سفیر اسبق ایران در فرانسه در واکنش به ذوقزدگی بعضی صاحبنظران بعد از
مکالمه تلفنی روحانی و رییسجمهوری آمریکا گفت: «این ذوقزدگی ناشی از عدم
آگاهی نسبت به ماهیت آمریکاست.» سیدمحمدصادق خرازی با بیان این مطلب افزود:
«بسیاری از مدعیان صاحبان نظر امروز عمق دانششان نسبت به واقعیات نظام
بینالملل یک وجب است و باید مراقب باشند در نتیجه ذوقزدگیها اتفاقی رخ
ندهد که در آینده در تاریخ شرمنده شویم.»
وی بیان کرد: «درک صحیحی از
واقعیتهای طرف مقابل کم است و نگاهمان نسبت به مسائل سیاسی خارجی و
تحولات بینالمللی ژورنالیستی است.» دوشنبه 29 مهرماه کتاب «چند پرده از
داستان روابط ایران و آمریکا» و مقالات دیگر به قلم محمدرضا دبیری و به همت
انتشارات هرمس با حضور صادق خرازی و عباس ملکی رونمایی شد. این کتاب شامل
چند مقاله سیاسی - تاریخی درباره وقایع مهم سیاسی و تاریخی ایران پس از
مشروطه و تا دوران معاصر است که تحولات روابط ایران و آمریکا را در چند
پرده به نمایش میگذارد.
صادق خرازی در این مراسم با اشاره به کتاب چند
پرده از داستان روابط ایران و آمریکا افزود: «نویسنده تلاش کرده است در این
شرایط حساس سیاسی شناخت و آگاهی ما نسبت به آمریکا را عمیق و علمی کند.»
او با حمایت از جواد ظریف گفت: «او با درک دقیق از مناسبات نظام سلطه مواضع
نظام را در سطوح رسانه، صاحبنظران و مخاطبان جهانی ایران بهخوبی و
حرفهای بیان کرد.» نماینده سابق ایران در سازمان ملل معتقد است بحران بینش
در جامعه ما حاصل سانسور علمی و فرهنگی طی سالهای اخیر است و یکی از
مشکلات بزرگ سیستم آموزشی و آکادمیک و مراکز تولید فکر، عدم فهم و درک
واقعیتهاست. در جامعه دچار خودسانسوری شدهایم و کلمه الحق را به کلمه
باطل تفسیر میکنیم. خرازی اتفاقات هشت سال گذشته در سیاست خارجی ایران را
«بسیار تلخ» دانسته که به اقتصاد، تولید، توزیع فکر و کارایی اندیشه در
ابعاد ملی آسیب زد.
خرازی ذوقزدگی بعضی نسبت به رابطه ایران و آمریکا را
ناشی از عدم آگاهی دانست و اضافه کرد: «برخی عمق دانششان از سیاست خارجی
یک وجب است. این ذوقزدگیها ممکن است ما را در مسیر و جهت دیگری قرار دهد
که نقطه مقابل استقلال کشور باشد و ممکن است به استقلالمان ضربه بزند.
برای خوشایند مخاطبان یا محبوبیتهای سیاسی هر حرکت بدون پس توأمه در سیاست
خارجی محکوم به شکست است.»
او با تاکید بر مشخص کردن اولویتها در سیاست
خارجی توجه به حوزه پیرامونی همسایگان را پراهمیت دانست و گفت: «هنوز
ارتباط ایران با کشورهای همسایه از جمله قفقاز، حوزه خلیجفارس و خاورمیانه
دستخوش بعضی معضلات و مشکلات است.» وی تصریح کرد: «ما باید بیندیشیم که
اگر مناسباتمان با آمریکا عادی شود از این کشورها به عنوان یک ابزار فشار
علیه ایران میتواند استفاده شود یا نه.»
او درنهایت قضاوت درباره عملکرد
دولت فعلی با گذشت 50 روز را غیرمنطقی دانست و افزود: «دوستان مسئول ما در
سیاست خارجی طی این مدت تلاش حرفهای کردهاند و با مشکلات زیادی که بر اثر
اشتباهات، رفتارها و هنجارهای غیرمنطقی پیشین بهوجود آمده، روبهرو
هستند و باید فرصت داد و به صورت حرفهای از اقدامهای ملی آنها حمایت
کرد.»
ملکی: ما فقط آمریکا را میبینیم
در ادامه این نشست عباس ملکی از دیدگاه خود کتاب «چند پرده از داستان روابط
ایران و آمریکا» را به دو محور اصلی رابطه ایران با روسیه و رابطه ایران
با آمریکا تقسیم کرد. او بخش روابط با روسیه را مهمتر از آمریکا دانست و
بیان کرد: به دلیل منافع مشترک و نزدیکی روسیه به ایران، این مساله حتی از
روابط با آمریکا مهمتر است.
او معتقد است میتوان دو عنوان دیگر را نیز به
فصول این کتاب اضافه کرد: «از سال ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۳ به عنوان آمریکای محروم
زیرا طی این سالها آمریکا نیز خودش را از ایران و ویژگیهای اقتصادی،
فرهنگ و هنر ایرانی محروم کرده است. و همچنین از سال ۲۰۱۳ که مقارن است با
روی کار آمدن دولت جدید در ایران که میتوان آمریکا را آمریکای مسئول
خواند.» «مهمترین مشکل ما در روابط خارجی از نگاه ملکی نگاه تکبعدی به
آمریکاست.» او بیان کرد: «ما فقط آمریکا را میبینیم و نمیدانیم که آمریکا
به جز ایران با کشورهای متعدد دیگری نیز طرف حساب است و مسئولیتهای
گستردهای در جهان دارد و باید به کشورهای مختلف درباره مسائل مختلف جوابگو
باشد. مثلا یکی از مسئولیتهای بزرگ آمریکا مساله افغانستان است که فکر
نمیکنم بعد از این آمریکا چنین اشتباهی را در کشور دیگری تکرار کند.»
دبیری: چرا آمریکای قهرمان آزادی تبدیل به شیطان بزرگ شد؟
محمدرضا دبیری نویسنده کتاب در این نشست به چگونگی روند انتشار پرداخت. او
ادامه داد: این کتاب اولین مجموعه از مقالات سیاسی – حقوقی است که در سایت
دیپلماسی ایرانی پیشتر منتشر شده که البته در سه جلد برای چاپ تنظیم شده و
کتاب منتشرشده جلد اول از این مجموعه است. به گفته او در این کتاب روابط
ایران و آمریکا طی ۱۲۰ سال گذشته در قالب داستانهایی پیرامون بعضی رجال
تاثیرگذار سیاسی نوشته شده است و همچنین به چرایی و چگونگی این روابط بعد
از انقلاب و ایجاد شکاف عظیم بین این دو کشور پرداخته است تا جوانها و
نسلهای بعدی انقلاب که کمتر از گذشته میدانند بتوانند از آن استفاده
کنند.
او این کتاب را «شبهخاطرات سیاسی» دانست و همین مساله موجب شد تا
ترکیبی داستانی را برای نوشتن انتخاب کند. او ادامه داد: از افراد متعددی
در این کتاب نام برده شده و به خاطرات آنها پرداختهام اما از آنجایی که
هنگام نوشتن این مقالات فکر نمیکردم قرار است روزی در قالب کتاب منتشر
شود، منابع مطالب زیرنویس نشده است اما در چاپهای بعدی این کار را خواهیم
کرد. این دیپلمات پیشکسوت معتقد است در این کتاب به پرسشی پاسخ میدهد که
چرا آمریکا که زمانی بعد از ریختن خون یک دانشجوی ایرانی به قهرمان آزادی
در ایران تبدیل شد، آمریکایی که امید آزادیخواهان ایران بود به شیطان بزرگ
تبدیل شد؟
به همین دلیل این مساله انگیزه او برای کتاب بود تا به جوانان
بگوید دلیل شعارهای مرگ بر آمریکا در جمعهای رسمی در کشور چیست. او با طرح
این سوال که چرا مردم از تماس تلفنی اوباما با روحانی سرخوش شدند، گفت:
برای پاسخ دادن به سوالاتی از این دست باید دانش کافی از گذشته تاریخی
روابط ایران و آمریکا داشته باشیم. متاسفانه در سنت تاریخنویسی ما تنها
وقایعنگاری وجود داشته و کمتر دیده شده که وقایع تاریخی با شرایط
بینالمللی ربط داده شود.