bato-adv
کد خبر: ۱۴۹۲۹۳

رئیس جمهور ضعیف؛ مطلوب حامیان دولت

تاریخ انتشار: ۰۱:۲۹ - ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲
رسول بابایی- بازی سیاسی و انتخاباتی محمود احمدی نژاد و حامیان دولت برای انتخابات ریاست جمهوری 1392 تا حدود زیادی آشکار و عیان شده است.

شواهد و قرائن متعدد از جمله اظهارات خبرساز رئیس جمهور، اتفاقاتی که در سفرهای استانی این روزهای آقای احمدی‌نژاد می افتد و البته کوشش های رسانه ای حامیان دولت، حکایت از آن دارد که «استراتژی تحمیل مشایی به نظام» به عنوان استراتژی نخست دولت در دستور کار است.

بدین ترتیب هدف گذاری های کنونی متوجه بسترسازی های سیاسی لازم برای فراهم سازی مسیر تایید صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی است.

اما کیست که نداند امید چندانی به تحقق این استراتژی حتی در درون دولت وجود ندارد، چرا که اگر چه همه در این مورد متفق القولند که این اعضای شورای نگهبان هستند که باید تکلیف صلاحیت افراد برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری را مشخص کنند و کسی پیشاپیش قادر به رای دادن در این زمینه نیست، اما هوش سیاسی حداقلی و درک و شناخت ماهیت فرآیندهای تصمیم گیری در درون نظام اسلامی تاحدود زیادی این گمانه را آشکار می سازد که فردی ملقب به «لیدر جریان انحرافی» و در معرض اتهامات گسترده، احتمالا از شانس چندانی برای امتحان بخت خود در ارتقاء به عالی‌ترین سمت اجرایی کشور برخوردار نخواهد بود.

از سوی دیگر تجربه سی ساله انقلاب اسلامی نشان داده که نظام سیاسی ما هرگز تحمیل پذیر نیست و حاضر به کوتاه آمدن در برابر زیاده خواهی ها نیست، حال این زیاده خواهی از سوی نیروهای خارجی دنبال شوند و خواه کنش گران داخلی در جست‌وجوی منافع و خواسته های خود از این راه وارد شوند.

البته جریان دولت به جز این استراتژی راه های دیگری نیز در پیش رو دارد، از قبیل حمایت از یک نامزد حداقلی همچون نیکزاد یا الهام، حمایت از یک نامزد خارج دولت مثل چمران و البته یک استراتژی مصالحه جویانه و بی دردسر همچون کنارکشیدن از رقابت های جاری و چشم دوختن به رقابت‌های چهار سال بعد.

می توان قدری خوش بین بود و امیدوار و منتظر بود که دولت به‌جای مقابله جویی و سیاست های تعارض طلبانه قدری از شتاب تحرکات خود بکاهد، آرام و بدون دردسر انتخابات را برگزار كند و با ترک قدرت با کمترین هزینه به نوعی پرچم سفید خود را بالا برد. در حقیقت حامیان دولت با علم به اینکه با در پیش گرفتن سایر استراتژی‌ها راهی از پیش نخواهند برد بکوشند توان و پتانسیل خود را معطوف چهار سال بعد كنند.

اما پرسشی در اینجا شکل می گیرد و آن اینکه در چنین شرایطی که دولت فاقد یک نامزد اختصاصی است، از رئیس جمهور شدن چه فردی استقبال می کند؟

پیروزی کدام نامزد با چه ویژگی هایی می تواند از سوی دولت مردان به عنوان یک موفقیت قلمداد شود؟

پاسخ به این پرسش البته نیازمند تحلیل منطق حرکتی محمود احمدی نژاد و حامیان دولت در سپهر سیاسی کشور است. بر اساس چنین تحلیلی، پاسخی عجیب ولی قابل تامل مطرح است، این گزاره که رئیس جمهور مطلوب دولت برای دوره چهار ساله جاری، با ویژگی کلی یک رئیس جمهور «ضعیف» قابل توصیف است. شاید تعجب برانگیز به نظر برسد ولی نباید فراموش کرد اولویت اصلی حامیان دولت حضور در قدرت است و حال که در رقابت های جاری این هدف بزرگ قابل تحقق نیست، باید زمینه ای فراهم شود که هر چه سریع تر این مهم میسر شود. بنابراین بازگشت به پاستور در چشم انداز 4 سال بعد برنامه اصلی حامیان دولت کنونی خواهد بود.

طبیعی است که بهترین حالت برای نیل به این موفقیت رئیس جمهور شدن فردی ضعیف است که با کمترین دردسر امکان شکست دادن او در چهار سال آینده فراهم باشد. به جز این دلیل البته می توان از دلایل دیگری نیز یاد کرد که نشان می دهد جریان دولت از قدرت‌گیری فردی ضعیف استقبال می کنند.

این مهم بسیار قابل اعتناست که محمود احمدی نژاد و تلاش های چند ساله اش در سایه حضور یک رئیس جمهور قدرتمند در پاستور، به حاشیه خواهند رفت و به دست فراموشی سپرده خواهند شد. همچنین امکان افشاگری و رسواسازی ابعاد گوناگونی از فعالیت های جریان دولت در چند سال گذشته در صورت حضور یک فرد قدرتمند در پاستور وجود دارد.

بنابراین اگر چه از بعد ایجابی مطلوب دولت حضور نامزد اصلی و حداکثری آنها در صحنه است ولی از بعد سلبی و در شرایطی که امکانی برای عرض اندام در رقابت های آتی نباشد، بهترین اتفاق حضور فردی «ضعیف» در پاستور است که علاوه بر اینکه امکان شکست دادن او برای چهار سال آینده با کمترین دردسر میسر باشد، در عین حال نتواند با فعالیت هایش یاد احمدی نژاد را به حاشیه برد و یا احیانا بی اعتبار سازد.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو