bato-adv
کد خبر: ۱۴۳۲۸۵

پایان مرگبار رابطه شیطانی زن میانسال

زن میانسال که دو پسر جوان را برای ادب کردن همسرش اجیر کرده بود، در جریان تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی به تشریح جنایت پرداخت.
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۵ - ۱۴ اسفند ۱۳۹۱
زن میانسال که دو پسر جوان را برای ادب کردن همسرش اجیر کرده بود، در جریان تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی به تشریح جنایت پرداخت.

به گزارش مهر، ساعت 9 و 45 دقیقه 24 دی ماه امسال از طریق مرکز فوریت های پلیسی وقوع یک فقره "قتل عمد" در خیابان دولت ـ خیابان عین آبادی، به کلانتری 124 قلهک اعلام شد.

با حضور مأموران کلانتری 124 قلهک در محل و تأیید خبر قتل، بلافاصله موضوع به پلیس آگاهی اعلام شد. با حضور کارآگاهان اداره دهم، تیم بررسی صحنه جرم و قاضی کشیک ویژه قتل در محل ، پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمد" تشکیل و به دستور قاضی سپیدنامه، بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

در تحقیقات مقدماتی انجام شده کارآگاهان دریافتند که مقتول 47 ساله پس از خوردن صبحانه و به قصد رفتن به محل کارش در یک مغازه مانتوفروشی، در حالیکه کیسه حاوی زباله را به همراه داشته، به پارکینگ مجتمع مراجعه کرده بود که در آنجا مورد اصابت ضربات متعدد چاقو از ناحیه گردن، شکم و سر قرار گرفته و پیش از انجام هرگونه اقدام درمانی جان باخت.


با توجه به اظهارات برخی ساکنان مجتمع مسکونی که با شنیدن صدا به پارکینگ مجتمع مراجعه کرده بودند عاملان جنایت دو جوان 20 الی 25 ساله معرفی شدند که پس از ارتکاب جنایت، از طریق در پارکینگ از ساختمان خارج و متواری شده بودند. همسر مقتول نیز در اظهارات خود عنوان داشت که به واسطه تهدید شدن همسرش توسط برخی افراد، آنها تصمیم داشتند تا محل سکونت خود را تغییر دهند.

کارآگاهان اداره دهم در ادامه رسیدگی به این پرونده، با مراجعه به محل کار مقتول به تحقیق از همکاران وی پرداختند. در تحقیقات، کارآگاهان متوجه شدند که مقتول حدود چهار سال پیش از یکی از شهرستان های استان فارس به تهران آمده و با مشارکت چند نفر اقدام به اجاره یک مغازه مانتوفروشی در محدوده میدان شهدای هفتم تیر کرده اما پس از مدتی با یکی از این افراد دچار اختلاف مالی می شود بگونه ای که شدت این اختلاف به قدری شدید می شود که این شخص چندین بار به محل سکونت مقتول مراجعه و آخرین بار نیز ، روز قبل از وقوع جنایت به محل سکونت مقتول رفته بود.

با شناسایی این شخص، کارآگاهان اداره دهم به تحقیق از این فرد پرداختند. شریک مقتول در بازجویی ها گفت: با مقتول اختلاف مالی داشته و حتی این اختلاف باعث درگیری میان آنها شده و او نیز در چندین نوبت و برای دریافت طلب مالی خود به در منزل مقتول مراجعه داشته اما به هیچ عنوان اقدام به ارتکاب جنایت نکرده است.

در ادامه رسیدگی به این پرونده، با توجه به اظهارات شاهدان صحنه جنایت که دو جوان حدودا 20 الی 25 ساله را به عنوان عاملان جنایت معرفی کرده و همچنین دیگر دلایل و شواهد ارائه شده از سوی شریک مقتول، کارآگاهان با اطمینان از این موضوع که جنایت از سوی افراد دیگری انجام شده و شریک مقتول هیچگونه نقشی در جنایت نداشته، مسیر تحقیقات خود را در سمت و سوی دیگری ادامه دادند.

در شرایطی که هیچگونه دلیلی در خصوص ورود به عنف عاملان جنایت به داخل پارکینگ از سوی تیم بررسی صحنه جرم یافت نشده بود، با اطمینان از این موضوع که عاملان جنایت یا "کلید در ورودی مجتمع را در اختیار داشته اند" و یا "فردی در مجتمع را برای آنها باز کرده"، به تحقیق از ساکنان مجتمع به ویژه همسر مقتول پرداختند.

سرانجام در طی تحقیقات، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که همسر مقتول به خاطر بداخلاقی های صورت گرفته از سوی همسرش با او اختلاف داشته است. همین موضوع باعث شد تا کارآگاهان، با تمرکز بر روی همسر مقتول و در سلسله تحقیقات تخصصی خود موفق به شناسایی جوانی به نام "علیرضا.الف" 20 ساله شوند که براساس اعترافات بعدی همسر مقتول قصد داشته تا به درخواست وی مقتول را به واسطه بداخلاقی هایش ادب کند!! که مرتکب جنایت شده است.

همسر مقتول در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: حدود 22 سال است که با همسرم ازدواج کرده بودم اما در تمام این مدت نحوه برخورد وی و بداخلاقی هایش با من، آزارم می داد ".

همسر مقتول در خصوص نحوه آشنایی خود با متهم اصلی پرونده، گفت: "یک روز زمانیکه قصد داشتم به یکی از بستگان خود در استان فارس زنگ بزنم، به صورت کاملا اتفاقی شماره دیگری را گرفتم که بلافاصله عذرخواهی کرده و تماس خود را قطع کردم اما صاحب خط که صدایش بسیار جوان بود، از آن پس با شماره من تماس می گرفت و با معرفی خود به نام علیرضا از من درخواست کرد تا با او آشنا شوم. ابتدا در تماس های تلفنی صورت گرفته از سوی علیرضا به تندی با وی پاسخ داده، به تماس هایش جواب نداده و حتی او را تهدید به شکایت کردم، اما به تدریج و آرام آرام رابطه ای تلفنی میان ما ایجاد شد. حتی زمانیکه علیرضا متوجه شد که من در تهران زندگی می کنم ، با این حال به ادامه تماس خود با من اصرار داشت و حتی برای دیدن من به تهران آمد".

او ادامه داد: "پس از گذشت مدتی، یک روز و به صورت اتفاقی در خصوص نحوه رفتار همسرم با علیرضا صحبت می کردم که ناگهان از او خواهش کردم تا اگر می تواند همسرم را به واسطه نوع رفتارش تنبیه کند و او نیز بلافاصله قبول کرد. یک هفته قبل از جنایت کلید در پارکینگ را به علیرضا دادم تا اینکه در روز حادثه زمانیکه همسرم به قصد خارج شدن از خانه به پارکینگ رفته بود، علیرضا او را با چاقو زد و به سرعت از محل فرار کرد".

با توجه به اعترافات همسر مقتول، کارآگاهان اداره دهم با نیابت قضایی به یکی از شهرستان های استان فارس رفته، "علیرضا.الف" را در مورخه دیروز دستگیر کردند. در همان تحقیقات اولیه، علیرضا به ارتکاب جنایت اعتراف و یکی از دوستان خود به نام "بهنام . ف" 23 ساله را نیز به عنوان همدست خود در جنایت معرفی کرد که بلافاصله بهنام نیز دستگیر و هر دو نفر، با انجام هماهنگی های لازم قضایی  به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شدند.

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات متهمان در خصوص نقش هر کدام در این جنایت، قرار بازداشت موقت برای هر سه متهم پرونده - همسر مقتول ، علیرضا و بهنام - صادر و متهمان برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند.
برچسب ها: رابطه شیطانی قتل
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv