بی شک یکی از بازندگان بزرگ تحولات خاورمیانه و جهان عرب امارات متحده عربی است. کشوری که از یک سو به دلیل وجود بحران اقتصادی داخلی و تحریم های اقتصادی علیه ایران متحمل هزینه های سنگین اقتصادی شده و از سوی دیگر به دلیل به روی کار آمدن جریان های اسلام گرا در کشورهای انقلابی به ویژه مصر از تنش سیاسی رنج می برد. مساله ای که باعث می شود بسیاری این مساله را مطرح کنند که امارت نیز به زودی در صف کشورهای متاثر از بهار عربی قرار خواهد گرفت.
امارات کشور کوچکی که از شکل گیری دیگر شیوخ عربی حوزه خلیج فارسبه وجود آمده است این روزها حال و روز خوشی ندارد. از یک سو اختلاف های داخلی شیوخ عرب آن که از احتکار قدرت توسط هیئت حاکمه دبی و ابوظبی شکایت دارند و از سوی دیگر فعال شدن جریان های آزادیخواهانه سبب شده است تا امارات دچار تب سیاسی شود. اگر چه درجه این تب فعلا پایین است ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که عود نکند. ابوظبی مطالبات سیاسی مردمی خود را مرتبط با اخوان المسلمین مصر و تحت تحریک آنها دانسته و حتی شماری از فعالان سیاسی را به جرم همکاری با مصر به زندان انداخته است.
برخوردهای سرکوبگرانه دولت امارات به همین جا ختم نمی شود. ابوظبی بسیاری از شرکت های فعال در زمینه های سیاسی و حقوق بشر را از فعالیت در خاک خود منع کرده و حتی دستور به تعطیلی و اخراج کارکنان آنان داده است. تعداد بسیاری از ان جی اوها و نهادهای فعال بین المللی مثل موسسه کارنگی را نیز تعطیل کرده است. اتفاقی که جنجال های گسترده ای را به پا کرده و با انتقاد وسیع مجامع حقوق بشری و موسسات مدافع آزادی بیان مواجه شده است.
اتهام دخالت سیاسی و تنش های ناشی از آن فقط محدود به مصر نیست. روابط امارات و قطر نیز حال و روز چندان خوشایندی ندارد. منابع خبری آگاه گفته اند که در حاشیه نشست شورای همکاری خلیج فارس که در منامه برگزار شد، مشاجراتی میانشیخ عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر امور خارجه امارات با نماینده قطر درگرفت که در آن وزیر امور خارجه امارات نسبت به تحریک جریان های اسلامی داخلی امارات توسط قطر انتقاد کرد. قطر متهم است که عامل انتقال پیام های جریان های اسلام گرا از دیگر کشورهای عربی به مصر وترکیه است. دوحه واکنشی به این اتهام نداده است. در عین حال در ماجرای اختلاف های بحرین و قطر نیز ابوظبی جانب منامه را گرفته است. روابط سیاسی ابوظبی با آنکارا نیز به دلیل ترس از تقویت جریان های اسلام گرای داخل امارات تا اندازه ای سرد شده است. امارات مشابه همان اتهام هایی که به قطر می زند به ترکیه نیز زده است.
اما بزرگ ترین چالش بین المللی امارات ایران است. امارات که با ایران بر سر سه جزیره ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابو موسی اختلاف دارد، این روزها بحث اختلاف های خود با ایران بر سر این جزایر را بیش از پیش پررنگ کرده است. به گونه ای که دائما ایران را تهدید می کند و در نشست های مختلف شورای همکاری خلیج فارس اعضا را به صدور بیانیه ای علیه ایران ترغیب می کند.اما بزرگترین مساله اختلافی ایران و امارات بحث تحریم ها است. شاید به جرات بتوان گفت که امارات یکی از مهم ترین کشورهای بازنده روابط با ایران بر سر این موضوع است.
از زمانی که این کشور تحت فشار امریکا به جمع کشورهای حامی تحریم ها علیه ایران پیوست ضررهای سنگینی را متحمل شده است. این مساله باعث شده تا ضمن کاهش روابط ایرن و امارات در بعد سیاسی هزینه های اقتصادی سنگینی نیز متحمل اماراتی ها شود. به گزارش شبکه خبری الجزیره، میزان داد و ستد ایران و امارات پس از اعمال تحریم های غرب علیه ایران در حدود 35 درصد کاهش یافته و این در حالی است که خیل عظیمی از ایرانی ها نیز در حال خارج کردن سرمایه های خود از امارات و هدایت آنها به کشورهای دیگر به خصوص گرجستان و ترکیه هستند. بنا به این گزارش از ابتدای سال جاری میلادی تا پایان ماه اکتبر نزدیک به 1.5 میلیارد دلار از سرمایه های ایرانی ها از این کشور خارج شده است.
در عین حال میزان سفر شهروندان ایرانی به امارات نیز به شدت کاهش یافته است و این مساله بر صنعت توریسم و بازرگانی امارات تاثیر مستقیم گذاشته است. به گزارش شبکه خبری العربیه، شمار مسافران ایرانی به دبی از ابتدای ماه اکتبر تا کنون در حدود 45 درصد کاهش یافته و این مساله باعث نگرانی مقام های اماراتی شده است.
این در حالی است که امارات به دلیل مسائل سیاسی و تحت فشار عربستان مجبور به کاهش شدید سطح همکاری ها و مبادلات با عراق به دلیل هم پیمانی دولت این کشور با ایران نیز شده که این مساله هم بیش از پیش برای اماراتی ها گران تمام شده است. بنا به گزارش منابع خبری عراقی امارات به دلیل خودداری از همکاری با عراق مجبور است 45 تا 60 درصد هزینه های اضافه بابت جابه جایی کالا به کشورهای دور دست بدهد. علاوه بر آن به دلیل سخت گیری در صدور روادید برای شهروندان عراقی اماراتی ها سالانه دست کم دو میلیارد دلار از دست می دهند. همچنین نه تنها از حجم سرمایه گذاری عراقی ها در امارات به شدت کاسته شده بلکه بسیاری از سرمایه های آنها نیز در حال خروج از امارات است که این مساله باعث شده تا دست کم 12 درصد بر تراز سرمایه گذاری خارجی در امارات تاثیر منفی بگذارد.
این در حالی است که امارات تلاش می کند از بحران اقتصادی ای که از سال 2010 تا کنون با آن دست به گریبان است فاصله بگیرد و دوباره شکوفایی اقتصادی خود را بازیابد.
بسیاری از پروژه های عمرانی امارات در حال حاضر متوقف شده و اعتماد به بازار سرمایه اش نیز به شدت کاهش یافته است. همچنین بر میزان بدهی های دولتی نیز دائما افزوده می شود. بازار بورس این کشور نیز از حال و روز چندان خوشایندی برخوردار نیست اگر چه مقام های اماراتی عامل اصلی این مساله را وجود بحران اقتصادی در اروپا می دانند.
همه این تحولات نشان می دهد که امارات متحده عربی نه تنها از دوران طلایی خود تا اندازه ای فاصله گرفته است بلکه به سویی می رود تا تجربیات تازه ای را در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تجربه کند. به خصوص که همانند دیگر کشورهای عربی از معضل "بدون"ها رنج می برد و این مساله خود به تنهایی می تواند چالش های جدی ای را برای آن به وجود بیاورد. در سایه فضای فعلی و بی اعتمادی ای که به جامعه عربی و شورای همکاری خلیج فارس به عنوان حامی کشورهای عربی منطقه وجود دارد، هیچ بعید نیست که امارات نیز شاهد تحولاتی عمیق شود. تحولاتی که شاید رنگ و بوی آن با دیگر مناطق عربی متفاوت باشد.