bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۴۴۱۹۹
محمد باقر قالیباف

مدیریت صحیح شاه كليد حل چالش‌های کشور است/ دولت درآمدها را می‌بلعد/ ما چاره‌ای جز مقاومت نداریم

شهردار تهران معتقد است آنچه که می تواند ما را به یک دیپلماسی موفق در بحث تحریم ها هدایت کند، مدیریت صحیح عرصه داخلی است.
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۹ - ۲۲ اسفند ۱۳۹۱
شهردار تهران معتقد است آنچه که می تواند ما را به یک دیپلماسی موفق در بحث تحریم ها هدایت کند، مدیریت صحیح عرصه داخلی است.

محمد باقر قالیباف پس از گذشت 8 سال از انتخابات ریاست جمهوری سال 84 که در آن نتوانست آراء لازم را بدست آورد، امروز یکی از جدی ترین کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به شمار می رود.

قالیباف که به گفته خود تاوان صداقتش در عرصه سیاست را پس می دهد، نشناختن دوستان در عالم سیاست و تبلیغات اشتباه را از عوامل شکست خود در انتخابات سال 84 می داند، اما با این وجود تاکید دارد که هنوز هم ترجیح می دهد در سیاست صادق باشد.

او امروز سیاستمدار 51 ساله ای تبدیل شده که دارای مدرک دکتری در رشتهٔ جغرافیای سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس است و سابقه فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، فرماندهی نیروی هوایی سپاه، ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء و شهرداری تهران را دارد.

شهردار تهرا گفت وگویی تفصیلی با خبرگزاری مهر انجام داده اس که گزیده آن به این شرح است:
  • مدیریت صحیح شاه كليد حل چالش ها و دغدغه های مردم کشور است. مردم از یک روستایی عزیز زحمتکش گرفته تا کسی که در مرکز کشور زندگی می کند و کسی که در حوزه بازرگانی و اقتصاد تلاش می کند و آن فردی که در حوزه کشاورزی در حال تلاش است همه درگير یک کلاف سردرگم هستند. آن روستایی در تامین معیشت و درمانش و آن سرمایه گذار هم در حوزه سرمایه گذاری دچار مشکل شده اند اگر از من سئوال کنید که راه حل این مشکلات چیست؟
  •  می گویم با این وضعیت کنونی اگر دهها اقتصاددان هم بیایند و در پست ریاست جمهوری قرار بگیرند و دهها تئوری اقتصادی نیز بنویسند این مشکلات برطرف نخواهد شد؛ چون اگرچه چالش ما اقتصادی هست، ولی راه حلش اقتصادی نیست. دلیل این حرفم هم روشن است، ما در یک دوره شش ساله شاهد افزایش 5 برابری درآمد کشور نسبت به گذشته بوده ایم اما باز هم وضعیت اقتصادی مان خراب تر شده است. این نشان می دهد که درآمد و پول مشکل کشور نیست. ما وقتی نفت را 10 دلار می فروشیم دچار اشکالیم و وقتی هم که نفت را 120 دلار می فروشیم؛ باز هم دچار مشکل هستیم. نفتمان را تحریم می کنند همان مشکلی را داریم که در زمان بدون تحریم هم داشته ایم. پس بنابراين ریشه اصلی مشکل ما اقتصادی و تئوری اقتصادی نیست؛ بلکه چالش اصلی، مدیریتی است.
  • امروز علاوه بر مدیریت غلط، سیاست زدگی هم برروی اقتصاد ما سایه انداخته است. یعنی  امروز مدیریت غلط توام با سیاست زدگی اقتصاد ما را به این روز انداخته و این موضوع با تئوری و نگاه اقتصادی حل نمی شود بلکه احتیاج به یک مدیریت قوی و درست دارد.
مدیریت ناکارآمد دلیل اصلی مشکلات امروز
  • قبول دارم که بخشی از مشکلاتمان به تحریم بر مي گردد؛ ولي اعتقادم اين است كه سهم اصلی در این مورد مربوط به مديريت ناكارامد است و سهم تحریم ها در مقابل ناکارآمدی مدیریتی اندك است. چون حتی تحريم را هم می توان از طريق يك مديريت درست و هوشمندانه به فرصت بدل کرد. در بحث تحريم ها دیدیم كه دشمن فشار خود را بر حوزه اي متمرکز كرد كه احساس مي كرد ما در آنجا ضعف مدیریت و عملکرد داریم  و آسيب پذير هستيم.
  • وقتي شما بدون هيچ انضباطي پول به جامعه تزريق و تورم ايجاد كنيد اثر آن، در درازمدت کاهش ارزش پول ملي است. این کارهاست که زمینه و بستر را براي آسيب پذيري ما در مقابل تحريم فراهم مي کند، و اين نابساماني ها را پيش مي آورد كه مثلا می بینیم بازار ارز ما يكسال است که دچار تلاطم هاي عجيبي شه است.
  • اگر ما طي سالهاي گذشته به واسطه برخی اهداف خاص و كوتاه مدت، درآمدهايمان را  اتلاف نمی کردیم و حجم نقدینگی مان را به اين حجم فعلی نمي رسانديم و با مديريت غير علمي و هيجاني، فضاي كسب و كار را تخريب نمي كرديم، آسیب پذیریمان بسیار کمتر بود و طبعا فضای اثر گذاری دشمن هم محدود می شد. راه حل این مشکلات همانطور که گفتم یک مدیریت علمی و هوشمندانه است که ما از طریق آن می توانیم آسیب پذیری مان را کاهش و اقتصادمان را به طور اصولی رونق بدهیم. فرمایشات رهبر انقلاب در خصوص اقتصاد مقاومتی هم معطوف بر همین موضوع است.
  • تحريم­ها هزينه­اي است كه ما در وهله نخست به خاطر حفظ دین و عزت و استقلالمان و در وهله بعد براي پيگيري فعالیتهای مربوط به فناوری انرژی هسته ای کشورمان پرداخت مي كنيم. بحثي كه در اغلب محافل رسمي و غير رسمي غربي مطرح مي شود و حضرت آقا هم به آن اشاره فرمودند آن است كه غرب مي كوشد تا از طريق تشديد تحريم­ها و آشكار شدن تبعات آن در سطوح خرد و كلان، اهداف استراتژيك ما را دچار تغيير كند.
  • در سايه اين جهت گيري كلي ديدگاه من اين است كه برخلاف ژست حمايت از مذاكره اي كه غرب به خود مي گيرد، غربي ها هيچ گاه در پي حل موضوع هسته اي در شرايطي متوازن نبوده اند، بلكه آنها مايلند تا ما در اين حوزه تسليم شويم. شروط و پيش شرطهایي كه در نشست هاي بغداد و مسكو و غیره مطرح شد نيز معناي واقعي اش چيزي جز اين نبود.

ايران آماده گفتگو است
  • ما همواره اعلام كرده ايم كه آماده گفتگوي اصولي و نظام مند هستيم؛ ولي اين غرب است كه مذاكره در شرايط برابر را نمي پذيرد. مثالي مي زنم تا موضع سازنده جمهوري اسلامي ايران مشخص شود. در فرايند دولت سازي در عراق و در وهله بعد افغانستان، جمهوري اسلامي ايران وارد گفتگوهاي سازنده­اي با ايالات متحده آمریکا شد، مقام معظم رهبري هم، چرايي و ابعاد اين موضوع را تشريح كردند. بنابراين ما در موضع تحريم ديني و شرعي مذاكره نيستيم كه حكم به حرمت آن تا ابد داده شده باشد.
  • مذاكرات با آمريكا در عراق به آن دليل به نتيجه رسيد كه آمريكايي ها كه در ابتداي تهاجم به عراق با غرور و تحكم مي خواستند به نتيجه برسند، با ديوار سخت واقعيتها مواجه شدند و از جمهوري اسلامي ايران براي حل مسائل كمك طلبيدند. ايران هم از منظري اصولي و در راستاي تامين منافع ملت عراق و تقویت ثبات در منطقه وارد گفتگو شد و خود آمريكايي ها هم مي دانند که بدون كمك ايران مشكلات در عراق قابل حل نبود.
  • بنابراين موضع جمهوري اسلامي ايران شكل گيري گفتگوهاي سازنده در شرايطي متوازن و مبتني بر به رسميت شناختن منافع و موقعيت طرف مقابل است. ولي واقعيت ماجرا آن است كه غرب و به ويژه آمريكا در موضوع هسته اي ايران به هيچ وجه رويكرد سازنده ای ندارند؛ از موضع تحكم آميز سخن مي گويند و منافع و اولويتهاي جمهوري اسلامي ايران را در نظر نمي گيرند. شما اگر به پيش شرط هاي دولتهاي غربي در مذاكرات بغداد توجه كنيد معنايي جز اين را نمي توانيد استنباط كنيد. از اين جهت است كه مي گوئيم كه ايران آماده گفتگو است، ولي در شرايط برابر و متوازن. طبعا در غير اين صورت تحريم ها در هیچ سطحی نمي تواند اهداف اصولی و راهبردی ما را دچار تغيير كند.
  • ما چاره ­ای جز مقاومت نداریم. حفظ استقلال، آزادی، کرامت انسانی، عزت ملی و هویت اسلامی ما در گرو مقاومت در برابر استکبار است. تجربه پیروزی انقلاب اسلامی، دوران دفاع مقدس و نیز دهها تجربه تاریخی دیگر نشان داده که اگر استراتژی مقاومت به صورت هوشمندانه و منطقی دنبال شود، حتما به پیروزی و موفقیت می رسد.
  • سياست خارجي ما در عين مقاومت و ايستادگي بر اصول، در جاي خود بايد تركيبي خلاقانه از  رقابت و تعامل با محيط خارجي و عرصه هاي مختلف بين المللي و منطقه اي را دنبال كند. طبيعي است كه تقابل در همه موضوعات نمي تواند تامين كننده منافع ما باشد؛ بلكه در جاي خود بايد رويكرد رقابتي را در برخي موضوعات و مسائل  به صورت جدي دنبال كنيم.
  • به طور کلی آنچه که می تواند ما را به یک دیپلماسی موفق در بحث تحریم ها هدایت کند، مدیریت صحیح عرصه داخلی است. اگر در عرصه داخلی از اقتدار مدیریتی کافی مخصوصا در بخش های سیاسی و اقتصادی برخوردار باشیم می توانیم به پیروزی در عرصه دیپلماسی و حوزه بین الملل نیز امیدوار باشیم.
  • در عرصه سیاس خارجی هم مقاومت فعال و هوشمندانه به معنای اصلاح برخی رفتارهای هیجانی فرصت ساز برای دشمنان و نیز استفاده از محیط های بکر و استفاده نشده ای است که می توان آنها را شناسایی و مورد بهره برداری قرار داد. برای چنین دیپلماسی ما باید یک اصلاح اساسی در ساختار و نیروی انسانی و روش ها و برنامه ها را در سیاست خارجی مان اجرا کنیم که نتیجه آن افزایش چابکی و خلاقیت در این عرصه خواهد بود.
هدفمندی باید موجب بهبود وضعیت مردم شود
  • بر این باور هستم که هدفمند کردن یارانه ها یکی از تصمیمات درستی بود که در کشور اجرا شد یعنی اساس کار درست بوده و همه صاحب نظران هم بر این عقیده هستند که این کار باید انجام شود حتی بنده معتقدم هدفمندی یارانه ها با یک دهه تاخیر در کشور انجام شده است یعنی این کار باید یک دهه پیش اتفاق می افتاد پس اصل هدفمند کردن یارانه ها درست است؛ ولی هدفمندی یک بسته جامع و کامل است که نمی توان یک بخشی از آن را اجرا کرد و بخشی دیگر را اجرا نکرد.
  • بنده معتقدم طرح هدفمندی یارانه ها در بخش مربوط به پرداخت یارانه به مردم در برگیرنده یک سلسله اقداماتی است که بخشی از آن باید به صورت مستقیم و بخشی دیگر به صورت غیر مستقیم انجام شود. لذا اعتقاد دارم اصل پرداخت یارانه به مردم همچنان باید ادامه یابد اما به صورت هدفمند و بگونه ای که موجب بهبود در وضعیت مردم و کشور بشود.
  • در اجرای هدفمندی یارانه ها نباید شرایط به گونه ای باشد که وقتی از مردم سئوال می شود یارانه می خواهید یا علاقه مند به کنترل تورم هستید، اکثریت قریب به اتفاق بر کنترل تورم تاکید کنند. یعنی در کنار پرداخت یارانه ها (حتی افزایش آنها در صورت لزوم) باید به سایر شاخص های اقتصادی به ویژه کنترل تورم هم توجه شود.
  • لذا یکی از موضوعات مهم در این مورد مسئله کنترل تورم است. یکی دیگر از مسائل مهم حمایت از بخش تولید و کار و سرمایه ملی و بهبود فضای کسب و کار است که الان وضع مناسبی ندارد. طبیعتا مطلوب ترین سیاستی که در ادامه هدفمندی یارانه ها در کشور می توان دنبال کرد، اتخاذ یک رویکرد جامع خواهد بود که ضمن پرداخت یارانه نقدی جهت حفظ قدرت خرید مردم، سیاست های زیر بنایی کنترل تورم و حمایت و تشویق تولید هم صورت پذیرد.
  • هر چقدر هم که دولت درآمد ایجاد کند خودش آن را می بلعد. یعنی هزینه های دولت به گونه ای است که دولت همواره با مشکل تامین منابع مواجه است چه برای پرداخت یارانه ها و چه کارهای دیگر. در این مورد یک مثال از شهرداری تهران برای شما بیان می کنم. شهرداری تهران زمانی که 1000 میلیارد تومان درآمد داشت، 300 میلیارد تومان یعنی 33 درصد آن را به هزینه های جاری اختصاص می داد. به نظر شما امروز که درآمد شهرداری بیش از 10 هزار میلیارد تومان است، هزینه جاری آن چقدر است؟ اگر بنا بود بر مبنای همان 33 درصد، هزینه جاری شهرداری بالا برود، امروز باید بالغ بر 4 هزار میلیارد تومان هزینه جاری می داشتیم، اما امروز سهم هزینه جاری شهرداری به 12 درصد رسیده است. یعنی ما اجازه نداده ایم میزان هزینه های جاری افزایش پیدا کند.
  • شما الان که بودجه سال 92 از سوی دولت ارائه شده است ببینید چه میزان به هزینه جاری و چه میزان در حوزه زیر ساخت ها، اقدامات عمرانی و امثال آن اختصاص یافته است، با توجه به اینکه بودجه هم به طور متوسط 20 درصد افزایش داشته است. اینها بحث های  جدی است که مرتبط با مباحث مدیریت در حوزه اجراست. درحال حاضر بخش زیادی از مطالبات دولت وصول نمی شود و دولت در کارهای زیادی که نباید درآن دخالت کند، دخالت می کند كه هزينه زا هستند و مرتبا هزینه های جاری را افزایش می دهند.
ائتلاف سه گانه
  • ما در ائتلاف سه گانه خواستیم یک حرف را به جامعه بگوییم. یکی از مشکلات امروز جامعه ما این است که بعضی ازکارهای خوب، بد شده است. مثلاً اگر دو رقیب سیاسی روبروی یکدیگر ایستادند، همدیگر را تخریب کرده و به هم بد وبیراه گفتند ظاهرا از نظر بعضی این کار پسندیده است ولی اگر یک حرکت سیاسی شکل بگیرد که بر اساس عقلانیت پیش رفته و باورهای اسلامی و اخلاق در آن حاکم باشد، اینکار ناپسند است. در واقع حرف اصلی ائتلاف سه گانه، تعامل، همکاری و همفکری برای هدف مهمی مانند انتخابات ریاست جمهوری است. این به معنی نبود اختلاف سلیقه هم نیست.
  • حتما من در همه مسائل مثل آقای دکتر ولایتی فکر نمی کنم، چون من قالیبافم و ایشان آقای دکتر ولایتی.اين در مورد دوست دیگرمان آقای دکتر حداد عادل هم صادق است. ما هر کداممان در نگاه، کار، سلیقه و... متفاوتیم؛ ولی حتما فصل مشترک های خوبی هم با یکدیگر داریم. آن فصل مشترک ها کجاست؟ آنجایی که حاضریم به خاطر منافع انقلاب و نظام از منافع و مباحث شخصی بگذریم.
  • بنده به عنوان یکی از بچه های جبهه یاد گرفتم که بین منافع شخصی با خواسته  ها و منافع انقلاب، خواسته های انقلاب را ترجیح بدهم. لذا بنده به عنوان محمدباقر قالیباف اگر احساس کنم که برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری آینده فلاني بهتر از بنده است، حتما کاندیدا نخواهم شد و وظیفه خودم می دانم در این شرایط به نفع آن شخص کنار بروم.

 
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv