محمد علی ابطحی
اینگونه نوشته است:
اخیراً در جلسات سخنرانی آقای لاریجانی در شیراز و آقای رحیم پورازغدی در دانشگاه خواجهنصیر تشنجهایی رخ داده است و افرادی با شعار و پلاکارد مخالف فضای جلسه به پای سخنان این دو رفتهاند.
آقای لاریجانی با هوشمندی تقریباً با آنان که مخالف دولت و رئیسجمهور بودهاند، همراه شده و عمیقترین انتقادات خود را از دولت در آن جلسه انجام داده است.
آقای رحیم پورازغدی هم که انصافاً آدمی است خوشبیان و معمولاً حرفهای عادی را که قابلیت مناقشهی فراوان دارد با الفاظ قاطعی بیان میکند، به مجموعهای که چنانچه در خبرهای آمده با شعارهای حمایت از سازمان تروریستی مجاهدین خلق به جلسه وی رفته بودند، به سوابق پرخشونت و ترور این سازمان پرداخته است.
مهمتر از محتوای بحث و گفتگوها، اصل این حرکت که جمعی فضای سخنرانی و گفتگو را به هم بریزند، کار ناروایی است که حتی پای سخنرانی لاریجانی و رحیم پورازغدی هم زشت و ناپسند است.
اما در طول ۱۵ سال گذشته که این روش یک رویهی جاری بود، از رهبران اصولگرا مثل آقای لاریجانی و سخنگویانشان مثل آقای ازغدی که همهی امکانات رسانهای را هم در خدمت داشتند انتظار میرفت که این روشها را محکوم کنند. آن موقعها نه تنها چنین نمیکردند بلکه خیلی از این افراد کار آنان را به طور رسمی با عنوان غیرت دینی میستودند.
بگذریم که در پشت پرده چگونه آنان را هدایت میکردند و امکانات در اختیارشان میگذاشتند. اعترافات آقای فرشاد امیرابراهیمی، چهره سرشناس جناح راست دیروز و اصولگرای امروز را اگر بخوانید و بشنوید گزارش دردناکی از هدایت این عناصر خشونتطلب توسط نهادها و آدمهای معروف داده است. ما اغتشاش و اخلال در سخنرانی هر کسی را محکوم میکنیم. اما آنها نکردند.