نتایج یک تیم تحقیقاتی در برخی محلات جنوبی تهران نشان می دهد، آدم ربایی، تجاوز به عنف، مزاحمتهای خیابانی، آزار و اذیت در محیطهای کار غیر رسمی و آزار و اذیت کلامی زنان در خانه از مهمترین مصادیق خشونت علیه زنان در پایتخت است.
به گزارش مهر، گروهی از پژوهشگران اجتماعی و فعالان حقوق زنان پس از یکسال فعالیت درباره بررسی وضعیت موجود خشونت علیه زنان در عرصه عمومی، به ارائه نتایج خود در یک کارگاه آموزشی پرداختند.
جلوه جواهری، فروغ عزیزی و ستاره هاشمی تحقیقات خود را در مناطق 10،12، 15 و 17 تهران انجام داده و پس از شناسایی بسترهای و علل بروز خشونت علیه زنان، سعی کردند با برگزاری کلاسهایی برای زنان آنها را با این علل و راهکارهای مقابله با آن آشنا کنند.
جلوه جواهری در این باره می گوید: هدف از این اقدامات توانمند سازی زنان برای جلوگیری از خشونت علیه زنان است که برای تحقیق در این زمینه روش مشارکت روستایی را به کار بردیم. این روش در یک محدوده زمانی کوتاه و با تاکید بر فرآیند صورت می گیرد و بیشتر در مناطق کم توسعه استفاده می شود.
وی افزود: در جریان این پژوهش متوجه شدیم که در منطقه 15 کولی ها و در منطقه 12 مهاجران افغان زیاد هستند که ارتباط با آنها کار سختی بود. خشونت علیه زنان را می توان به چند سطح تقسیم کرد. خشونت در سطح اجتماعی، خشونت در محیط کار و خشونت در عرصه خانوادگی در این مناطق مورد بررسی قرار گرفت. سعی کردیم در جریان کار از خود زنان کمک بگیریم و از آنها خواستیم که مصادیق خشونت در این سطوح را نام ببرند.
این فعال حقوق زنان ادامه داد: در خصوص خشونت علیه زنان در عرصه اجتماعی دو موضوع قابل بحث است. نخست جرایم و آسیبهای اجتماعی مانند آدم ربایی، قتل، تجاوز، قاچاق زنان، مزاحمتهای خیابانی، کیف زنی و زورگیری. در کنار این جرایم بسترهای نا امنی برای زنان نیز شناسایی شد. عدم روشنایی برخی معابر، خلوتی معابر، وجود پارکها با انبوه درخت، عدم وجود ایستگاه اتوبوس در نزدیکی مدارس دخترانه و تنگی خیابانها از جمله بسترهایی است که زنان از آنها به عنوان بسترهای ناامنی در این مناطق نام برده اند. در برخی مناطق مانند اوراقچی ها، پارکینگهای ماشینهای سنگین فضای مردانه به وجود آمده است و این مناطق برای زنان فضای بی دفاع شهری هستند.
جواهری خاطر نشان کرد: در محیط کار نیز زنان با آزار کلامی، جنسی و تجاوز رو به رو هستند. متاسفانه اغلب محیط های کار برای زنان در زیرزمین ها، مراکز غیررسمی و خانگی است. اما در کنار بررسی وضعیت خشونت علیه زنان در عرصه عمومی، به بررسی خشونتهای خانوادگی علیه زنان نیز پرداختیم. مهمترین خشونت علیه زنان همسر آزاری است که با حبس خانگی، زن کشی و واداری به تن فروشی همراه است. پس از آن ازدواج های اجباری دختران در سنین پائین است. کودک آزاری نیز از مصادیق خشونت علیه زنان است. در برخی کودک آزاریها شاهد آزار جنسی دختران در خانه هستیم.
وی افزود: یکی از راهکارهای مقابله با خشونت علیه زنان کشاندن مردان به این کارگاه ها است. اما ساختار شهری ما به گونه ای است که مکان های مشارکتی تا ساعت 5 باز هستند و در این ساعت مردان و زنان شاغل درگیر کار بوده و نمی توانند در جلسه حاضر شوند. این در حالی است که در پاکستان مردان برای آموزش زنان به میان آنها می روند.
این فعال حقوق زنان تاکید کرد، ما برای مقابله با خشونت علیه زنان قانون محکمی نداریم و گاهی حتی مشکلات اینقدر بالا است که آموزش های حقوقی ما نیز جوابگو نیست. در محلات پائین شهر دسترسی به اطلاعات پائین است و ما در این مدت یک سال یک ایمیل هم از سوی زنان این مناطق نداشتیم. متاسفانه پلیس و شهرداری اقدامات موثری برای از بین بردن بسترهای وجود ناامنی انجان ندادند و باید در تهران گروههای زنان را به شکل شبکه فعال کنیم تا قدرت آنها بیشتر شود.
در ادامه این نشست فروغ عزیزی به اقدامات به تشریح اقدامات مداخله ای و مشارکتی این گروه پرداخت. او اظهار داشت: در این روش باید جامعه محلی را درگیر کرد تا به نتیجه رسید. مشارکت در این روش زیربنا است و با ظرفیت سازی در جامعه محلی باید مشارکت را فعال تر کرد. برای مقابله با خشونت علیه زنان کارگاههای آموزشی تشکیل دادیم. با همکاری زنان بروشورهای آگاهسازی در زمینه خشونت خیابانی تهیه و توزیع شد. همچنین همایش اعتیاد با هدف کاهش خشونت و دوره های دفاع شخصی برگزار شد.
وی ادامه داد: برای توانمندی اقتصادی زنان اقدام به ترویج پرورش قارچ، تهیه سبزه و سمنو، ترشی و مربا و برپایی غرفه خود اشتغالی کردیم. وجود بروکراسی در برخی سازمانها اجازه نداد در ایجاد برخی کانونها برای زنان به موفقیت برسیم. فعالیت اقتصادی زنان باعث می شود آنها دارای استقلال شده، از خانه بیرون بیایند و از افسردگی آنان کم شود. ما تلاش کردیم زنان برای مقابله با خشونت خودشان راهکار بدهند.
ستاره هاشمی آخرین سخنران این نشست بود که درباره چالش های این اقدام گروه توضیح داد و گفت: در یکی از کارگاه ها زنان وجود دانشگاه در منطقه شان و روابط دختر و پسر در اطراف آنجا را خشونتی علیه خود می دانستند و یا در کارگاهی دیگر زن ایرانی حاضر نمی شد در کنار زن افغان بنشیند. در این خصوص نابرابری میان درونی ها مطرح می شو که سن بالا و پائین، ایرانی و افغانی، با سوادو بی سواد از جمله این نابرابری ها از نگاه زنان بود.
وی افزود: زنان بیشتر از آزارهای کلامی به خصوص در محیط خانواده گلایه دارند و می گویند باید و نبایدها، فحاشی و .. برای آنها سخت تر از آزار جسمی است. زنان باید بیشتر در کنار هم جمع شوند تا خشونت علیه آنها کاهش یابد. شاید جمع های مردانه بازتولید خشونت کنند اما جمع های زنانه تاثیر مثبتی در کاهش خشونت دارند.
یکی از دلایل اصلی خشونت علیه زنان اینه که به زنها یاد داده نشده که چطور با مردان ارتباط برقرار کنند و بر عکس.
به راستی مشکل از کجاست؟
چه بلایی سر نسلمان آورده اند؟