مطلب زیر را آقای سجاد بهرامی به سایت فرارو ارسال کرده است
به نام خدا
نامه سرگشاده آقای دکتر امیریان خطاب به سخنگوی سابق جبهه پایداری را به توصیه دوستان خواندم.اتفاقا افرادی که به بنده توصیه نمودند این نامه را بخوانم دانشجویانی بودند که در انتخابات اخیر به نامزد مورد نظر ایشان رای دادند هرچند که از لحاظ سیاسی منتسب به جریان ایشان نیستند.ولی پس از خواندن نامه همانطور که اقای دکتر امیریان فرموده اند کاسه صبرشان لبریز شده بنده نیز بر خود لازم دیدم نکاتی چند عرض کنم البته ما هنوز کاسه ی صبرمان لبریز نشده، شاید چهار سال برای این امر فرصت باقی باشد!
آشنایی ما با نام دکتر امیریان با ورودمان به دانشگاه علوم پزشکی شیراز اغاز گردید که ایشان در ان زمان مسیولیت انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه را بر عهده داشتند.فضاسازی ها و درگیری هایی که ان زمان صورت می گرفت هنوز بر ذهنم نقش بسته است.وقتی ایشان در سوال سومشان یکی از نزدیکان مخاطبشان را به رانت منتسب می کنند یاد دورانی می افتم که عده ای در دانشگاه علوم پزشکی شیراز دکتر امیریان را به رانت خواری منتسب می نمودند و یا حتی میگفتند که فلانی دنبال شهرت طلبی است و با این حاشیه سازی ها و نامه نگاری ها دنبال مطرح کردن خویش هست ! الله اعلم ولی چه عجیب است که تاریخ دوباره تکرار شده و ایشان که اخیرا نامزد مورد حمایتشان پیروز میدان انتخابات شده انگار به یاد پاسخ به اتهامات خویش افتاده اند.
بگذریم که بنده نه ان رانت خواری و ان تهمت ها را قبول داشته ام و نه این گونه تهمت زدن ها را که بنده نه ادعای دانشجوی" پیرو خط امام" بودن را دارم و نه براحتی الفاظ را بر زبان جاری می گردانم.ما هرچه داریم در عمل ثابت می کنیم و در عملمان نیز چیزی ادای تکلیف و پیروی از همان خط امامی که ایشان بر روی آن اصرار دارد نداریم.
بهر حال نکاتی به ذهن رسید که عرضه می گردد:ایشان در مقدمه این نامه دو جمله مخاطبشان را مایه ی تاسف می دانند که به نظر حقیر این دو جمله برجسته ترین جمله های مخاطبشان در سخنرانی خویش بود یعنی:
"این انتخابات، پیروزی اصلاحطلبها نبود؛ بلکه پیروزی منتقدین دولت دهم بود” و"گمان موفقیت در سالهای ۶۸ تا ۷۶ و بازگشت به آن، گمان غلط و ساده انگارانهای است”.
احتمالا دکتر امیریان عزیز که از این دو جمله سخت متاثر و متاسف! شده اند لابد این دو جمله را قبول ندارند و لابد می فرمایند که انتخابات اخیر پیروزی اصلاح طلبان بوده و یا اینکه باور دارند موفقیت در سال های ۶۸ تا ۷۶ نه تنها گمان غلط و ساده انگارانه ای است بلکه به این موفقیت ایمان قلبی دارند. و لابد یادشان رفته که در انتخابات اخیر نامزد اصلاح طلبان اقای دکتر عارف بود که بصورتی که خودشان بهتر می دانند و بدون نام بردن از کسی، انصراف دادند و یادشان رفته که رای مردم در دوم خرداد ۷۶ به نامزد گفتمان به اصطلاح اصیل ایشان در واقع پاسخی بود به همان عملکرد دولت سازندگی.
اقای دکتر امیریان
نامه بنده را اصلا نخوانید ولی انصافا پیش خودتان یک سوال مطرح کنید و البته جوابش هم محفوظ باشد:اگر در انتخابات گذشته آقای دکتر روحانی شکست می خوردند اصلاح طلبان این شکست را به خود می گرفتند؟؟یا اینکه لبخند انکار می زدند که ما که نامزدمان دکتر عارف بود!!
1.ایشان در سوال اولشان به فضای بسته و انتقباضی دانشگاه ها اشاره داشته اند و یا اینکه مخاطبشان از امکانات دانشگاه استفاده کرده اند و دیگران این فرصت را نداشته اند و یا اینکه به اوضاع امروزه دانشگاهها و عدم عدالت انتقادی نداشته اند.
هرچند که بنده درقصد پاسخگویی به تک تک نکات مطرح شده ایشان ندارم و البته در این جایگاه هم نیستم ولی با این نکات بیاد تاریخچه ی تشکیل بعضی از تشکل های دانتشجویی در دوران اصلاحات می افتم که چگونه همین اقایان به اصطلاح آزادی خواه و متمدن به جلسه های این تشکل ها حمله نموده و چه برخوردهایی با اعضای موسس این تشکل ها می کردند.
اقای دکتر امیریان! یادتان باشد نوبت بعدی که دکتر لنکرانی را از نزدیک دیدید از ایشان بپرسید که موضوع حمله ی اعضای تشکلی که شما دبیر تشکیلات سابق آن بوده اید به اطرافیان اقای دکتر لنکرانی و ضرب و شتم آن ها در اواخر دهه ی شصت چه بوده؟غیر از این بود که این افراد قصد ایجاد تشکلی را داشته اند که به فضای تک قطبی در دوران سازندگی و اصلاحات در دانشگاه ها پایان دهد؟ نکند شما هم در دولت آینده بدنبال بازگشت به همان دورانید؟!
آقای دکتر امیریان ! یادتان رفته جلسه ی سخنرانی با موضوع "گفتمان پیشرفت و عدالت" در دانشگاه ترتیب می دادید و سخنران آن دکتر لنکرانی بودند؟ اقای دکتر لنکرانی از عدالت برگشته اند یا شما مواضع خود را به دولت جدید نزدیک کرده اید؟
2.در سوال دوم ایشان نقدی بر این گفته ی دکتر لنکرانی داشته اند که قبلا بیان کرده بودند که هاشمی و جریان اصلاحات بیش از چهار میلیون رای ندارند و از مبنای چنین تحلیلی پرسیده اند.
اقای دکتر امیریان بهتر است به نظرات دکتر زیبا کلام،نظریه پرداز اصلاحات و حامی اصلی آقایان هاشمی و روحانی قبل از انتخابات نگاهی بفرمایید.مگراقای دکتر زیباکلام نفرمود روحانی بیش از 2 میلیون رای ندارد؟ یا اینکه فرمودند احتمال پیروزی روحانی"صفر"است؟ مبنای تحلیل ایشان و منبع نظرسنجی های ایشان از کجا می باشد؟ مگر غیر از این است که اقای روحانی رایشان را از سبقت گرفتن از دیگران در انتقاد از دولت دارند؟ چنان که رهبری فرمودند در مورد مناظره ها بعد از انتخابات صحبت هایی دارند و سپس فرمودند باید جدای از انتقاد به دولت نقاط قوت آن نیز بیان می شد. و البته مجالی برای پاسخگویی به انتقاد ها داده نشد.
3.علی رغم انتقادات بنده به هر دو گروهی که امروز کشور را جولانگاه تخریب های بی حد و حساب خود دانسته اند از اقای دکتر امیریان که از جناح مقابل خود بخاطر انتقاد و تخیب حریف خرده می گیرند ، انتظار نمی رفت خود نیز به همین روش متمسک شده و رقیب خود را به رانت خواری متهم کنند.
یقینا وصل کردن رای مردم به نان شب و توهین به شعور سیاسی شان از هیچ گروهی پذیرفته نیست هرچند که در رای مردم تاثیر داشته باشد ولی انسان یاد روزی می افتد که دوستان رای مردم را بخاطر سیب زمینی و سهام عدالت می دانستد و جالب اینکه همین را دلیلی برای تقلب 10 میلیونی می دانستند؟
آن موارد توهین به شعور ملت نبود؟!
4.نقدی بر پیش بینی های سیاسی ایشان از آینده و اقبال آینده ی مردم ندارم که از حیات خود نیز در 4 سال آینده مطمئن نیستم ولی بر این جمله که جریان به اصطلاح اصیل اصلاحات ایشان که فرموده اند دارای پایگاه مردمی است نقد بسیاری وارد است.
اقای دکتر امیریان!
مگر نماینده جریان اصلاحات اقای عارف نبود؟ مگر اقای دکتر عارف چند بار تاکید نکرده بودند که دکتر روحانی را اصلاح طلب نمی دانند؟ مگر اقای دکتر عارف قسم نخورده بودند که کنار نمی کشند و نمایندگی اصلاحات را ادامه می دهند؟ و البته دیدیم آنچه شد و علی رغم همه قسم هایشان و مخالفت های داخلی ایشان به اجبار کنار کشیده و مجبور شدند از نامزدی که عضو شورای مرکزی روحانیت مبارز(جناح مقابل) هستند حمایت کنند؟
پس تحلیل شما مبنی بر پایگاه اجتماعی این جریان از کجا ناشی می شود؟ مگر رهبر این جریان نگفته بود من 20 میلیون رای خود را با 6 میلیون رای در انتخابات 92 عوض نمی کنم؟
5.در ادامه ایشان خرده می گیرند که چرا به کج روی ها و... دولت احمدی نژاد انتقادی صورت نگرفت.
اقای دکتر امیریان!
مگر همین دوستان اولین گروهی نبودند که بخاطر حاشیه سازی های اطرافیان رییس جمهور شروع به انتقاد کردند و حتی این کار باعث جدایی انان از دولت شد؟
کاش دقیقا می فرمودید باید به چه انتقاد می شد؟ شاید انتظار داشتید ما هم مانند برخی دولت را رمال و دروغگو بخوانیم؟
برادر گرامی!
مگر معنای "جمهوریت" و "مردم سالاری" غیر از احترام به رای اکثریت مردم و قبول دیدگاه آنان می باشد؟ مگر کسی در نفی رای اکثریت مردم حرفی زده؟ رقبای دیگری که شاید می توانستند با یک اعتراض قانونی ساده اکثریت 270 هزار نفری نفر اول را مخدوش کنند به خود اجازه ی چنین کاری را دادند؟ در نفی رای اکثریت مردم کدام سطل اشغال آتش زده شد و به کدام مسجد و بانک حمله شد؟
جمهوریت را کسانی میلی کردند که تهمت تقلب 10 میلیونی به این نظام دادند، نه کسانی که به اکثریت هفت دهم درصدی هم احترام گذاشته و تمکین کردند.
بنظر حقیر گفتمان امام و انقلاب نه شکست خورده و نه شکست خواهد خورد همچنانیکه امام و انقلابمان تا الان شکستی نخورده اند و البته قبول دارم که منحصر کردن گفتمان ها در اشخاص بزرگترین خیانت به گفتمان است.و البته اگر کسی در این زمینه شکست خورد نه شکست گفتمان بلکه شکست شخص در تبیین کارامدی این گفتمان در میان مردم است.
6.قطعا گزینشی برخورد کردن با سخنان رهبری امری مذموم نکوهیده از هر گروه و شخص و جریانی است.اما قطعا جذب حداکثری ایشان شامل افرادی که هر زمان به دنبال فرصت بوده اند که نظام اسلامی و ولایت فقیه را تضعیف کنند نخواهد شد.
جذب حداکثری همان است که رهبری فرمودند حتی کسی که از نظام دلخوری دارد ولی دغدغه ی کشورش را دارد بیاید رای بدهد نه مسئول و نخبه ی سیاسی ای که همیشه از همین مردم هم عقب مانده و باید به سمت مطالبات مردم هلش بدهیم.
بنده نیز همچون شما قصد دوری از افراط و تفریط دارم و افراط و تفریط را مانعی جهت رسیدن به تمدن عظیم اسلامی می دانم و امیدواریم هر گام ما قدمی جهت رسیدن به این امر باشد.
من الله توفیق
سجاد بهرامی
دبیر سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان
دانشگاه علوم پزشکی شیراز