«ولی نصر» در کتاب جدید خود نوشته است که سیاست دولت اوباما در قبال ایران حتی دوگانه هم نبوده و تنها یک سو داشته، و آن هم فشار علیه این کشور بوده است.
به گزارش فارس به نقل از روزنامه «نیویورکتایمز»، «ولی نصر» از مشاوران سابق دستگاه دیپلماسی دولت سابق «باراک اوباما» در کتابی که قرار است به زودی منتشر شود، انتقادات زیادی را به دیپلماسی آمریکایی وارد کرده است.
نصر که اکنون ریاست دانشکده مطالعات پیشرفته بینالملل دانشگاه «جان هاپکینز» را بر عهده دارد، در بخشی از این کتاب دستگاه سیاست خارجی دولت اول اوباما را گریزان از تصمیمات سخت توصیف کرده و نوشته است که این بخش از دولت اوباما را «دسته کوچکی از مشاوران بیتجربه در کاخ سفید» کنترل میکنند.
«ولی نصر» یکی از شناختهشدهترین مقامات آمریکایی در حوزه مسائل خاورمیانه به شمار میرود. وی دو سال به عنوان مشاور ارشد «ریچارد هالبروک» نماینده ویژه اوباما در افغانستان و پاکستان فعالیت کرده است. فعالیت وی در این سمت تا زمان مرگ هاربرو در دسامبر 2010 ادامه داشت. وی به عنوان یکی از اعضای دولت و پس از آن به عنوان فردی که از نزدیک ناظر تحولات بوده، میگوید خط مشی اوباما «اتخاذ تصمیمات استراتژیک نیست، بلکه او تنها تلاش میکند تا افکار عمومی را راضی کند».
وی در بخشی دیگر از کتاب خود به نام «ملت اضافی» که قرار است در ماه آوریل منتشر شود، آورده است که سیاست خارجی اوباما در زمان وزارت «هیلاری کلینتون» بسیار بیثبات بوده است. وی سیاست اوباما در قبال افغانستان را اوج این بیثباتی میداند و مینویسد که وی از یکسو برای آنکه نشان دهد انسان بزدلی نیست، هزاران نیروی جدید را به افغانستان فرستاد و از سوی دیگر برای آنکه نشان دهد جنگافروز نیست، برای خروج نیروها از افغانستان تاریخ تعیین کرد. در این بین نیروهای نظامی آمریکا کشته شدند و کمتر کسی متوجه شد.
نصر در ادامه انتقاد خود از سیاستهای اوباما در افغانستان نوشته است که رئیسجمهور «ریچارد هالبروک» را به عنوان نماینده خود به کابل فرستاد، اما اقداماتی انجام داد که موجب تضعیف جایگاه هالبروک در افغانستان شد.
به گفته وی به همین دلیل هم بود که دیپلماسی در افغانستان مرد. او میگوید مذاکره با طالبان و ایران هم که گامهای بزرگی بود و با هزینههای سنگین به دست آمده بود، متوقف شد. وی در نهایت در مورد عملکرد اوباما در مورد افغانستان مینویسد: ما فقط داریم خودمان را از آنجا بیرون میکشیم و تنها امیدواریم که (بعد از ما) در آنجا آرامش داخلی حاکم شود.
او به رفتار آمریکا در قبال پاکستان نیز اشاره میکند و مینویسد: پاکستان نشانه شکست سیاست آمریکا است، شکستی که برآیند مدیریت سیاست خارجی رئیسجمهور بر پنتاگون و آژانسهای اطلاعاتی است.
اما نصر در مورد سیاستهای اوباما در قبال ایران هم صحبت میکند و میگوید سیاست رئیسجمهور در قبال ایران کاملا دمدمیمزاجانه است. وی مینویسد که سیاست دوگانه تلفیق شدیدترین تحریمها با فرایند دیپلماتیک «اصلا دوگانه هم نبود. این سیاست تنها یک لبه سو داشت، آن هم فشار بود».
وی میافزاید: (در حقیقت) تعامل پوششی بود برای مجموعهای از خرابکاریها، فشارهای اقتصادی و جنگافزارهای سایبری.
نصر همچنین میگوید در این روند فرصتها برای رسیدن به دیپلماسی گام به گام که در آن ایران از اورانیوم غنای پایین خود در قبال کاهش تحریمها صرف نظر کند، از دست رفت. وی این سوال را مطرح میکند که تهران چه فکری میکند «وقتی میبیند که آمریکا پس از سه دور مذاکره در ازای توقف برنامه هستهای ایران تازه تنها پیشنهاد کاهش تحریم قطعات هواپیماهای قدیمی را میدهد؟»
او در موضوع صلح اسرائیل و فلسطین هم مانند قضیه ایران عمل کرد و ابتدا ایدههای جدیدی داشت. او تلاش کرد تا شهرکسازیها را متوقف کند، اما زمانی که دید هزینه داخلی این کار برای او زیاد شده، تلاش خود را متوقف کرد. بعد هم که همه چیز به باد رفت.