آقاي ولايتي كه اين روزها سخت مشغول رقابت هاي انتخاباتي است دارد به گونه اي از تاريخ سخن مي گويد كه چندان با واقعيت هاي تاريخي هم سنخي ندارد.
در يكي از صحبت هاي او كه از رسانه ملي پخش شد ايشان مي گويد كه براي تغيير مكان نشست عدم تعهد كه قرار بود در بغداد برگزار شود او بوده كه فشار ديپلماتيك آورده و مكان نشست را تغيير داده در حالي كه بر اساس واقعيت هاي تاريخي و سندي كه به امضاي خود ايشان منتشر و چاپ شده آنچه باعث تغيير مكان نشست شد نه كار ديپلماتيك ايشان بلكه زحمات شهيد دوران در حمله هوايي به بغداد و نا امن سازي آنجا بوده است.
اين مطلب گزارشي است كه پيش از اين در هفته نامه "پنجره" در ارتباط با همين موضوع چاپ شده بود كه خواندن آن مي تواند روشن سازد كه واقعيت چه بوده است.
ششمین کنفرانس سران جنبش غیر متعهدها از ۳ تا ۹ سپتامبر ۱۹۷۹ در هاوانا، پایتخت کوبا برگزار شد. در این زمان چند ماه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران گذشته بود و ایران با خروج از پیمان نظامی سنتو و در پیش گرفتن سیاست خارجی نه شرقی، نه غربی -که برآمده از آرمانهای مقدس انقلاب اسلامی ایران بود- یک هیأت دیپلماتیک به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران به این اجلاس فرستاد و حضور ایران مورد استقبال کنفرانس قرار گرفت.
در اجلاس هاوانا، انقلاب ایران در سه ماده ۱۳۹، ۱۴۰و ۱۴۱ بیانیه سیاسی کنفرانس مورد بررسی قرار گرفت و ضمن ارج نهادن به پیروزی تاریخی انقلاب اسلامی ایران، و حمایت از مواضع آن، حضور ایران در جنبش عدم تعهد به رسمیت شناخته شد.
اما محل اجلاس بعدی در بغداد بود که میبایستی در ۱۹۸۲ برگزار شود و این در حالی بود که رژیم بعثی حاکم بر عراق در سپتامبر ۱۹۸۰ تجاوز وحشیانهی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران را آغاز کرد و نشان داد که نه تنها به قوانین بینالمللی پایبند نیست، بلکه مجری منویات قدرتهای غربی در مواجهه با کشورهای مستقل و آزادیخواه است.
از همینرو با نزدیک شدن به زمان برگزاری اجلاس هفتم، جمهوری اسلامی ایران که مورد هجوم ناجوانمردانه رژیم صدام قرار گرفته بود و در حال دفاع در برابر ارتش مجهز بعثی بود -که از طرف شرق و غرب حمایت میشد- در جهت رسوا کردن رژیم صدام و تغییر محل برگزاری اجلاس هفتم سران غیرمتعهد -که از طرفی میتوانست بهعنوان ابزاری سیاسی از طرف عراق جهت فشار به ایران مورد سوء استفاده قرار گیرد- فعالیتهای دیپلماتیک خود را از ۱۹۸۱ و در جریان برگزاری کنفرانس چهار روزه وزیران خارجه در سپتامبر ۱۹۸۱ در بلگراد رسما آغاز کرد.
روز پنجم سپتامبر ۱۹۸۱ ایران و سوریه رسما خواستار تغییر محل کنفرانس هفتم سران از بغداد به محل دیگری شدند. اما سه روز بعد بغداد درخواست کرد که دفتر هماهنگی برای بحث روی میزبانی کنفرانس هفتم سران تشکیل جلسه دهد.
در آوریل ۱۹۸۲، با اوجگیری فشارهای درونی جنبش در مخالفت با برگزاری اجلاس هفتم در بغداد، وزیر خارجه یوگسلاوی که بارها حمایت خود را از تشکیل این نشست در بغداد اعلام کرده بود، گفت که کشورهای غیرمتعهد باید در مورد محل کنفرانس بغداد تجدید نظر کنند.
سندي از نامه ولايتي در همان تاريخ كه در كتابي پيرامون همين موضوع چاپ شده است
به این ترتیب برای اولینبار در تاریخ جنبش، میزبانی کنفرانس که از شش سال پیش تصویب شده بود، با پیگیریهای ایران مورد سؤال قرار گرفت.
پس از آن در پی درخواست چندین کشور برای میزبانی کنفرانس هفتم سران و گرایش به انتخاب یک محل مناسب که چپگرایی و راستگرایی را به جنبش تحمیل نکند، درخواست دهلی نو تأیید شد و در ۱۶ مه ۱۹۸۲ هند رسما آمادگی خود را برای میزبانی اعلام کرد.
سپس اجلاس مقدماتی کنفرانس سران در هاوانا در اول ژوئن ۱۹۸۲ تشکیل شد و جنگ عراق علیه ایران در آن بررسی شد و از اعضای کمیسیون حسن نیت خواسته شد به کوششهای خود برای دستیابی به راه حلی عادلانه و مسالمتآمیز و شایسته در مورد این جنگ ادامه دهند. اما کنفرانس هاوانا در نهایت نتوانست با قاطعیت محل بعدی کنفرانس سران را تعیین کند بهطوری که تا سپتامبر ۱۹۸۲ که موعد برگزاری کنفرانس بود، هنوز محل کنفرانس رسما اعلام نشده بود و به همین خاطر ریاست کوبا بر جنبش عدم تعهد برای شش ماه دیگر تمدید شد و قرار شد نشست در مارس ۱۹۸۳ برگزار شود.
نا امنسازی بغداد
در حالی که تلاشهای دیپلماتیک برای تغییر محل اجلاس عدمتعهد از سوی وزارت خارجه و دولت در جریان بود، از سوی دیگر دلاورمردان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران درصدد بودند امنیت پوشالی را که صدام به مدد تجهیزات نظامی و دفاع ضدهوایی -با کمک حامیان غربی و عربها) تدارک دیده بود برهم زنند و خواب و خیال حاکمان بعثی را آشفته سازند.
به همین دلیل بود که نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در صدد انجام حملاتی به بغداد برآمد تا عدم امنیت این شهر برای برگزاری اجلاس را به جهانیان ثابت کند. این در حالی بود که صدام سخت در حال آمادهسازی بغداد برای برگزاری اجلاس هفتم بود و ساختمانها و خیابانهای بغداد را برای این نشست آماده میکرد و با کمک کشورهای اروپایی از جدیدترین سیستمهای ضدهوایی برای مقابله با حملات هواپیماهای جنگی ایران بهره میبرد. اما شجاعت و فداکاریهای خلبانان غیور ایران همه محاسبات صدام را به هم ریخت و سرانجام آرزوی برگزاری اجلاس هفتم سران در بغداد را صدام با خود به گور برد.
شهید عباس دوران
سرهنگ خلبان عباس دوران برای جلوگیری از تشکیل کنفرانس سران غیرمتعهدها در تاریخ بیستم تیر سال ۱۳۶۱ مقارن با ژوئیه ۱۹۸۲ مأموریت یافت تا پایتخت عراق را ناامن نماید.
۳۰ تیرماه سال ۱۳۶۱ شش خلبان نیروی هوایی با سه فروند هواپیمای جنگنده برای این عملیات آماده شدند. یکی از این خلبانان شهید عباس دوران، خلبان ۳۱ ساله نیروی هوایی، متولد شیراز بود که در طول دو سالی که از جنگ گذشته بود، بیش از ۱۲۰ مأموریت هوایی را در دفع تهاجم دشمن بعثی انجام داده بود. تصمیم بر این میشود که سه فروند فانتوم کاملا مسلح به پرواز درآیند. هر سه تا مرز پرواز کنند و تنها دو فروند از مرز گذشته و به هدف حملهور شوند و فانتوم سوم در همان جا منتظر بماند تا در صورت نیاز به آنها بپیوندد.
خلبانان مأموریت یافتند روی بغداد عملیاتی انجام دهند. هدف آنها بمباران پالایشگاه «الدوره» بغداد، نیروگاه اتمی بغداد و پایگاه الرشید یا ساختمان هتل اجلاس عدم تعهد بود. هر سه تا مرز پرواز میکنند آنگاه یکی جدا شده و دو فروند دیگر به فرماندهی دوران وارد خاک عراق میشوند. هواپیماها تا ۱۵ کیلومتری بغداد پیش میروند ناگهان جنگندهها با دیوار آتش و پدافند دشمن روبهرو میشوند و در همین فاصله چند گلوله به یکی از هواپیماها برخورد میکند. با اصابت این گلولهها، موتور سمت راست هواپیمای دوران از کار میافتد ولی او بازهم تصمیم به ادامه عملیات میگیرد. بنابراین هواپیماها بهسمت جنوب شرقی شهر بغداد که پالایشگاه «الدوره» در آنجا بود ادامه مسیر میدهند و با اینکه پدافند دشمن بسیار قوی است اما تمام بمبها را روی این پالایشگاه تخلیه میکنند.
بعد از تخلیه بمبها به مسیری ادامه میدهند که در واقع این مسیر در نهایت به سالن کنفرانس سران غیرمتعهدها ختم میشده است. پالایشگاه بهشدت در آتش میسوخته و دودهای ناشی از سوخت پالایشگاه فضا را پوشانده است تا این لحظه عملیات کاملا موفقیتآمیز بوده است.
در همین زمان عقب هواپیمای دوران نیز مورد اصابت چندین گلوله ضدهوایی قرار میگیرد؛ بهطوری که قسمت عقب جنگنده از بین میرود. در این لحظه هواپیما در آتش میسوزد، عباس از خلبان عقب (سرتیپ آزاده منصور کاظمیان) میخواهد که هواپیما را ترک کند اما جوابی نمیشنود، به همین علت دکمه خروج اضطراری کابین عقب را میزند و کاظمیان به بیرون پرتاب میشود و به اسارت در میآید. عباس در این لحظه طبق گفتههای قبلی خود تصمیمی مبنی بر ترک هواپیما ندارد.
وی بارها میگفت اگر هواپیما بال نداشته باشد خودم بال در آورده و بر سر دشمن فرود میآیم و هرگز تن به اسارت نخواهم داد.
شعلههای آتش هرلحظه شدیدتر میشود ولی عباس میخواست پروازی دیگر را شروع کند. هواپیما هر لحظه ارتفاع کم میکرد. عباس در این لحظات هتل محل برگزاری اجلاس را میبیند و شاید با خود زمزمه میکند چه هدفی بهتر از آن جا؟ بهسوی هتل حرکت کرده و هواپیما را درحالی که هنوز هدایت آن را برعهده دارد به ساختمان هتل میکوبد و پروازی دیگر را آغاز میکند. از این شهید والا مقام تنها دستکش و پوتینش مشخص میشود زیرا از پیکرش چیزی بجز آنها باقی نمانده بود. عقاب بال سوخته نیروی هوایی، قهرمان دلیر مردم ایران، افتخاری دیگر نصیب نیروی هوایی و کشورش میکند.
نشست بغداد لغو میشود
به این صورت در اواسط ژوئیه ۱۹۸۲ بود که سازمان وحدت آفریقا هم اعلام کرد که بغداد محل مناسبی برای گردهمایی غیر متعهدها نیست بعد از آنهم کوبا اعلام کرد کنفرانس سران در بغداد تشکیل نخواهد شد. پیشنهاد عراق برای میزبانی کنفرانس وزیران خارجه هم که قرار بود قبل از اجلاس سران برگزار شود، مورد استقبال قرار نگرفت.
سرانجام در سپتامبر ۱۹۸۲ فیدل کاسترو طی نامهای رسما اعلام کرد که اجلاس بعدی در دهلی نو، هفتم مارس ۱۹۸۳ تشکیل خواهد شد و همه کشورهای عضو با این تصمیم موافقت کردهاند.
دروغ ممنوع!