سياست اقتصادي يا اقتصاد سياسي؛ پرسش و مسالهيي است كه اين روزها در روابط
تجاري ايران با بسياري از كشورها بدون پاسخ روشن باقي مانده است چرا كه با
بالا گرفتن تحريمهاي غرب عليه ايران، بسياري از شركاي سابق ايران
اندكاندك بارخود بستند و از ياران رفتند. برخي هم ظاهرا رفتند و در خفا با
ايران ماندند و برخي ديگر كه مشكلي براي تجارت با ايران نداشتند، قيمت
معامله با ايران را با اين شرايط بالا بردند و در مقام ناز و تنعم قرار
گرفتند.
كشورهايي همچون امارات، تركيه، هند، چين ، پاكستان و... كه در
گذشته با ايران رابطه تجاري داشتند در اين ايام تا توانستند هزينه معامله
با ايران را بالا بردند و به روشهاي مختلف قصد استفاده از ضعفهاي ايران
را داشتند. اما اين روزها، با بالا گرفتن احتمال گشايش ديپلماتيك در روابط
ايران وغرب، بحث توسعه روابط سياسي و اقتصادي ايران با كشورهاي اروپايي و
امريكا باعث تكاپوي تازهيي در منطقه و ميان اين كشورها شده كه نشانههايي
از تغيير در رفتار اقتصادي و سياسي اين كشورهاست.
در سوي ناديده اين ماجرا،
كشوري مانند امارات كه تا همين ماههاي اخير اقدام به اخراج تاجران و
فعالان اقتصادي ايران از اين كشور ميكرد، در اقدامي تازه از اين كار فعلا
صرفنظر كرده و فشار بر فعاليتهاي اقتصادي ايرانيان را اندكي كاهش داده تا
شايد در روزهاي پيش روي تجارت ايران سهم بيشتري از آن خود كند چرا كه
احتمال بازگشت ارتباط جهاني تجارت ايران، بازار سياه و منفعت طلبانه چنين
كشورهايي را به خطر انداخته است و اين احتمال وجود دارد تا تجار ايراني و
اقتصاد برونگراي ايران اين تجربه تلخ را فراموش نكند.
كشورهايي كه به واقع
در اين سالها كاسبان تحريم ايران بودند، حالا هراس دارند كه حافظه تجاري
ايران فراموشكار نباشد و رابطه آزاد با اروپا و امريكا، آنها را از ميدان
سودگيري از تجارت با ايران به در كند. حالا دوره تازه ديپلماسي ايران با
غرب، هراسي شده بر بدنه تجارت سياسي و سياست تجاري كشورهايي كه تا همين
روزهاي اخير دست از سودجويي روز افزون از ايران برنداشته بودند. حالا و در
روزهايي كه اندكاندك نشانههاي روشني از توافق ايران با غرب ديده ميشود،
اين كشورها در رفتارهايشان تغيير زير پوستي ديده ميشود تا معلوم شود، اين
كشورها خوشحال از رابطه ايران با غرب نيستند. همچنين مسدود كردن حساب
ايرانيان و اخراج ايرانيان ساكن در اين كشور كه تاكنون ادامه داشته به حال
تعليق درآمده و به نظر ميرسد اين شيخ نشين عربي بوي توافق ايران با غرب را
زودتر از ديگران شنيده است. رفتارهاي اين شيخ نشين كه اكنون بزرگترين
كشور مبدا و طرف قرارداد در واردات ايران است، به نظر ميرسد درحال تغيير
است و نشانههايي از تاثيرديپلماسي تازه ايران در جهان و منطقه در حال روشن
شدن است.
خبرهاي خوش ژنو و امارات از پيش باخته
اين روزها و پس از دور نخست مذاكرات هستهاي، با گروه 5+1 (در ژنو) اميدها
نسبت به دستيابي توافق ميان طرفين تا حدي زيادي افزايش داشته و در اين خصوص
مسوولان كشورهاي مختلف در اطراف و اكناف اقتصاد ايران را به تكاپو وادار
كرده است. برخي چون كشورهاي عربي دست به كارشكنيهاي پشت پرده اقدام كرده و
برخي هم در حال بررسي رويكرد خود براي مواجهه با ساختار تازه اقتصاد ايران
هستند چرا كه به نوشته روزنامه نيويورك تايمز، يك مقام ارشد در دولت
ايالات متحده امريكا، دور نخست مذاكرات هستهيي با ايران را «اميدبخش»
خوانده و خبر داده است كه امريكا طرح كاهش تحريمهاي تهران و آزادسازي
تدريجي اموال آن را در دست بررسي دارد.
اين مسوول در دولت امريكا روايت
كرده كه در طرح كاهش تحريمهاي ايران پيشبيني شده كه چندين ميليارد دلار
از وجوه بلوكه شده ايران آزاد شود اما اين وجوه به صورت قسطي آزاد تا از
مخاطرات سياسي و ديپلماتيك لغو تحريمها پرهيز شود. حال با توجه به آنچه
پيشرو است، گشايش سياسي اقتصادي ايران و غرب باعث خواهد شد تا زمينه رقابت
براي ورود به بازار ايران افزايش يابد و تركيب شركاي تجاري ايران تغيير
كند. اينگونه است كه كشورهاي عربي خليج فارس و خاصه امارات بايد به دنبال
نگه داشتن بازار كنوني و بالا بردن سهم خود در آينده باشند و با كشورهاي
قدرتمند اروپايي و امريكايي رقابت كنند.
با اين حساب و سوابقي كه اين كشور
در تجارت با ايران داشته به نظر ميرسد پيش دستي اماراتيها در توقف ادامه
تحريمهاي ايران (تا حد امكان و علاقه)، براي نباختن بيشتر در بازي است كه
از هماكنون بازنده آن هستند چرا كه نگاهي به حجم تجارت ايران با امارات
گوياست كه اين كشور در دهه گذشته و با نبود كشورهايي چون آلمان كه روزگاري
شريك اول تجاري ما محسوب ميشدند، اين روزها به شريك اول ايران مبدل
شدهاند و در ?? سال اخير، حضور كمرنگ كشورهاي اتحاديه اروپا و صادرات ضعيف
كالاهاي آنها به ايران فرصتي بينظير براي امارات متحده عربي، چين و كره
جنوبي و تركيه بود كه از تحريم ايران سودي سرشار نصيب خود كنند و واسطه
كالاهايي شوند كه پيش از اين مستقيم خريداري ميشد. هر چند كه اين كشور با
نفع تجاري خود به ايران هم در اين روزگار كمك كرده است اما تجارت مجدد و
انبار و قاچاق كالا از اين كشور، دست آخر به ضرر مصرفكننده ايراني بوده و
تنها ارزشافزوده فراواني (به بهانه واسطهگري بين ايران و غرب) براي اين
شيخ نشين ايجاد كرده و باعث رشد اقتصادي آن كشور ازجيب ايران بوده است چرا
كه تا پيش از تحريمها صنايع كليدي ايران و بازرگاني و اموراعتباري ومالي
كشوردرسطح معمولي با دنيا رابطه داشت و انتقال منابع ارزي براي خريد كالا و
خدمات دستخوش محدوديتها نبود و كالاهاي سرمايهيي و واسطه ازكشورهاي
توسعه يافته مستقيم به ايران ميرسيد.
حالا به همين دليل است كه تلاش اين
روزهاي ايران براي حذف تحريمها باعث نگراني برخي كشورها شده زيرا تحريم
تجاري، بانكي و نفتي ايران منجر به كاهش حضور كشورمان در بازارهاي مختلف
شده و خودبهخود فضا براي رقباي سنتي ايران باز شده است. بر اين اساس است
كه در وحدتي ناآشكار، چين و روسيه به دو متحد استراتژيك تبديل شدهاند تا
از اين وضع سودي دو طرفه ببرند و عوايد خود را در تداوم تحريمها بدانند.
اينگونه است كه اين كشورها با توجه به چنين معادلاتي ميكوشند مانع توافق
فوري و آسان ميان كشورهاي غربي با ايران شوند. در اين راه هم كشوري چون
امارات كه طعم شيرين سودگيري از ايران در اين شرايط را چشيده همپيمان و
همراه با چنين اتحادهاي نا آشكاري است.
هر چند كه بدون اين دستاندازها هم
ايران براي بازگرداندن وضعيت تجارت خارجياش به پيش از تحريمها راه دشواري
را در پيش دارد اما با در نظر گرفتن اين مشكلات و اهداف كشورهاي ذينفع در
اين راه ميتوان بهتر تصميم گرفت و براي اقتصاد ايران نسخهيي جامعتر
پيچيد و راه توسعه تجاري ايران و اقتصاد را براي رشد تجاري با اروپا و
امريكا تسهيل كرد چراكه در اين زيان ايران، اروپاييها هم طي يكي دو سال
گذشته بازار پرسود خريد نفت از ايران را از دست دادهاند و در حال حاضر
انگيزه قوي براي برقراري دوباره تماس اقتصادي با ايران دارند.