bato-adv
کد خبر: ۱۴۰۷۱۴
مهدی مطهرنیا در گفتگو با فرارو تحولات سوریه را بررسی کرد

جشن خواستگاری در خاورمیانه؛ «نه یا آری» را می‌خواهند به سرعت بگیرند

«این موضع گیری ها نوعی عقب نشینی تاکتیکی برای کاهش هزینه های منطقه ای و بین المللی است. سوریه جغرافیای هدف نیست؛ بلکه جزئی از جغرافیای هدف بزرگتر به نام خارومیانه است که اصلی ترین گلوگاههای آن برای عبور موفقیت آمیز در سوریه و ایران رقم می خورد.»
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۲ - ۱۸ بهمن ۱۳۹۱
فرارو- یک کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به نرمش مخالفان نظام اسد گفت: «این موضع گیری ها نوعی عقب نشینی تاکتیکی برای کاهش هزینه های منطقه ای و بین المللی است. سوریه جغرافیای هدف نیست؛ بلکه جزئی از جغرافیای هدف بزرگتر به نام خارومیانه است که اصلی ترین گلوگاههای آن برای عبور موفقیت آمیز در سوریه و ایران رقم می خورد.»

ائتلاف ملی سوریه از شرط پیشین خود مبنی بر کناره گیری اسد از قدرت چشم پوشی کرده و خواستار مذکره با نظام سوریه شده است. معاذ الخطیب رئیس ائتلاف ملی سوریه پیشنهاد داده با فاروغ الشرع معاون رئیس جمهور سوریه دیدار و مذاکره کند.

آمریکا نیز ضمن مخالفت با ایده تسلیح مخالفان سوری از پیشنهاد معاذ الخطیب حمایت کرده است. این در حالی است که در سند دوحه که ائتلاف ملی مخالفان سوریه بر اساس آن شکل گرفته گفتگو با دولت سوریه رد شده و بر کناره گیری همه سران سوریه تاکیده شده بود.

آیا تحولات سوریه به نفع بشار اسد در حال رخ دادن است؟

دکتر مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه، تحلیل گر و آینده پژوه سیاسی در گفتگو با فرارو گفت: «آنچه که در منطقه در حال رخ دادن است نمایانگر به هم پیوندی مسائل و بحران های موجود در خاورمیانه با نقطه عزیمت و اولیّت گذاری بحران سوریه است.»

وی ادامه داد: «اگر به دقت در منطقه خاورمیانه بنگریم از ارتباط تنگاتنگ این بحران ها با یکدیگر در می یابیم که حل هرکدام از این بحران ها می تواند پیامدهای جدی در حل بحران بعدی به جا بگذارد.»

وی افزود: «بحران هسته ای ایران، بحران موجود در عراق و سوریه و حتی بحران موجود در مصر در هم پیوندی آشگار با یکدیگر قرار دارند و از منظر اولیّت گذاری، مرکز ثقل اصلی آن در سوریه شکل می گیرد.»

این استاد دانشگاه گفت: «بنده بارها بر این نکته تاکید کرده ام که دوران پسابشار اسدی آغاز شده است. اگرچه امروز اسد در راس قدرت است اما نامی از بشار اسد در جهت فضاسازی مناسب ماندگار مانده است.»

وی ادامه داد: «با عبور از دوران پسابشار اسدی است که روسیه و ایران در وهله نخست سیگنال های ضعیفی را مبنی بر تلاش در جهت عبور از این بحران به صورت برد – برد از خود نشان دادند. این سیگنال های ضعیف در عملکرد روس ها بسیار آشکارتر و در رفتار ایران به صورت سایه وار خود را نشان داد.»

وی افزود: «این سیگنال های ضعیف با چهارراه تغییر و تحول دولت در آمریکا تلاقی پیدا کرد و با روی کار آمدن مجدد اوباما، بازآفرینی سیاست های آمریکا در چارچوب قدرت هوشمندتر آمریکایی ایجاب می کرد که از این سیگنال های ضعیف قدرتمندانه استفاده شود.»

وی خاطرنشان کرد: «به دلیل همین هم پیوندی است که می بینیم آمریکایی ها در پی روی کار آوردن مثلث قدرت هوشمندتر آمریکایی (جان کری، هگل و برنان) با مرکزیت اوباما هستند. جو بایدن به عنوان سایه اوباما از مذاکره مستقیم با رهبر انقلاب اسلامی سخن می گوید، جان کری پالس های مثبتی را در سنای آمریکا مطرح می کند و به این ترتیب شاهد سوگیری های مثبت آمریکا در هم پیوندی با چنین موضعی در سوریه هستیم.»

این آینده پژوه سیاسی اظهار کرد: «این جشن خواستگاری آمریکایی ها در منطقه خاورمیانه است که جواب نه یا آری را می خواهند زودتر کسب کنند. لذا در سوریه شاهد تغییر و تحولی هستیم که کنفرانس دوحه را تحت الشعاع قرار می دهد. سند دوحه هرگونه گفتگویی را رد می کند، اما اکنون پیش شرط مخالفان در ارتباط با بشار اسد برداشته شده است.»

وی ادامه داد: «این مسائل افکار عمومی جهان را مجاب می کند که آمریکا، مخالفان و کشورهای عربی که با این سیاست همراه شده اند در پی حل بحران سوریه هستند. حل این بحران در گروی امتیازدهی متقابل است و این امر در سوریه در واقع کشاندن مقاومت پای میز مذاکره با غربی است که قبل از بحران سوریه به هیچ وجه حاضر به مذاکره با آن نبود.»

مطهرنیا با بیان اینکه نقطه قدرت مقاومت در منطقه نه جنگ متقارن، بلکه توازن نامتقارن است و ورود مقاومت به مذاکره با آمریکا این توازن نامتقارن را در دراز مدت می شکند گفت: «لذا استراتژیست های آمریکا در پی فروش زمان و در برابر آن کاهش هزینه ها هستند. چرا که در بحران سوریه اگر بشار اسد یا حتی نام او از سوریه کنار رود، ضربه مهلکی برای مقاومت و موضع گیری های روسیه در منطقه خاورمیانه خواهد بود.»

وی تصریح کرد: «اما برای کنار رفتن بشار اسد، آمریکا و هم پیمانان منطقه ای این کشور باید هزینه های گزاف حمله احتمالی به سوریه را بر خود هموار کنند. این در حالی است که حل این موضوع در قالب مذکور اگرچه زمان پاک کردن نام بشار اسد از سوریه را به عقب می اندازد، اما می تواند هم پرستیژی برای نیروهای منطقه ای و روسیه در باب سوریه فراهم کند و هم زمینه ساز تَرَک خوردگی توازن نامتقارن در منطقه در چارچوب عملکرد مقاومت شود.»

این کارشناس مسائل بین الملل گفت: «آنچه که مُسجّل است آمریکا و هم پیمانان منطقه ای این کشور به آینده مطلوب خود در باب سوریه دست نیافته اند؛ اما آینده محتمل قابل قبولی را در سوریه حاصل کرده اند و در پی آن هستند که با حفظ این حداقل موجود، زمینه پرور تحرکات آینده شوند.»

وی افزود: «لذا باید گفت اگرچه این خواستگاری صورت می پذیرد، اما مراحل عملیاتی شدن آن هنوز در پیش است و در صورت عملیاتی شدن، هم اکنون ابتدای داستان زندگی جدید در خاورمیانه است.»

مطهرنیا در پاسخ به این سوال که آیا موضع گیری های اخیر مخالفین و حامیان آنها نوعی عقب نشینی در برابر نظام اسد نیست؟، گفت: «این موضع گیری ها نوعی عقب نشینی تاکتیکی برای کاهش هزینه های منطقه ای و بین المللی است. سوریه جغرافیای هدف نیست؛ بلکه جزئی از جغرافیای هدف بزرگتر به نام خارومیانه است که اصلی ترین گلوگاههای آن برای عبور موفقیت آمیز در سوریه و ایران رقم می خورد.»

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا شما همچنان معتقدید اسد تا قبل از انتخابات سال 2014 از قدرت کنار گذاشته خواهد شد؟، گفت: «با توجه به سیگنال های موجود در صورت موفقیت این سناریو و جواب مثبت طرفین در خواستگاری موجود باید بپذیریم که امکان ماندگاری اسد تا انتخابات آینده افزایش پیدا می کند.»

مطهرنیا در پاسخ به این سوال که در این صورت آیا اسد با ساز و کار انتخابات بازهم قدرت را حفظ خواهد کرد؟، گفت: «آنچه که گلوگاه بعدی را پس از این دوره می تواند شکل و محتوا ببخشد بار دیگر در انتخابات بروز خواهد کرد و اینبار ساز و کارهای هیجانات مدنی از درون با توجه به فشار بیرونی کنونی خواهد توانست زمینه پرور یک اصطکاک سیاسی مستقیم در سوریه شود.»

وی افزود: «به بیان دیگر از هم اکنون هم بشار اسد و حامیان وی و هم مخالفان و حامیان آنها به انتخابات آینده (و نه از طریق نظامی) به عنوان آوردگاه اصلی دستیابی به اهداف خود نگاه می کنند.»

وی در پاسخ به این سوال که آیا این موضع مخالفان نشان از شکست آنها نیست؟، گفت: «مخالفان در دستیابی به آینده مطلوب خود در سوریه باز ماندند چرا که در سطح تحلیل کلان با دو مشکل اصلی روبرو هستند.»

وی ادامه داد: «آمریکا و هم پیمانان منطقه ای این کشور با این مسئله اساسی روبرو هستند که جانشینان اسد در آینده سوریه چه کسانی خواهند بود و آیا دولت پسابشار اسدی تندروتر از دولت اسد خواهد بود و یا همشکل با دولت آنکارا خواهد بود.»

وی افزود: «لذا چون جانشینی و جانشینان بشار اسد چالشی جدی در روبروی آمریکا و همپیمانان منطقه ای این کشور در باب سوریه است، تا حدودی آنها را از رویکردهای قبلی خود از منظر تاکتیکی به عقب رانده است.»

مطهرنیا گفت: «مشکل دوم معارضین داخلی هستند که بدون حمایت آمریکا و حامیان منطقه ای قدرت مقابله با ارتش سوریه را ندارند. لذا این دو دلیل به عنوان دو نیم رخ از چهره عقب نشینی تاکتیکی وجود دارد.»

وی ادامه داد: «در این جاست که باید منتظر بود در معامله جدیدی که در سناریوی حاضر مورد توجه است تا چه اندازه دو طرف اصلی به امتیازات قابل قبول روی می آورند. اگر اینبار امتیازدهی ها به صورت متقابل و رضایت بخش نسبی برای هر دوطرف نباشد، آنگاه سناریوی بدبینانه شکل می گیرد.»

وی خاطرنشان کرد: «سناریوی بدبینانه توجیه پذیری افکار عمومی برای ایجاد یک اجماع بین المللی به رهبری آمریکا در جهت سقوط بشار اسد خواهد بود.»
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین