فرارو- محمد نوین؛ حسن روحانی مهرههایش را بر صفحه شطرنج سیاست ایران چیده است. حریف اما، با بیان اینکه صدای مردم را شنیده است با تمارض به عدم تمایل به تقابل و بازی با "منتخب مردم"، با تردستی استادانهای مهرههایش را بر صفحه ظاهر کرده است! اکنون شطرنج قدرت با بازی سربازان و شیهه اسبان آغازیده است.
حریفان خوب دریافتهاند که پاردایم عصر بعد از محمود احمدینژاد، اعتدال است و تندروی دشنهای دولبه و خطر آفرین. از این رو تعادل بازی را حفظ میکنند تا مبادا انگ تندروی بخورند و از گردونه اقبال و مشروعیت مردم خارج شوند.
اما با تمام تدابیر استراتژیک برای نهان کاری، نواهایی آشنا از دهانهای آشنا بیرون افتاده است تا برای خلقی روشن شود که برخی از پای نخواهند نشست و صف سربازان را برای نبرد قدرت به آراستگی در پیش چیدهاند.
اما در این صف آرایی آنچه از آن غفلت شده است، زمانه بدکرداری است که ایران در آن به سر میبرد، زمانهای که اگر برای عبور از آن تدبیر نشود، خیرخواه و صالح و قدرت طلب و منفعت اندیش، خشک و تر را با هم میسوزاند!
شکافهای اجتماعی و سیاسی، مناسبات آلوده اقتصادی، رکود تورمی، تنگدستی و بیکاری، بی اعتمادی و ناامیدی مردمان، چهره مخدوش ایران در نزد ملتهای دیگر، تحریم و... زخمهایی که اگر ترمیم نشود آنگاه نه از تاک، نشانی میماند و نه از تاکنشان!
کابینه اگر تمام و کمال رای آورد یا نه، چندان اهمیتی ندارد. اما نحوه ورود مخالفان و حریفان و رقیبان به بازی، نوید بخش جبران مافات نیست بل تداوم نگاه تندروانه، قطبی، جناحی، منفعت اندیشانه، بدون خشوع و عطوفت و سرشار از کین را به رخ می کشد.
هر غبار راه لعنت شدهِ بازی قدرت در همین نخستین رویارویی به هوا برخاسته است و اشارتهای نهاناش، جدالهای بسی سخت را خبر میدهد. اکنون اما، در گردنهای که ایران در آن به پیش میرود، هر حرکت ناصوابی، عواقب سهمگینی در پی خواهد داشت و مسئولیت هر دو سر بازی در پیشگاه تاریخ، بسیار سنگین و خطیر خواهد بود.
اینکه عده ای ازکابینه رای نیاورند به معنی تقابل مجلس بادولت وشنیده نشدن صدای ملت نیست. . ازشما بعید بود