محمد جعفر بهداد در روزنامه ایران نوشت: «دو قطبی «شیفتگان خدمت» و «تشنگان قدرت»، از فضای مجادله لفظی، وارد رویارویی جدی شده است و در این میان، آن دسته از عدالتطلبانی که بهواسطه نیرنگ قدرت طلبان در خدمت مناسبات ضد عدالت قرار گرفتهاند بیشتر از همه ضرر خواهند کرد.»
وی در ادامه آورده است: «تکلیف عناصر و جریانهایی که همواره عدالت و انصاف را در پیش پای منافع شخصی، باندی و فامیلی خود قربانی کردهاند، روشن است و از آنها نمیتوان انتظار غمخواری و غمگساری جمهوری اسلامی ایران را داشت اما عدهای از مدعیان اصولگرایی که حمایتها و هدایتهای رهبر فرزانه انقلاب در تأیید و تقویت دولت اسلامی احمدینژاد را بر نتافته و اکنون به مقابله با دولت منحرف(!) مشغولند، امری بغرنج است.»
گزیده یادداشت بهداد نوشت:
- کسانی که از اشارات و تصریحات رئیسجمهور درباره محبت، پاکی، عدالت، امامزمان(عج) و حکومت جهانی حضرت ولی عصر، احساس نگرانی و ابراز دلواپسی میکنند، شایسته نیست آنها را مسلمان و انقلابی بنامیم، چه رسد به اینکه بخواهند به مرجع و میزان تشخیص مسلمانی و ولایتمداری افراد جامعه تبدیل شوند. برخی از تشنگان قدرت که همراهی مزورانه با دولت مردمی و خدمتگزار را تاب نیاورده و به بهانههای ساختگی و رسوا، میدان خدمت را رها کردهاند، این روزها بیش از هر زمان دیگر نقاب از چهره برکشیدهاند.
- جماعتی که بیشتر فعالان تریبونی و قلمی آن حتی یک سیلی برای حفظ نظام و دستاوردهای انقلاب اسلامی نخوردهاند اما از بعضی ورشکستههای حزبی و سیاسی چنین آموختهاند که «احمدی نژاد یعنی انحراف، انحراف یعنی مخالف نظام» و سپس بر اساس این گزارهها و انگارههای غلط، نتیجه گرفتهاند: برای حفظ نظام باید با احمدینژاد مقابله کرد!
- پایداری دکتر احمدینژاد بر آرمانهای الهی و مردمی، دو دسته را آنچنان غافلگیر و عصبانی کرده که این روزها از فرط ناراحتی و استیصال، بیهیچ محاسبه عقلانی و اخلاقی در واقع به خودزنی حیثیتی و سیاسی مشغولند: 1- آنهایی که از ابتدا با احمدینژاد مرزبندی آرمانی داشتند و همواره او را تندرو و پوپولیست معرفی میکردند. 2- کسانی که از آغاز روی کار آمدن دولت احمدینژاد با طمع کسب حوزه نفوذ و منفعت پیرامون وی جمعشدند و اینک دو سه سالی میشود که بخوبی دریافتهاند: «احمدینژاد باج نمیدهد، حتی به شما دوست عزیز!».
- مواضع ضد احمدینژادیهای ذاتی و عرضی آنچنان خالی از منطق و شعورمندی شده است که ثابت میکند بعضی عناصر سابقاً فرهیخته به علت «شکست عشقی» خود در دولت احمدینژاد، از فراز اندیشههای فاخر و اخلاقی به جایگاه افرادی عصبی، ناسزاگو و خودخواه سقوط کردهاند. داستان اینان به ماجرای کسانی میماند که به رغم مدتها تلاش برای دلبری اما سرانجام از معشوق خود پاسخ «نه» شنیدهاند و بهجای آنکه رسم عاشقی را پاس بدارند، به صورت معشوق سابق خود اسید میپاشند. حال آنکه «عشق» اگر حقیقی باشد، «عاشق» در هر صورت تسلیم تصمیم «معشوق» میشود.
- ... این داستان عبرتآموز ادامه خواهد داشت و در آیندهای نزدیک برکات پایداری شیفتگان خدمت را در برابر تشنگان قدرت مورد تحلیل و واکاوی قرار خواهیم داد.
به نظر نویسنده ، آیا کسی که 11 روز در مقابل حکم رهبری خانه نشینی می کند ولایت مدار است ؟؟؟؟؟؟؟
با این سخنان مزورانه مردم را گول نزنید .