منتظر معامله غافلگیر کننده دولت باشید!

آقای علی حضوری یادداشتی درباره رویکرد احتمالی دولت در انتخابات ارسال کرده است.

همانگونه که اطرافیان آقای احمدی نژاد هم یقین داشتند آقای مشائی رد صلاحیت شد. گرچه ممکن است به ظاهر رئیس جمهور این موضوع را باور نکرده باشد و هنوز امیدی داشته باشد یا آقای مشائی به این موضوع اعتراض داشته باشد اما شواهد نشان می دهد که اینها فقط یک نقش بازی کردن است و رد صلاحیت او از ماه ها پیش برایشان مسجل بوده و این واکنش رئیس جمهور یک عملیات ایذایی برای گم کردن رد اصلی ماجرا است.

در اینجا یک سوال اساسی وجود دارد که جواب خود را نیافته است: آیا تمام مقدمه چینی های جریان انحرافی با آن همه پول و آبرویی که خرج شد بدون نتیجه رها خواهد شد و مشائی برای همیشه از صحنه سیاست کشور خداحافظی خواهد کرد؟

مدت ها بود که توجه تحلیل گران به این سمت رفته بود که احتمال وقوع واکنش های غیرمعقول پس از رد صلاحیت مشائی وجود دارد. اما:
1- آیا احمدی نژاد با واکنش غیرمعقول آینده خود را به باد خواهد داد؟
2- آیا احمدی نژاد ناامید از همه جا با تواضع عرصه سیاست کشور را ترک خواهد کرد؟

این دو احتمال با توجه به روحیات آقای احمدی نژاد و کیاست و قدرت طلبی آقای مشائی بسیار ضعیف و دور از ذهن است. محتمل ترین گزینه این است که رئیس جمهور از ماهها قبل خود را برای این نتیجه محرز و مسلّم آماده کرده و برنامه ریزی های جایگزین زیادی داشته باشد.

امروز مدام به این پرداخته می شود که آقای احمدی نژاد نباید در برابر رد صلاحیت مشائی روند انتخابات را دچار مشکل نماید. این نگاه همان چیزی است که تیم آقای احمدی نژاد می خواهند رواج پیدا کند و در واقع افکار عمومی از مساله اصلی دور شود.

یقینا آقای احمدی نژاد روند انتخابات را دچار اشکال نخواهد کرد چرا که کاملا به ضرر خودش و آینده سیاسی اش تمام خواهد شد. احمدی نژاد می خواهد دهها سال دیگر در این کشور زندگی کند و نمی خواهد برای همیشه از صحنه محو شود. و این کار دقیقا موجب محو او برای همیشه خواهد بود و حتی کورسوی امیدی برایش نخواهد گذاشت. پس قطعا روند انتخابات بدون عیب و نقص و حتی بهتر از قبل پیش خواهد رفت.

آقای احمدی نژاد پایگاه اجتماعی ای در بین بعضی اقشار به دست آورده است که به این راحتی حاضر به از دست دادن آن نیست. هدفمندی یارانه ها گرچه با نقض غرض و نقائص اساسی اجرا شد و بعضا فجایعی را در اقتصاد کشور به بار آورد لکن برای قشر خاصی از جامعه (دلالان نوظهور و بخشی از افراد بدون درآمد) خاطره خوشی بوده است. حدود 6 تا 9 میلیون طرفدار احمدی نژاد هستند که اگر امکان دوباره کاندیدا شدن می بود دوباره به او رای می دادند و امروز نیز اگر تشخیص دهند که نظر او روی فرد خاصی است بی درنگ به او رای خواهند داد. این نکته ظریف را هم در نظر بگیرید که دولت در ماههای اخیر با توجیهات نمایشی واریز یارانه ها را به بیست و چهارم ماه شمسی نزدیک کرده است و این موضوع می تواند توان گرایش سازی را در روز بیست و چهارم خرداد و با ابزار یارانه ها بالا ببرد (آخرین یارانه ها در بیست و دوم اردیبهشت واریز شد).

معقول ترین راه پیش روی احمدی نژاد استفاده از پتانسیل طرفداران خود برای ادامه حیات سیاسی اش خواهد بود و چون خودش و مشائی امکان کاندیداتوری ندارند معامله با یکی از کاندیداهای تایید صلاحیت شده بهترین راه خواهد بود. این تعداد رای، شاید رای اکثریت نباشد ولی می تواند در جابجایی موازنه اکثریت کارساز باشد. البته با توجه به ظرافت و حساسیت موضوع این معامله پشت پرده انجام خواهد گرفت یا شاید تا کنون انجام گرفته باشد.

سوال مهمتر این است که اگر احمدی نژاد بخواهد پتانسیل طرفداران خود را با کسی معامله کند از بین تایید صلاحیت شده ها کدامیک برای او قابل اعتمادتر بوده و حاضر خواهد شد برای پیروزی در انتخابات سهم خواهی او را پاسخ دهد و بخشی از قدرت به دست آورده را به طور غیر رسمی به او بسپارد؟

اگر نگاهی به هشت نامزد تایید صلاحیت شده بیندازیم تنها فردی که انجام چنین معامله ای با او می تواند ارزش داشته باشد و اطمینان لازم را برای آقای احمدی نژاد ایجاد کند آقای جلیلی است که پنج ویژگی در او به چشم می خورد و این احتمال را بسیار بالا می برد.

1- روابط حسنه او با شخص آقای احمدی نژاد همچنان به قوت خود باقی است. گرچه بعضا سوء تفاهمی میان شان پیش آمده است اما بعد از مدت کوتاهی از دل هم در آورده اند.

2- جلیلی توسط گروه ها و جریان هایی حمایت می شود که قرابت زیادی با جریان دولت و حامیانش داشته اند. گرچه امروز به خاطر نزدیکی به انتخابات انتقاد کردن، مد روز شده و دعواهای زرگری رواج یافته اما قبل از این دوره، نقد جدی از آقای احمدی نژاد نداشته است.

3- جلیلی آب و رنگ شعار های احمدی نژاد را کمی تغییر داده و به عنوان شعارهای خود برگزیده است.

4- جلیلی به خودی خود سهمی از رای اصولگرایان به خود اختصاص داده است.

5- در دبیری شورای عالی امنیت ملی، جلیلی جایگزین علی لاریجانی شد. گرچه هر دو این افراد با حکم رئیس جمهور منصوب شدند اما لاریجانی چون مطیع بی چون و چرای احمدی نژاد نبود چندان دوام نیاورد در حالی که جلیلی دوام خوبی در دولت احمدی نژاد داشته و از این جهت نمره خوبی آورده است.

در برابر این معامله بزرگ دیگران چه واکنشی خواهند داشت؟
با توجه به اینکه احتمالا این معامله در ساعات پایانی تبلیغات انتخابات رو خواهد شد امکان هرگونه واکنش را از دیگر گروهها و جریانها خواهد گرفت. مخصوصا اگر تا آن زمان یارانه واریز نشده و با یک اما و اگر واریز شود و یا حتی به بعد از رای گیری موکول شود. این اما و اگرها می تواند از کانال ادارات و تشکلهای محلی منتشر شود و احساس اضطراب را در افراد کم بضاعت ایجاد و آنها را وادار به انتخاب جبری نماید. در این صورت آقای احمدی نژاد می تواند با پایان این عملیات ایذایی، تعیین کننده نتیجه نهایی انتخابات 92 باشد و تمام زحمات جریان های دیگر را یک شبه فنا خواهد کرد.

این صرفا یک تحلیل است اما با توجه به روحیاتی که از رئیس جمهور سراغ داریم امیدواریم که تمام جریانهای سیاسی مراقب باشند به کیش و مات لحظه آخر دچار نشوند.