روز گذشته یکی از خبرگزاری ها نامه ای منتسب به "انجمن اسلامی دانشگاه علامه" منتشر کرد که در آن خطاب به رییس قوه قضائیه خواستار برخورد با توهین کنندگان به رییس دانشگاه علامه شده بود.
این نامه عجیب با ادبیاتی تند نگاشته شده بود که در آن به منتقدان حجت الاسلام صدر الدین شریعتی حمله شده بود. اما امروز خبرگزاری ایسنا بیانیه ای از انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی منتشر کرده است که در آن اعلام شده است "از رییس دانشگاه علامه طباطبایی حمایتی نکرده اند".
در این بیانیه که ایسنا منتشر کرده است آمده است: «نمیدانیم چه فردی و یا اندک افرادی به نام انجمن اسلامی دانشگاه علامه
طباطبایی بیانیه صادر میکنند و در حمایت از رئیس این دانشگاه سخن به میان
میآورند. شما شکایتتان را به قوه قضائیه کردید و ما دانشجویان انجمن
اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی شکایت خود را اولا به پیشگاه خدا و بعد از
آن به پیشگاه امام زمان عجالله تعالی فرجه الشریف میبریم و به ایشان عرض
میکنیم که ظلم و فساد جامعه را فرا گرفته و مردم با لکنت زبان با بالادست
خود سخن میگویند و نه تنها با لکنت که پارهای از اوقات سکوت را بر سخن
گفت ترجیح میدهند و زمانه آنگونهای نیست و رؤسا آنگونه نیستند که جد
بزرگوارتان و اول امام ما شیعیان به مالک فرمودند: مالک مبادا مردم در
مقابل تو با لکنت زبان سخن بگویند.»
چه کسانی از رئیس دانشگاه علامه "حمایت" کردند؟!متن بیانیه انجمن اسلامی دانشگاه علامه به این شرح است:
«بسمه تعالی
خداوند بالامرتبه میفرماید: "کبریا جامه من است و بزرگی تنپوش من. پس هر که بر سر یکی از اینها با من بستیزد، او را در آتش میفکنم." و در جایی دیگر پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله میفرمایند: "گردنکشان متکبر در روز رستاخیز به صورت مورچهای محشور میشوند و مردم آنان را به خاطر بیاعتناییشان به خدای بلندمرتبه لگدمال میکنند." پس باید بدانیم و بدانند که خودبرتربینی در هیچیک از متون دینی و سیره ائمه علیهمالسلام جایگاهی ندارد و در دستگاه خداوندی نیز مذموم میباشد.
نمیدانیم چه فردی و یا اندک افرادی به نام انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی بیانیه صادر میکنند و در حمایت از رئیس این دانشگاه سخن به میان میآورند. شما شکایتتان را به قوه قضائیه کردید و ما دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی شکایت خود را اولا به پیشگاه خدا و بعد از آن به پیشگاه امام زمان عجالله تعالی فرجه الشریف میبریم و به ایشان عرض میکنیم که ظلم و فساد جامعه را فرا گرفته و مردم با لکنت زبان با بالادست خود سخن میگویند و نه تنها با لکنت که پارهای از اوقات سکوت را بر سخن گفت ترجیح میدهند و زمانه آنگونهای نیست و رؤسا آنگونه نیستند که جد بزرگوارتان و اول امام ما شیعیان به مالک فرمودند: مالک مبادا مردم در مقابل تو با لکنت زبان سخن بگویند.
اما بیش از پیش نکته مشکوک و جالب آن است که، بخش عمدهای از شورای مرکزی انجمن اسلامی فعلی دانشگاه که از فیلترهای سختگیرانه دانشگاه نیز رد شدهاند نیز ادبیات متن منتشر شده را قبول ندارند و دبیر این تشکل که فردی دارای گرایش اصولگرایانه نیز هست در تماسهای تلفنی مکرر، انتساب این متن به خود و جریان همسو با خود در این تشکل را تکذیب نموده است.
و اما در باب فتنه و فتنهگری که در ادبیات ما و مخصوصا در ادبیات سیاسی ما رایج شده است و هرکه را بخواهیم و اراده کنیم که به فتنه و فتنهگری ارتباط میدهیم و به هرکه بخواهیم، برچسب ضد ولایت فقیه و ضد نظام اسلامی میچسبانیم و برچسبی کارسازتر از این در میدان رقابت برای مخالفان پیدا نمیکنیم. ما فتنه را از زبان مولی الموحدین علی (ع) بیان میکنیم که مشحص شود فتنهگر ما دانشجویان هستیم یا برخی رؤسای دانشگاه که فرهیختگان و اساتید مطرح و برتر دانشگاه را اخراج و یا زودتر از موعد، بازنشسته میکنند و عرصه را بر علم دوستان تنگ و تنگتر میکنند. مشخص شود که فتنهگر ما دانشجویان هستیم یا کسانی که زور را سر لوحه کار خود قرار داده اند و با دانشجویان و اساتید با زبان ارعاب و تهدید، سخن به میان میآورند.
حضرت میفرمایند: فتنه از گذرگاهی مخفی و ناپیدا روی میآورد و سختی و زشتی آن در پایان آشکار میگردد. آغازش همچون دوران جوانی (باسرعت و با نشاط) است و آثارش همچون آثار برجای مانده در سنگهای سخت (ماندگار و دیرپا) است. ستمکاران بر اساس عهدی که با یکدیگر دارند، آن را از هم به ارث میبرند. ستمگرانی که ابتدا بودهاند، پیشوای کسانی هستند که بعدا میآیند و آیندگانشان پیرو گذشتگانشان میباشند. با یکدیگر در رسیدن به دنیای بیارزش رقابت میکنند و مانند سگان بر سر مردار متعفن دنیا با هم میستیزند. ولی دیر نپاید که پیرو از پیشوای خود و رهبر از پیرو خود بیزاری میجوید و با کینه از یکدیگر جدا میگردند و به هنگام ملاقات بر یکدیگر لعنت میفرستند.
آنگاه فتنهای دیگر روی میآورد که لرزاننده و در هم کوبنده و حملهآور باشد. در این فتنه دلهایی که پایدار بودند، بلغزند و مردانی که دینشان سالم مانده بود، به گمراهی میافتند. هنگام این فتنه، هواها و تمایلات مختلف میگردد و به وقت برآمدنش آرای درست و نادرست، در هم میآمیزد.
این فتنه پشت کسی را که به رویارویی با آن برخیزد، میشکند و کسی را که در مقابله با آن بکوشد، خرد میکند. یاران آن فتنه چونان گورخران در گله یکدیگر را گاز میگیرند (و بد یکدیگر را میگویند). این در حالی ست که ریسمان استوار دین گسیخته میشود. سیمای واقعی حقیقت پوشیده گشته، آب چشمههای حکمت فروکش کرده و ستمگران به سخن آمدهاند. آن فتنه، بادیهنشینان (و ضعفا) را با آهن لجام مرکب خود بکوبد و با فشار سینهاش در هم شکند.
شما را به این بخش از پیام مولا علی (ع) ارجاع میدهیم که در زمان فتنه آب چشمههای حکمت فروکش کرده و ستمگران به سخن آمدهاند. چشمههای حکمت و علم، مگر به غیر از رودخانههای با برکت اساتید دانشگاه، به دست ما دانشجویان میرسد و وقتی هیچکس نتواند حرفی بزند، متکلم وحده خود را معصوم خواهد پنداشت. باید اذعان کرد و پذیرفت که در دوران ریاست دکتر شریعتی، فضای فعالیت مناسبی حتی برای تشکلهای کاملا اصولگرا و حزباللهی مثل بسیج نیز فراهم نشد و ایشان همواره با دیده تردید به این فعالیتها نگریستند.
رهبر معظم انقلاب با آن همه مشغلههای کاری و فکری، هر ساله تریبونی را در اختیار دانشجویان قرار می دهند و با متانت و صبر و بردباری، تمامی انتقادها و پیشنهادهای دانشجویان گوش میدهند و با درایت و دلسوزی پاسخ دانشجویان را می دهند. حال چگونه است که رئیس یک دانشگاه یک فضایی را برای تشکلها و دانشجویان قرار نمیدهد تا دانشجویان اعتراضات خود را به گوش مسئولین برسانند؟
ما تریبونی برای ابراز عقیده نداریم، رسانهای در اختیار نداریم و هرچه را بخواهند به ما نسبت میدهند. بهانه را ما دانشجویان دست دشمن میدهیم یا آنهایی که زور و ظلم و جور را سرلوحه خود قرار دادهاند؟ ما دانشجویان که صدایمان به چند شهر آنطرفتر هم نمیرسد، چه برسد به دست صهیونیستها و غرب و بیگانگان. کدام یک از سردمداران نظامهای سرمایهداری غرب با شعارهای ما و نسل ما سازگاری دارد؟ کدام یک دغدغه حکومت علی (ع) را در سر دارند و کدام یک مطالبهشان حکومت سراسر عدل و انصاف علی (ع) است؟ کدام یک اسلام را میخواهند و بر سر خواستهشان تا پای جان ایستادگی میکنند؟ هیچگاه از دشمن و از صهیونیست و بیگانگان و غرب و هرچه ما را به آنها منصوب میکنید، خواستههای ما مسلمانان درنیامده و نخواهد آمد. پس به این همه تهمت و ناسزاگویی و حرفهای نا روا پایان دهید. این تهمتها به دانشجویان و اساتید برجسته و فرهیخته دانشگاه علامه طباطبایی، تهمت نارواست و ما دانشجویان از نویسنده گزارش یکسویه برای رسانههای جهتدار داخلی، شکایتی از جنس دانجویی و سراسر ادب و محبت داریم.
سخنی کوتاه از جنس دانشجویان با رئیسجمهور محترم داریم. حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر حسن روحانی، شما که دم از عدالت و میانهروی و اعتدال به میان آوردهاید و تا الان هم در تعیین کابینه و مسئولین به آن پایبند بودهاید، از شما خواهشمندیم تا این اعتدال را به دانشگاهها و فضای مقدس علمی برگردانید و به ما دانشجویان این نوید را بدهید و ما را مسرور سازید. در ایجاد فضای آزاداندیشی که مورد تاکید مقام معظم رهبری میباشد، ما را یاری رسانید. به دانشگاهها بیایید و فضای دانشگاهها را از نزدیک مورد ارزیابی قرار دهید و خود شاهد گفتههای ما باشید و قضاوت را به عقلا بسپاریم.
ازت خواهش می کنم تا بازستاندن عنان اختیار بزرگترین دانشگاه علوم انسانی خاورمیانه از چنگال نااهلان و سپردن آن به دست اهلان از پای منشین.
ما تا آخر پشت تو ایستاده ایم ...
اگر همه كارها بر اساس قانون باشد و نياز دانشگاه ايجاب كرده باشد كه استاد بگيرند بسيار كار پسنديده اي است
اين همه شلوغ بازي براي كار قانوني، خود يك بي قانوني آشكار است
از آقاي شريعتي هم شنيده ام كه فردي معتقد است كه امثال بي بي سي ها از او بدشان مي آيد. اگر اساتيد جوان و پرانگيزه را جذب مي كند كه بايد به او احسنت گفت
خداوند همگان را هدايت كند