مطلب زیر را آقای علیاکبر رضا دوست، دانشجوی دکتری برای فرارو ارسال کرده است |
با سلام
مطلب زیر تقدیم میشود تا اگر صلاح بود منعکس فرمایید یک پرسش بنیادین از آقای حاجی بابایی در باب حق انتخاب یا همان بیمه طلایی واقعی معلمان
پرسش بسیار ساده است اما نحوه سوال و پرداخت آن و راستی آزمایی پاسخ قابل تامل است.
جناب حاجی بابایی نامزد محترم ریاست جمهوری دوازدهم! به نظر شما رای مردم تعیین کننده رییس جمهور یا هر مسئولی است یا اینکه رای مردم جنبه ی تزئینی دارد و یا به قول بعضی ، ملاک مقبولیت است و نه مشروعیت؟
در این مجال قصد سخن گفتن از بد و خوب دوران وزارت شما ندارم که آن موضوع میدانی فراخ تر از این می طلبد . اصلا بگذارید یک پیشنهاد انتخاباتی به شما بدهم. شما حاضرید دستوری صادر کنید که فردای آن روزنامه ها و سایت ها چنین تیتر بزنند:
قول از خاتمی اصلاح طلب ، اجرا از حاجی بابایی اصولگرا
اگر یادتان باشد در دولت جناب خاتمی قولی به معلمان داده شد که نه دولت پیگیر آن شد و نه خود معلمان که ذی نفع اصلی بودند و نه سایر کارمندان که ذی نفع بعدی بودند و نه مردم که ذی نفع اصل الاصل.
وعده ی داده شده این بود که از سال آینده معلمان ، خودشان مدیران مدارس را تعیین خواهند کرد و اگر این طرح خوب اجرا شود به دیگر وزارت خانه ها هم تسری می یابد!
وای از ما ! وای بر ما که قدر این حرف را ندانستیم . نه فرهنگیان و نه انجمن های صنفی بر نیامده از ایشان هیچ کدام پیگیر جدی این موضوع نشدند و شاید نفهمیدند این حرف یعنی چه.
آن زمان پیگیر مرغ و نان و حقوق و استخدام یک فرزند به جای خود فرهنگیان شدند اما این پیشنهاد طلایی را که بیمه ی طلایی واقعی بود درک نکردند.
اینجاست که باید گفت مردمسالاری هدیه ای نیست که داده شود بلکه طلایی است که باید استخراج شود و استخراج آن زحمت دارد ، دانش و فرهنگ می خواهد و باید وقتش فرا رسیده باشد.
این که آن زمان دولت پیگیر آن نشد کاملا طبیعی بود آخر کدام دولت و در کجای دنیا پیدا می شود که بخواهد با دست خودش قدرتش را تحدید کند و با کسی شریک شود ولی اینکه چرا ذی نفعان این پیشنهاد پیگیرش نشدند جای سوال و تاسف بی پایان دارد.
این ها شاید برخی از آن دلایلی باشد که مصلحان و توانمندان واقعی را برای نامزدی ریاست جمهوری مردد و دو دل کرده و شاید آن ها هم می گویند هنوز وقتش نرسیده است!
بگذریم جناب وزیر آیا شما حاضرید آن فرصت سوزی تاریخی را دوباره زنده کنید و نسیمی بر این خاکستر سرد بدمید؟
آیا ما باید باور کنیم ساختاری که حاضر نیست انتخاب مدیر یک دبستان و دبیرستانش را به مردم و آن هم مردمی درس خوانده و بالغ واگذار کند ، حاضر است انتخاب هایی کلان تر را به عموم ایشان واگذارد؟
آقای وزیر اگر دل در گرو آبادانی آموزش و پرورش دارید این یکی از اساسی ترین کارهایی است که می شود کرد . چگونه دانش آموزان انتخابات دانش آموزی را جدی بگیرند وقتی که معلمانشان از چنین انتخابی محرومند؟!
باور کنید بیمه ی طلایی واقعی و صدقه ی جاریه ی شما در واپسین ماه های وزارتتان این خواهد بود . بیایید و در همین اردیبهشت کاری بهشتی کنید تا معلمان تا پایان همین ماه مدیران سال بعدشان را انتخاب کنند و بعد ببینید شایسته سالاری، دانایی محوری و خرد جمعی چه ها که نمی کند...
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد
علی اکبر رضادوست معلم کوچک سرزمینی بزرگ
(دانشجوی دکتری تخصصی دانشگاه تهران)