امام جمعه شمیرانات معتقد است که امکان پدید آمدن جریان سوم در کشور مهیا نیست و انتخابات آتی با حضور دو جریان سنتی اصولگرا و اصلاحطلب برگزار خواهد شد. حجت الاسلاموالمسلمین محسن دعاگو در گفتوگویی که با آرمان داشت، به گلایه از برخی افراد تندرو در هر دو جناح کشور پرداخت و آنها را عامل برخی بیحرمتیها در کشور دانست.
او که از یاران قدیمی آیتاللههاشمی رفسنجانی است، نقش بسزایی برای او در انتخابات سال آینده متصور است و میگوید که ترجیح منافع و مصالح عمومی بر منافع و مصالح شخصی دلیل سکوت آیتاللههاشمی است. متن گفتوگوی آرمان با دعاگو را در ادامه میخوانید:
مهمترین نیاز کشور در این برهه زمانی از دیدگاه حضرتعالی چیست؟
وحدت و امنیت ملی در پرتو روشنگری، اعتمادسازی و خدمت شفاف، فراگیر و اثرگذار به همه اقشار ملی برای حل مشکلات داخلی، تقویت جبهه پایداری در برابر صهیونیسم جهانی به رهبری آمریکا و رژیم صهیونیستی و مقابله کشور با تهدیدها، فشارها و تحریمهای سیاسی و اقتصادی دشمنان خارجی از جمله نیازهای کشور در این مقطع زمانی و برخی از آنها برای همیشه است.
همگان معترفند با توجه به شرایطی که کشور در آن قرار دارد، حضور حداکثری مردم در انتخابات سال آینده، بیش از پیش ضرورت دارد. این حضور حداکثری به چه نحوی تامین خواهد شد؟
اطمینان ملت به برگزاری انتخابات سالم با نظارت و مراقبت سیستمهای مسئول طبق قانون اساسی، تبیین برابری آرای همه ایرانیان واجد شرایط در انتخابات ریاستجمهوری، تعیین نامزدهای واقعاً توانا، کارآمد و شایسته در چارچوب قانون اساسی برای تصدی ریاستجمهوری، فراهم سازی شرایط رقابت سالم، پاکیزه از تندروی و تضعیف و تخریب نامزدهای تایید صلاحیت شده، ترسیم آیندهای روشن و همراه با رشد و شکوفایی در پرتوی گزینش رئیسجمهوری دانا، توانا، کارآمد و آراسته به ادبیات سیاسی سازگار با فرهنگ دینی از عوامل اساسی برای شکلگیری مشارکت حداکثری است.
برخی معتقدند که گروهی از سیاسیون و حامیان آنها از مشارکت در انتخاباتها دلسرد شدهاند و دلایلی را در این راستا مطرح میکنند که به گفته بسیاری از دلسوزان قابل رفع است. نظر شما چیست؟
انتخابات، جریانی عمومی در جهت تأمین منافع و مصالح ملی است، کسانی که در انتخابات گذشته رنجیدند نباید انتخابات را بخشی و جناحی ببینند و انگیزه حضورشان را با کاهش و فرسایش روبهرو سازند، اعتبار، اقتدار، رشد و شکوفایی ملی سفره ارزشمند برخورداری همه ملت از نعمت استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی است. اگر در فضای کشور تغییری ناپسند به وجود آید، همه ملت ایران، آشفته و آسیبپذیر میشوند، شرایط انتخابات همیشه قابل انتقاد بوده و هست ولی همه منتقدان از منافع و مصالح ملی بهرهمند و از کاستیهایش آسیبپذیر میشوند، ملت هوشمند ایران عرصه انتخابات را جبهه نبرد سیاسی با صهیونیسم جهانی میدانند و با عشق و انگیزه تمام در انتخابات مشارکت میکنند.
با این وجود، برای به صحنه آوردن این افراد و گروهها چه باید کرد؟
باید با تندروها و بسترسازان تندرو برخورد قانونی مناسب صورت گیرد و ترمز آنها کشیده شود، عرصههای نقشآفرینی همه گروههای سیاسی وفادار به نظام شفاف، جذاب، احترامآمیز و انگیزهساز شوند، باید با همه تندروها در چارچوب قانون برخورد شود و همه اقشار ملت در پرتو عنایت و رحمت نظام، افق زیبای آینده را ببینند.
آیتاللههاشمی رفسنجانی در طول سالهای پس از انقلاب، همواره نقش مهمی در انتخابات داشتند به نحوی که یا کاندیدا میشدند یا مردم را به حضور در انتخابات دعوت میکردند. چه نقشی برای ایشان در انتخابات سال 92 متصور هستید؟
شخصیتهای بزرگ دینی و ملی، سرمایههای اصلی نظام و حامیان حقیقی انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی، حمایت از نظام را وظیفه خود میدانند و در هیچ شرایطی بیتفاوت، سهل انگار و بیانگیزه نمیشوند، سابقه آیتاللههاشمی رفسنجانی نمودار نقشآفرینی مستمر ایشان در تقویت نظام جمهوری اسلامی، قانون اساسی و ساختارهای سیاسی متکی به آرای مردمی است.
آیتالله هاشمی رفسنجانی بر خلاف برخی تصورات در مقابل بازداشت دو تن از فرزندانشان سکوت کردند. این سکوت را ناشی از چه میدانید؟
خردورزی، هوشمندی سیاسی، دوراندیشی و ترجیح منافع و مصالح عمومی بر منافع و مصالح شخصی و خانوادگی دلیل عمده سکوت این شخصیت بزرگ دینی و ملی است.
چرا اکنون که فائزههاشمی دوران محکومیت خود را میگذراند و پرونده مهدی هم به گفته دادستان به دادگاه ارسال خواهد شد، تندرویهای جریان رقیب ادامه دارد؟ آنها به دنبال چه هدفی هستند؟
جریان انحراف که فتنههای پیشین و نوین را در پرونده سیاسیاش ثبت کرده است، تضعیف و تخریب چهرههای دینی و ملی را راهبرد رسیدن به اهدافشان میدانند و در این مسیر هیچ حریم و حرمتی را به رسمیت نمیشناسد. در برابر استوانههای انقلاب، قطب معارض میتراشند و اهداف سیاسیشان را بر توهین، تهمت، تفرقه و تضعیف و تخریب بنا میکنند.
از نظر رفتار سیاسی گروههای سیاسی را به چند بخش تقسیم میکنید؟
در فضای جمهوری اسلامی، مجموعه گروهها و گرایشها به سه دسته تقسیم میشوند، تندروها، کندروها و اعتدال گرایان. اعتدال گرایان در همه جناحهای سیاسی وفادار به میثاقهای ملی با عناوینی مانند اصلاحطلب، اصولگرا و عدالتخواه، حقگرایان خدامدار و حق معیارند، فضای اعتدالگرایی از بیداد و بیدادگرایی، تجاوزگری، تندروی، کندروی و گناهکاری پاکیزه است. در جمع همه گروهها و جناحهای سیاسی حضور دارند و در صحنههای حریم سوزی و حرمت شکنی، دروغگویی، اتهامزنی، مردمفریبی، خودستایی و ارزشستیزی هرگز حضور نمییابند.
پس مواردی مانند حریم سوزیها و حرمتشکنیها که اشاره کردید،از کجا نشات میگیرد؟
همه ارزش سوزیها، حرمت شکنیها، ناهنجاریها، ناهنجارگراییها و فساد و افسادگریها از تندروهایی برمیخیزد که مدعی اصلاحطلبی، اصولگرایی و عدالت خواهی هستند و از ارزشهای دینی، ملی، منافع و مصالح ملت فاصله گرفتهاند.کسانی که حرمت امام(ره) و بیت شریف امام را نگه نمیدارند و گستاخی و فتنه گری را به اوج میرسانند، تندروهای نادان، متحجران و ابزار دست دشمنان هستند؛ ولایت فقیه که ارزشیترین رکن محوری در قانون اساسی است به اسلام، نظام و امت اسلامی تعلق دارد و هیچ کس در هیچ زمانی و با هیچ بهانهای حق ندارد در حوزه ساختارشکنی، حریمسوزی و حرمتشکنی حضور یابد و عرصههای گویش، منش و کردارش را به اسائه ادب نسبت به امام و رهبری، جایگاه رهبری، بیت رهبری و حوزه نقشآفرینی رهبری آلوده سازد. اندیشه همگانی تعرض به نظام، قانون اساسی و امام و رهبری را تعرض به اسلام و جهان اسلام میداند و با هیچ منطقی جز حریم شناسی و حرمتداری در این حوزه مقدس را نمیپسندند.
باید حضور آیتاللههاشمی رفسنجانی در نماز جمعه را به یک رویای دست نیافتنی در اذهان تبدیل کنیم؟ اطلاعی از تصمیم ایشان برای حضور مجدد دارید؟
خطبههای آیتاللههاشمی رفسنجانی روشنگر، مفید و انگیزهساز است، تندروها آرامش عبادت را با شعارهای مبتنی بر جهالت و افراطیگری میآلایند، حریم و حرمت نماز و نمازگزاران را نمیشناسند و از انگیزه حضور در عرصه امامت جمعه میکاهند.
همانطور که اطلاع دارید برخی تندروها با پوشیدن لباس اصلاحطلبی اصرار دارند، شخصیتهایی را که در انتخابات نامزد نمیشوند، به عنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری معرفی کنند، هدفشان از این اصرار چیست؟
تندروها با هدف تخریب و تضعیف چهرههای سیاسی، متهم کردن آنها به دنیاگرایی و آسیب رسانی به جایگاه فرهنگی اجتماعی برخی چهرههای سیاسی بر نامزدیشان اصرار میورزند و زبان انکار آنها را عمداً نمیشنوند.
برخی از اصولگرایان مدعی هستند که اصلاحطلبی مرده است. چه پاسخی باید به آنها دارید؟
این ادعا اشتباه است چون هیچ جریان سیاسیای نخواهد مرد. جریانهای سیاسی، حاصل افکاری است که در درون ذهن افراد پرورش پیدا میکنند و نامهای مختلفی مانند اصلاحطلب و اصولگرا روی خود دارند. نباید مشارکت یک جریان در انتخابات را به مرده بودن آن تفسیر کرد چرا که این جریان که سالهاست فعالیت میکند، بار دیگر با قدرت و توان بیشتر به صحنه باز خواهد گشت.
اکنون چند ماهی بیشتر، به پایان دولت دهم نمانده است. مهمترین ضعف این دولت را چه میدانید؟
دولتهای نهم و دهم در پرکاری، ساده زیستی، توجه به حوزه فرهنگ، مردم داری و مردمگرایی، مسکن مهر، اجرای قانون هدفمندی یارانهها، سهام عدالت و مسائلی از این قبیل، دارای نقاط قوت غیرقابل انکار است و انحراف چهرههای شاخص جریان مدعی اصولگرایی از ولایتمداری، همراهی نامناسب با شایسته گزینی، شایسته گرایی و شایستهسالاری و صرف 83 درصد بودجهای تقریباً معادل بودجه 96 سال دولتهای پیشین در واردات کالاهای مصرفی، ناتوانی در کنترل اختلاسهای اقتصادی از نقاط ضعف دولتهای نهم و دهم به شمار میآید.
وضعیت اقتصادی کشور را چگونه ارزیابی میکنید و آیا شرایط فعلی تنها ناشی از تحریمهاست؟
تأثیر تحریمها بر اقتصاد ملی غیرقابل انکار است ولی بیش از 90 درصد گرانیها برخاسته از کاستیهای اساسی در حوزه سازماندهی و برنامهریزی اقتصاد داخلی است.
تصور حضرتعالی از نحوه حضور گروههای سیاسی در انتخابات 92 چگونه است؟ آیا بار دیگر دو طیف اصلاحطلب یا اصولگرا به رقابت با یکدیگر خواهند پرداخت و یا اینکه گروه سومی هم حضور خواهد داشت؟
جریان موسوم به اصولگرایی و اصلاحطلبی دو جبهه اساسی در فضای سیاسی کشور تغییر چندانی در آرایش سیاسی کنونی ایجاد نمیشود و با توجه به ساختار فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران اسلامی، جریان سومی به مرحله استقرار اساسی راه نمییابد.
تصور نمیکنید اگر اصلاحطلبان در این دوره از انتخابات هم حضور کمرنگی داشته باشند، به تدریج از جغرافیای سیاسی کشور حذف خواهند شد؟ چه توصیهای به دوستان اصلاحطلب خود دارید؟
حیات جریانهای سیاسی به تحرک اساسی در عرصههای انتخاباتی است، اگر جریان موسوم به اصلاحطلب از تحرک بازایستد، حذفش را از عرصههای سیاسی بسترسازی میکند و نتیجهای جز انزوای سیاسی و برانگیختن انتقاد اندیشه همگانی نمیگیرند، جریان موسوم به اصلاحطلب باید با تحرک سیاسی و برخورد منطقی، جاذبهآفرینی و انگیزهسازی کند و از سپردن عرصههای قدرت سیاسی به گروههای رقیب خودداری ورزد.
فکر میکنید اصولگرایان با چه استراتژی در انتخابات سال 92 حضور داشته باشند؟
راهبرد اصولگرایان واقعی، اصولگرایی حقیقی است، اگر اصولگرایان با راهبرد اصولگرایی و شیوههای راهبردی در عرصههای انتخاباتی حضور یابند، به اثرگذاری و نقشآفرینی مطلوب امیدوار میشوند و در آینده سیاسی کشور به زاویه و حاشیه رانده نمیشوند.
چرا اصولگرایان در آستانه هر انتخابات، شعار وحدت سر میدهند اما در زمان برگزاری انتخابات، انشقاق تنها دستاورد وحدت برای آنهاست؟ به عبارتی موانع وحدت اصولگرایان چیست؟
عدم پایبندی برخی از چهرههای موسوم به اصولگرا به مبانی، پیامها و معیارهای اصولگرایی مانع اساسی در شکلگیری همبستگی و وحدت حقیقی در جریان موسوم به اصولگرایی است. کسانی که واقعاً به اصولگرایی پایبند میشوند، وحدت، همدلی و همگرایی را از ضرورتهای دینی میدانند و وحدت و امنیت ملی را با هیچ انگیزهای دچار سستی و کاستی نمیکنند.