21 آبانماه گذشته بود که فرمانده نیروی انتظامی در خلال برنامهای در قم، از افزایش جرایم خرد خبر داد.
«سردار احمدیمقدم» یک ماه بعد در اواسط آذرماه این بار در حاشیه همایش تخصصی روسای پلیس امنیت اخلاقی بار دیگر بر افزایش ثبت وقوع جرایم خرد مانند سرقتهای خرد در جامعه تاکید کرد. به گفته این مقام انتظامی عامل این وضعیت نیز نوسانات اقتصادی و افزایش قیمتها بوده است.
علاوه بر سردار احمدیمقدم، محمداسماعیل سعیدی عضو هیاترییسه کمیسیون اجتماعی مجلس نیز در گفتوگویی با خانه ملت، رشد دو برابری جرایم خرد در آبانماه گذشته نسبت به ماه مهر را اعلام کرد. این نماینده مجلس عواملی مانند کاهش سطح اشتغال و تعدیل نیروها در واحدهای صنفی و تولیدی بهدلیل مشکلات اقتصادی، معضلات شهری و نوسانات بازار طلا و ارز را در این زمینه تاثیرگذار دانست.
در همین حال مرتضی تمدن استاندار تهران نیز روز گذشته در گفتوگویی با «ایسنا» با بیان اینکه آمار زورگیری در تهران کاهش یافته، افزایش سرقتهای خرد در پایتخت را تایید کرد. او البته افزود: «تمهیداتی در شورای تامین استان اتخاذ شده تا شمار سرقتهای خرد را نیز کاهش دهیم.»
تمدن همچنین آغاز طرح ضربتی «مبارزه با سرقتهای خرد» در تهران در پی افزایش آمار سرقتهای خرد را نیز اعلام کرد.
البته شواهد افزایش جرایمی از قبیل سرقتهای خرد، شبیه، دزدی پخش، لاستیک و کامپیوتر خودروها، زورگیری، کیفقاپی، موبایل دزدی و... تنها در گفتههای مسوولان خلاصه نمیشود.
این روزها در محافل خانوادگی، بحثهای اتوبوسی و در شبکههای اجتماعی هم یک پای ثابت صحبتها پیرامون همین موارد است و هر کس از تجارب و وقایعی که برای خود یا نزدیکانش رخ داده حرف میزند.
در همین رابطه «شرق» سوالی به این شرح «آیا شما یا یکی از نزدیکانتان (دوستان، اعضای خانواده یا دیگر آشنایان) در شش ماه گذشته با مواردی مانند زورگیری یا سرقت مواجه بودهاید؟» را با 50 نفر از شهروندان تهرانی و 30 نفر در دیگر شهرهای کشور (به صورت طرح پرسش در شبکههای اجتماعی) مطرح کرده که نتایج آن حاکی از آن است که از این تعداد 13 نفر برابر با 3/16 درصد پاسخشان به این پرسش منفی بود و 67 نفر برابر با 83 درصد پاسخدهندگان به آن پاسخ مثبت دادهاند.
اگرچه نمیتوان دادهها و نتایج این پرسش و پاسخ را علمی دانست و آن را به صورتی قاطع پذیرفت اما هر چه هست شواهد حاکی از افزایش اینگونه جرایم است. علاوه بر این برای پیگیری علت افزایش جرایم شبیه سرقتهای خرد و مواردی مانند آن پرسشهایی را با «سعید معیدفر» استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، حسین راغفر اقتصاددان و پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی و محمد صنعتی روانپزشک و روانکاو مطرح کردهایم.
خشونت از کجا میآید (محمد صنعتی: روانپزشک)
به اعتقاد من خشونتها و جرایمی از این دست، لزوما جنبه اقتصادی ندارد. برای اینکه بسیاری از این موارد توسط یک گروه سنی خاص (مشخصا نسل جوان) رخ میدهد. مقدار خشونتی که در این نسل دیده میشود بهگونهای است که میخواهد آن چیزی که آرزو کرده را به هر نحو داشته باشد، حالا یا با زور یا با ایجاد ترس و ارعاب، تحمل هیچ ناکامیای را نیز ندارد و احساس میکند خشونت جواب میدهد.
من به خصوص تاکید دارم روی این عبارت که «در جامعه ما خشونت جواب میدهد.» این باوری است که در جامعه ما به وجود آمده و همه انگار در ستایش آن حرف میزنند و با آن زندگی میکنند. به اعتقاد من این مساله باید برای هر جامعهای بسیار هشداردهنده باشد. گو آنکه برای رسیدن به خواستها خشونت بهترین و کوتاهترین راه است. اگر در جامعهای چنین باوری به وجود آید من به حال آن به شدت تاسف میخورم چون آن جامعه در حقیقت علیه خود قیام کرده و باید گفت با خودش عناد دارد.
مساله ما فقط بروز خشونتهای خرد نیست، بلکه وقتی دقت میکنی خواهی دید که در بسیاری از فیلمها و سریالهای تلویزیونی خشونت دیده میشود، حتی کمدیهای ما پر از خشونت است و این مساله فقط مربوط به امروز نیست، چه زمان دلار هفت تومانی چه دلار هزارتومانی و چه حالا وضع همین بود.
من به خصوص در سالهای گذشته در مورد مرگ و خشونت که مشتق آن است مطالعات زیادی کردهام، چه آن زمان که وضع اقتصادی بهتر بود و چه حالا، انگار خشونت همیشه به یک شکل حرف اول را زده است. وقت آن شده که مطبوعات و رسانهها و وجدان جامعه بیدار شود و ببیند که این خشونت از کجا میآید؟
تلاطم در جامعه (سعید معیدفر: جامعهشناس)
به اعتقاد من راهی که برخي مسوولان در مواجهه با مسایل اقتصادی و اجتماعی در پیش گرفتهاند اشتباهاست، متاسفانه جامعه نیز درگیر چنین راهحل اشتباهي شده است و بخش قابل توجهی از مردم نیز فکر میکنند راهحل مواجهه با چنین مسایلی برخوردهای سخت و فوری است. مسوولان تصور میکنند اگر با عوامل این جرايم برخورد سخت شود، مساله جمع خواهد شد. حال آنکه این برخورد با معلول است و نه علت اصلی. یکی از دلایلی که در جامعه ما امروز مسایل اجتماعی و اقتصادی بد شود دقیقا همین است که سیاستگذاران و مسوولان مربوطه به این شکل با این جرايم برخورد میکنند.
هر جرمی پیامدهایی دارد و مسوولان باید آماده مواجهه با این پیامدها باشد. اما مسوولان فقط به سمت و سوی برخورد رفتهاند. گاهي در جامعه تصميماتي گرفته مي شود که خود این تصمیمات مي تواند جامعه را ملتهب کند. از سویی دیگر به دلیل برخی تصمیمات انقباضی در توسعه کشور هر روز بنگاههای اقتصادی بیشتری تعطیل شدهاند.
این در حالی است که ما در جامعه شیب تند رشد جوانان و نیروی انسانی را داشتهایم. حالا رشد نیروی کار و بیکاری، به همراه تورم ... به دلیل متغیر بودن نرخ ارز و طلا و... و موارد ديگر در این حوزه باعث تلاطم در جامعه مي شود. مباحثی از این قبیل را باید به صورتی علمی تحلیل کرد و برای این کار از اقتصاددانان، روانشناسان و جامعه شناسان کمک خواست تا راهحلهای کارشناسی ارایه دهند.
تاثیر نابرابریها (حسین راغفر: اقتصاددان)
هم تجربه ما در ایران و هم تجربه دیگر کشورها نشان میدهد، همیشه رابطه و همبستگی بسیاری بین وضعیت اقتصادی با رشد جرم و جرایم افزایش پیدا میکند و رشد فقر و نابرابری آمار چنین جرایمی را افزایش میدهد. این مساله در همه دنیا به اثبات رسیده و در ایران نیز چنین است و اتفاق افتاده و میافتد.
رشد جرایم خرد و به طور مشخص افزایش آمار دزدیهای کوچک ارتباط تنگاتنگی با وضعیت اقتصادی مردم دارد. مساله جهانی است، در همه جا هم به یک شکل بروز پیدا میکند اما میتواند نوع جرایم در کشورهای مختلف متفاوت باشد. اما دزدی یکی از جرایمی است که تقریبا همه جا رشد آن با رشد فقر و نابرابری در جامعه ارتباط مستقیمی نشان داده است.
به نظر من این وضعیت کماکان ادامه خواهد داشت و هیچ راهحل مشخصی برای آن دیده نمیشود، چرا که این مساله ناشی از یک ایراد و مشکل ساختاری است. همچنین پیشبینی میشود که این وضعیت تا آوریل 2013 یعنی شش ماه دیگر به دلیل آنکه قیمت مواد غذایی در دنیا افزایش شدیدی را خواهد داشت بیشتر نیز شود.
البته نکته اصلی فقط فقر نیست، ممکن است در جوامعی همه فقیر باشند اما چون نابرابری در بین مردم وجود ندارد، محرک اصلی برای سرقت به وجود نیاید، چرا که اگر فقر عمومی شود و نابرابری وجود نداشته باشد رغبت به دزدی و زورگیری تا حدود زیادی از بین میرود.
به همین دلیل به اعتقاد من محرک اصلی برای این جرایم نابرابریهاست که ممکن است از جرایم خرد، حتی جرایم جدیتر مانند قتل نیز منجر شود. نابرابریهای گسترده تقاضاهايی را در افراد بر میانگیزد که ممکن است آنها در شرایط عادی نیاز افراد نباشد. ولی در این شرایط تامین آنها به یک خواست بدل شود که عدم توانایی در اینباره ممکن است منجر به جرایمی شبیه دزدی شود.