور تار و پود حیات بخش نظم لیبرال می باشد و تعاملات از این دست از دیدگاه آمریکا دارای ماهیت مثبت است.

گروهی دیگر از کشورها هستند که آمریکا آنها را دشمن قلمداد می سازد. این کشورها نظم حاکم جهانی و جایگاه آمریکا در نظام بین الملل را در تعارض بنیادی با هویت، منافع و ارزش های خود ترسیم می سازنند. با توجه به توانمندی و ظرفیتی که بازیگران خصم آمریکا از آن برخوردار هستند رهبران واشنگتن به طراحی صحنه نزاع و شیوه های متناسب منازعه اقدام می کنند. استراتژی آمریکا در رابطه با این کشورها رویارویی همه جانبه می باشد. به همین روی شیوه ها و تاکتیک  های همسو با شرایط در تمامی ابعاد، برای تحقق استراتژی بکارگرفته می شوند.

در رابطه با کشورهایی که نظم لیبرال و آمریکا به عنوان کشور پاسدار این نظم را خواهان اضمحلال هستند دولتمردان آمریکایی به هر شیوه و ترفندی بدون توجه به ماهیت اخلاقی آن متوسل می گردند. این بدان معناست که آمریکائیان از نشستن پای میز مذاکره با کشورهای خصم برای مدیریت نزاع ها هیچ ابایی ندارند.

هنگامی که آمریکا در بطن یک بحران در جایگاه شکننده و کمترین ظرفیت نافذ بودن قرار داشته باشد، قرار گرفتن در پای میز مذاکره برای مدیریت بحران را فرصتی برای بازسازی اعتبار، جایگاه و تاثیرگذاری جهانی خود می یابد.

با توجه به اینکه آمریکا از حجم وسیعی از توانمندیها برخوردار است از طریق مذاکره به سرعت این امکان را برای خود ایجاد می کند که به احیاء موفق گردد، هر چند که در این فرایند خصم آمریکا به جهت محدودیت های ساختاری ارتقاء چندانی در جایگاه جهانی خود را تجربه نخواهند کرد.

از سویی دیگر هرگاه خصم آمریکا به جهت احساس ضعف یا تشدید خطرات موجودیتی داخلی و خارجی ضرورت نیاز به مذاکره با آمریکا را در برابر بیابد می تواند مطمئن باشد که آمریکا را دیر یا زود در سوی دیگر میز مذاکره خواهد یافت. با وجود اینکه خصم تضعیف شده همچنان خواهان نابودی نظم لیبرال وتنفر از آمریکا می باشد آمریکا با فزونترین اشتیاق به پای میز مذاکره می رود.

در شرایطی از این دست که کشور خصم در ضعیف ترین موقعیت قرار دارد آمریکا تلاش نمی کند که از مذاکره ابا کند و خصم را به گوشه رینگ بکشاند چرا که می داند این امکان است که از روی ناچاری کشور خصم به افراطی ترین اقدامات دست بزند.

برعکس آمریکا، مذاکره با خصمی را که با توجه به معادلات بین المللی و ملاحظات داخلی تضعیف شده است را به شدت مطلوب می یابد چرا که کسب فزونترین امتیازات را در قبال کمترین سطح عقب نشینی برای خود مسلم می سازد. آمریکا از طریق تعاملات مبتنی بر مذاکره محدودیت های ساختاری برای کشور خصم را تشدید می کند بدون اینکه کشور خصم متوجه شود که برای به دست آوردن فضای تنفسی فزونتر که به دلیل نشستن پای میز مذاکره با آمریکا به دست می آید چه بستر مساعدی برای تحقق استراتژی آمریکا را فراهم آورده است.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۴
جناب دهشیار یک واقعیت جدید هم در حال رخ دادنه آمریکا و عریستان با و جودیکه متحد آمریکا هستن ولی هزینه های خاص خودشون رو برای این کشور دارن که این هزینه ها بطور مداوم رو به افزایشه آمریکا نمیخواد تا ابد به این 2 متحد تو منطقه وابسته باشه.
ناشناس
FRANCE
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۴
یعنی چی؟ مفهوم این نوشته اینه که الان که داریم با امریکا مذاکره می کنیم باید منتظر باشیم تا پدرمون در بیاد! خوب اگه مذاکره نکردیم راه حل جایگزین ایشون چیه؟ ضمن این که دو سه پاراگراف اول متن خیلی آشفته است. لطفا به بار دیگه ببینید.
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۴
ممنون استاد
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۴
از اینکه یخ بی اعتمادی بین ایران وآمریکا بعد از 35 سال داره می شکنه همه خوشحالن!
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۴
کاش بدونین دکتر دهشیار سر کلاس چه آتیشی می سوزونه
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۴
نمي فهميديم وقت چطور مي گذشت سر كلاسش
يادش به خير
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۶
مجله فرارو