آمارها نشان میدهد خانوارهای ایرانی در سال 90، با افزایش بیشتری در هزینههای خود نسبت به درآمد بهدست آمده، روبهرو بودهاند. طبق آمارهای جدید، درآمد خانوار ایرانی در سال 90، معادل 2/22 درصد رشد یافته؛ حال آنکه هزینههای هر خانوار در این سال نسبت به سال قبل از آن، با 8/22 درصد افزایش مواجه بوده است.
شکاف هزینه درآمد خانوارها با استفاده از آمار و ارقام ارائه شده برای درآمد متوسط و هزینه متوسط سالانه هر خانوار، میتوان به بررسی وضعیت بودجه و دخل و خرج خانوارهای نوعی ایرانی در سال 90 پرداخت. آمار بانک مرکزی نشان میدهد که میانگین درآمد سالانه خانوارها در سال 90 حدودا به اندازه 16 میلیون و 720 هزار تومان و میانگین هزینه سالانه خانوارها در این سال تقریبا معادل با 17 میلیون و 393 هزار تومان بود؛ موضوعی که حکایت از این دارد خانوارهای ایرانی در سال قبل، به طور متوسط با کسری بودجه 673 هزار تومانی در سال مواجه بودهاند. با نسبت گیری از این شکاف هزینه درآمدی خانوارها (کسری تقسیم بر درآمد)، ملاحظه میشود نسبت این کسری بودجه در سال گذشته، به اندازه 03/4 درصد بوده است.
با استفاده از این آمار میتوان وضعیت درآمد و هزینهای خانوارها برای سالهای قبل از 90 را نیز بهدست آورد. به عنوان مثال در سال 89، به طور میانگین هر خانوار با تقریبا 13 میلیون 681 هزار تومان درآمد سالانه مواجه میشد؛ حال آنکه متوسط هزینه سالانه این خانوار در این سال، بالغ بر 14 میلیون و 166 هزار تومان بوده است. به طور مشابه شکاف هزینه درآمدی خانوارها در سال 89 حدودا به اندازه 485 هزار تومان و نسبت این کسری نیز در این سال، معادل با 54/3 درصد بوده است. همچنین برای سال 88، میزان کسری بودجه سالانه هر خانوار تقریبا معادل 319 هزار تومان و معادل 6/2 درصد میانگین درآمد سالانه خانوار در آن سال بوده است. این آمار نشان میدهد میزان کسری بودجه خانوار، از سال 88 تا سال 90، بیش از دو برابر شده است.
درآمدهای پولی و غیرپولی مطابق دادههایی که بانک مرکزی در آستانه سال جدید منتشر کرده، درآمدهای کسب شده خانوارها به دو گروه عمده «درآمدهای پولی ناخالص» و «درآمد غیرپولی» تقسیم شده است. آمارهای تازه نشان میدهد میانگین درآمدهای پولی سالانه خانوارهای ایرانی در سال 90، تقریبا معادل 16 میلیون و 720 هزار تومان بوده که 12 میلیون و 362 هزار تومان آن از محل درآمدهای پولی و 4 میلیون و 358 هزار تومان آن از ناحیه درآمدهای غیرپولی بوده است. البته این گزارش اشارهای به توزیع درآمدی خانوارها نکرده؛ بنابراین نمیتوان با استفاده از آن به برآوردی از نسبت و تعداد خانوارهایی که در حدود این رقم یا بیشتر یا کمتر از این رقم، درآمد سالانه دارند، دست یافت.
درآمدهای پولی متشکل از 7 گروه درآمدی مجزا، شامل «درآمد از مزد و حقوق دولتی»، «درآمد از مزد و حقوق خصوصی»، «درآمد از مزد و حقوق تعاونی»، «درآمد از مشاغل آزاد کشاورزی»، «درآمد از مشاغل آزاد غیرکشاورزی»، «درآمدهای حاصل از فروش کالاهای دست دوم» عنوان شده است.
طبق این دادهها، درآمدهای پولی در این سال 2/23 درصد افزایش و درآمد غیرپولی نیز در سال 90، معادل 4/19 درصد رشد داشته است. به عبارت دیگر، درآمدهای پولی در این سال با رشد بیشتری نسبت به درآمدهای غیرپولی مواجه بوده است.
این دادهها نشان میدهد در بین 7 گروهی که درآمدهای پولی را تشکیل میدهد، بیشترین رشد درآمدی مربوط به گروه «درآمدهای متفرقه» با 8/48 درصد افزایش است. حال آنکه در این سال، درآمد از «مزد و حقوق بخش دولتی و عمومی»، تنها با 5/7 درصد رشد، «درآمد از مشاغل آزاد غیرکشاورزی» با 8/8 درصد رشد و «درآمد از مشاغل آزاد کشاورزی» با 8/10 درصد رشد مواجه بوده است.
یک نکته جالب توجه در این گزارش، ارائه آماری از گروه «درآمد از مزد و حقوق: بخش تعاونی» است. در آمارهای در دسترس سالهای پیشین که دادههای مربوط به سالهای 1381 به بعد را پوشش میدهد، در هیچ یک از سالها اشارهای به رقم درآمدی این گروه نشده بود.
رشد سبد هزینه
آمارها نشان میدهد خانوارهای ایرانی در سال 90، با
افزایش بیشتری در هزینههای خود نسبت به درآمد بهدست آمده، روبهرو
بودهاند. طبق آمارهای جدید، درآمد خانوار ایرانی در سال 90، معادل 2/22
درصد رشد یافته؛ حال آنکه هزینههای هر خانوار در این سال نسبت به سال قبل
از آن، با 8/22 درصد افزایش مواجه بوده است.
شکاف هزینه درآمد خانوارها
با
استفاده از آمار و ارقام ارائه شده برای درآمد متوسط و هزینه متوسط سالانه
هر خانوار، میتوان به بررسی وضعیت بودجه و دخل و خرج خانوارهای نوعی
ایرانی در سال 90 پرداخت. آمار بانک مرکزی نشان میدهد که میانگین درآمد
سالانه خانوارها در سال 90 حدودا به اندازه 16 میلیون و 720 هزار تومان و
میانگین هزینه سالانه خانوارها در این سال تقریبا معادل با 17 میلیون و 393
هزار تومان بود؛ موضوعی که حکایت از این دارد خانوارهای ایرانی در سال
قبل، به طور متوسط با کسری بودجه 673 هزار تومانی در سال مواجه بودهاند.
با نسبت گیری از این شکاف هزینه درآمدی خانوارها (کسری تقسیم بر درآمد)،
ملاحظه میشود نسبت این کسری بودجه در سال گذشته، به اندازه 03/4 درصد بوده
است.
با استفاده از این آمار میتوان وضعیت درآمد و هزینهای خانوارها
برای سالهای قبل از 90 را نیز بهدست آورد. به عنوان مثال در سال 89، به
طور میانگین هر خانوار با تقریبا 13 میلیون 681 هزار تومان درآمد سالانه
مواجه میشد؛ حال آنکه متوسط هزینه سالانه این خانوار در این سال، بالغ بر
14 میلیون و 166 هزار تومان بوده است. به طور مشابه شکاف هزینه درآمدی
خانوارها در سال 89 حدودا به اندازه 485 هزار تومان و نسبت این کسری نیز در
این سال، معادل با 54/3 درصد بوده است. همچنین برای سال 88، میزان کسری
بودجه سالانه هر خانوار تقریبا معادل 319 هزار تومان و معادل 6/2 درصد
میانگین درآمد سالانه خانوار در آن سال بوده است. این آمار نشان میدهد
میزان کسری بودجه خانوار، از سال 88 تا سال 90، بیش از دو برابر شده است.
درآمدهای پولی و غیرپولی
مطابق
دادههایی که بانک مرکزی در آستانه سال جدید منتشر کرده، درآمدهای کسب شده
خانوارها به دو گروه عمده «درآمدهای پولی ناخالص» و «درآمد غیرپولی» تقسیم
شده است. آمارهای تازه نشان میدهد میانگین درآمدهای پولی سالانه
خانوارهای ایرانی در سال 90، تقریبا معادل 16 میلیون و 720 هزار تومان بوده
که 12 میلیون و 362 هزار تومان آن از محل درآمدهای پولی و 4 میلیون و 358
هزار تومان آن از ناحیه درآمدهای غیرپولی بوده است. البته این گزارش
اشارهای به توزیع درآمدی خانوارها نکرده؛ بنابراین نمیتوان با استفاده از
آن به برآوردی از نسبت و تعداد خانوارهایی که در حدود این رقم یا بیشتر یا
کمتر از این رقم، درآمد سالانه دارند، دست یافت.
درآمدهای پولی متشکل
از 7 گروه درآمدی مجزا، شامل «درآمد از مزد و حقوق دولتی»، «درآمد از مزد و
حقوق خصوصی»، «درآمد از مزد و حقوق تعاونی»، «درآمد از مشاغل آزاد
کشاورزی»، «درآمد از مشاغل آزاد غیرکشاورزی»، «درآمدهای حاصل از فروش
کالاهای دست دوم» عنوان شده است.
طبق این دادهها، درآمدهای پولی در این
سال 2/23 درصد افزایش و درآمد غیرپولی نیز در سال 90، معادل 4/19 درصد رشد
داشته است. به عبارت دیگر، درآمدهای پولی در این سال با رشد بیشتری نسبت
به درآمدهای غیرپولی مواجه بوده است.
این دادهها نشان میدهد در بین 7
گروهی که درآمدهای پولی را تشکیل میدهد، بیشترین رشد درآمدی مربوط به گروه
«درآمدهای متفرقه» با 8/48 درصد افزایش است. حال آنکه در این سال، درآمد
از «مزد و حقوق بخش دولتی و عمومی»، تنها با 5/7 درصد رشد، «درآمد از مشاغل
آزاد غیرکشاورزی» با 8/8 درصد رشد و «درآمد از مشاغل آزاد کشاورزی» با
8/10 درصد رشد مواجه بوده است.
یک نکته جالب توجه در این گزارش، ارائه
آماری از گروه «درآمد از مزد و حقوق: بخش تعاونی» است. در آمارهای در دسترس
سالهای پیشین که دادههای مربوط به سالهای 1381 به بعد را پوشش میدهد،
در هیچ یک از سالها اشارهای به رقم درآمدی این گروه نشده بود.
رشد سبد هزینه
این
گزارش رشد متوسط «هزینه ناخالص سالانه یک خانوار» در سال 90 را معادل 8/22
درصد عنوان کرده است. به طوری که بنا به این آمار، یک خانوار متوسط ایرانی
در سال 90، با میانگین هزینه سالانهای تقریبا برابر با 17 میلیون و 393
هزار تومان مواجه بود.
اجزای هزینه ناخالص در نظر گرفته شده برای خانوار
ایرانی در سال 90، از 12 گروه «خوراکیها و آشامیدنیها»، «دخانیات»،
«پوشاک و کفش»، «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها»، «لوازم، اثاث و خدمات
مورد استفاده در خانه»، «بهداشت و درمان»، «حمل و نقل»، «ارتباطات»،
«تفریح و امور فرهنگی»، «تحصیل»، «رستوران و هتل» و «کالاها و خدمات
متفرقه» تشکيل شده است. بنابراین ملاحظه میشود اجزای «هزینه ناخالص
خانوار» که در این آمار منظور شده، به نوعی بازتابنده «سبد مصرفی خانوار»
است که آن نیز هزینه زندگی مصرفکننده را منعکس میکند. م
طابق آمار تازه،
بیشترین افزایش بها در سبد هزینه، مربوط به گروه «کالاها و خدمات متفرقه»
با 5/29 درصد رشد، «حمل و نقل» با 8/26 درصد رشد، «رستوران و هتل» با 4/26
درصد رشد و «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها» با 0/25 درصد رشد بوده
است. کمترین افزایشهای قیمتی در این سال نیز متعلق به گروههای هزینهای
«تحصیل» با 1/5 درصد رشد، «دخانیات» با 6/7 درصد رشد و «لوازم، اثاث و
خدمات مورد استفاده در خانه» با 5/12 درصد رشد بوده است.
این گزارش سهم
هر یک از اجزای هزینهای را نیز از کل هزینه ناخالص خانوار متوسط ایرانی
محاسبه کرده است. طبق آمارهای منتشر شده، بیشترین سهم را در سبد هزینهای
خانوارها در سال 90، گروه «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها» با 6/30
درصد و گروه «خوراکیها و آشامیدنیها» با 9/24 درصد به خود اختصاص داده
است. به عبارت دیگر، بیشتر از نیمی یا به عبارت دیگر بالغ بر 55 درصد از
هزینههای متوسط خانوارهای کشور، به مخارج خوراکی و آشامیدنی، مخارج مسکن،
آب، برق، گاز و سوخت مربوط بوده است.
کمترین سهم گروههای هزینهای نیز
از میانگین هزینه کلی در نظر گرفته شده، متعلق به گروههای دخانیات با 3/0
درصد سهم، تحصیل با 1/2 درصد سهم، ارتباطات با 3/2 درصد سهم، رستوران و هتل
با 3/2 درصد سهم و تفریح و امور فرهنگی با 7/2 درصد سهم از کل هزینه متوسط
خانوارها بوده است. به این ترتیب، چهار گروه گفته شده، مجموعا کمتر از 10
درصد از هزینههای متوسط خانوارهای ایرانی را به خود اختصاص داده است.
این گزارش رشد متوسط «هزینه ناخالص سالانه یک خانوار» در سال 90 را معادل 8/22 درصد عنوان کرده است. به طوری که بنا به این آمار، یک خانوار متوسط ایرانی در سال 90، با میانگین هزینه سالانهای تقریبا برابر با 17 میلیون و 393 هزار تومان مواجه بود.
اجزای هزینه ناخالص در نظر گرفته شده برای خانوار ایرانی در سال 90، از 12 گروه «خوراکیها و آشامیدنیها»، «دخانیات»، «پوشاک و کفش»، «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها»، «لوازم، اثاث و خدمات مورد استفاده در خانه»، «بهداشت و درمان»، «حمل و نقل»، «ارتباطات»، «تفریح و امور فرهنگی»، «تحصیل»، «رستوران و هتل» و «کالاها و خدمات متفرقه» تشکيل شده است. بنابراین ملاحظه میشود اجزای «هزینه ناخالص خانوار» که در این آمار منظور شده، به نوعی بازتابنده «سبد مصرفی خانوار» است که آن نیز هزینه زندگی مصرفکننده را منعکس میکند. مطابق آمار تازه، بیشترین افزایش بها در سبد هزینه، مربوط به گروه «کالاها و خدمات متفرقه» با 5/29 درصد رشد، «حمل و نقل» با 8/26 درصد رشد، «رستوران و هتل» با 4/26 درصد رشد و «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها» با 0/25 درصد رشد بوده است. کمترین افزایشهای قیمتی در این سال نیز متعلق به گروههای هزینهای «تحصیل» با 1/5 درصد رشد، «دخانیات» با 6/7 درصد رشد و «لوازم، اثاث و خدمات مورد استفاده در خانه» با 5/12 درصد رشد بوده است.
این گزارش سهم هر یک از اجزای هزینهای را نیز از کل هزینه ناخالص خانوار متوسط ایرانی محاسبه کرده است. طبق آمارهای منتشر شده، بیشترین سهم را در سبد هزینهای خانوارها در سال 90، گروه «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها» با 6/30 درصد و گروه «خوراکیها و آشامیدنیها» با 9/24 درصد به خود اختصاص داده است. به عبارت دیگر، بیشتر از نیمی یا به عبارت دیگر بالغ بر 55 درصد از هزینههای متوسط خانوارهای کشور، به مخارج خوراکی و آشامیدنی، مخارج مسکن، آب، برق، گاز و سوخت مربوط بوده است.
کمترین سهم گروههای هزینهای نیز از میانگین هزینه کلی در نظر گرفته شده، متعلق به گروههای دخانیات با 3/0 درصد سهم، تحصیل با 1/2 درصد سهم، ارتباطات با 3/2 درصد سهم، رستوران و هتل با 3/2 درصد سهم و تفریح و امور فرهنگی با 7/2 درصد سهم از کل هزینه متوسط خانوارها بوده است. به این ترتیب، چهار گروه گفته شده، مجموعا کمتر از 10 درصد از هزینههای متوسط خانوارهای ایرانی را به خود اختصاص داده است.