بیش از 12سال از بازگشایی پرونده هستهای ایران میگذرد و هنوز سال تعیینکننده برای این پرونده فرا نرسیده است. از سال 2001 که افسران اطلاعاتی آمریکا به «سیمورهرش»، روزنامهنگار معروف این کشور، در اخباری که هرگز تایید نشد، خبر دادند که تاسیسات هستهای نظامی ایران نه در نیروگاه آب سبک بوشهر، بلکه در «اماکن نظامی» قرار دارد و انتشار این خبر توسط او منجر به بازگشایی پرونده هستهای ایران در مجامع بینالمللی شد، هر سال، سال تعیینکننده این پرونده خوانده شد.
اما سالها یکی پس از دیگری آمدند و رفتند و تکلیفی برای این پرونده تعیین نشد. اما به گفته «دنیس راس» آن سال تعیینکننده نزدیک است؛ سال آینده، سال 2013؛ سالی که پرونده هستهای ایران یا از طریق روشهای دیپلماتیک مختومه میشود یا به روش تقابل فیصله پیدا میکند. این ادعا از جانب فردی بیان میشود که دارای نفوذ غیرقابل انکاری در پرونده هستهای ایران بوده و پیشتر عموما نظرات و پیشنهادات او و همکارانش نقشه راه مواجهه با این پرونده بوده است.
«راس» که مبدع تهدید ترکیبی و فشار حداکثری به ایران بود، به همین منظور درگیر کردن ایران در چند منطقه و چند صحنه را ابتکارسازی کرد. او همچنین از مبتکران ارسال پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل بود. گسترش تحریمهای اقتصادی، ممنوعیت صادرات بنزین و خرید نفت ایران و حتی «عملیات پیشگیرانه نظامی» از جمله پیشنهادات و راهکارهای راس به دولتمردان آمریکا برای مقابله با برنامه هستهای ایران بوده است. با این حال این پیشنهاد آخر تا آخرین روزهای حضور در کاخ سفید به رویایی دستنیافتنی تبدیل شد؛ رویایی که با وجود واگذاری تمامی سمتهای دولتی هم آن را در سر میپروراند و در مقام یک کارشناس آن را توصیه و تجویز میکند.
راس، مرد سایه در پرونده هستهای ایراندنیس راس، اگرچه یک نئوکان تمامعیار محسوب نمیشود اما در بیشتر طول سابقه سیاسی خود با آنها حشر و نشر داشته است. او در سالهای دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ در وزارت خارجه و وزارت دفاع، شانه به شانه پل ولفوویتز و با آندرو مارشال یکی از نظریهپردازان معروف نئوکان و رییس «اداره ارزیابیهای دقیق» در پنتاگون کار کرده است. او در سال ۱۹۸۵ در برپایی «انستیتوی سیاستهای خاورمیانه در واشنگتن» (WINEP) که یکی از سازمانهای اندیشهای برجسته وابسته به لابی اسراییل محسوب میشود نقش فعال داشت.
راس از سالهای اواخر دهه ۸۰ تا سال ۲۰۰۰ راهنمای بوش پدر و کلینتون در مورد مسئله اعراب و اسراییل بود و برای خود به عنوان یک دیپلمات ماهر، اما طرفدار اسراییل، شهرتی به هم زده بود. دنیس راس از سال ۲۰۰۱ تا 2008 که از سوی باراک اوباما به مشاور ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور خاورمیانه و جنوب غرب آسیا برگزیده شد در دبیرخانه شورای امنیت و «انستیتوی سیاستهای خاورمیانه در واشنگتن» مشغول به کار بود و مدیریت تهیه مجموعهای از گزارشها را به عهده گرفت که هدف آن به صدا در آوردن آژیرهای خطر در مورد تحقیقات اتمی ایران و تبلیغ نزدیکی بیشتر آمریکا و اسراییل در کار مقابله با آن جمهوری اسلامی بود.
او سپس در دولت دموکرات باراک اوباما تا نوامبر 2011 به عنوان مشاورعالی در امور ایران در شورای امنیت ملی برگزیده شد و رهبری یک گروه ویژه را برعهده گرفت که هدف آن تالیف سندی بود به نام «راههای استحکامبخشیدن به یک شراکت: چگونه میتوان در مقابل مشکل اتمی ایران، همکاری میان آمریکا و اسراییل را تعمیق بخشید؟» جوهره این گزارش برانگیختن نگرانیها در مورد برنامه اتمی ایران بود و توصیه میکرد که رییسجمهوری آمریکا به ایجاد یک مکانیسم رسمی دست بزند که هدف آن هماهنگسازی سیاستهای آمریکا و اسراییل و از جمله «عملیات پیشگیرانه نظامی» علیه ایران باشد.
راس سپس به همراه ریچارد هولبروک دیپلمات کهنهکار آمریکایی که نماینده ویژه باراک اوباما در امور افغانستان و پاکستان بود دست به تاسیس بنیادی به نام «اتحاد علیه ایران اتمی» زد که هدف آن گسترش نگرانیها و هشدار علیه ایران در میان مردم آمریکا و رسانهها بود. او همزمان در «مرکز سیاستگذاری میان حزبی» فعال بود که این سازمان گزارشهایی تهیه میکرد که مهمترین آن «برخورد با مشکل: سیاست آمریکا در قبال پیشرفت اتمی ایران» عنوان داشت که توسط مایکل روبین، یکی از نئوکانهای تندروی انستیتوی انترپرایز آمریکا، به قلم او تهیه میشد و متن آن بیشتر به یک اعلام جنگ آشکار شباهت داشت.
هسته آن گزارش پیشبینی شکست مذاکرات سیاسی با ایران بود و به همین دلیل دنیس راس و همکاران او توصیه میکردند که آمریکا پیشاپیش به آرایش تقابلی علیه ایران دست بزند و همزمان در خلیجفارس به قدرتنمایی بپردازد. به گفته او و همکارانش این عملیات باید بلافاصله با محاصره دریایی ایران و جلوگیری از واردات بنزین و صادرات نفت از ایران همراه شود، بهطوریکه اقتصاد ایران فلج شود. گزارش گروه دنیس راس- مایکل روبین در واقع خواهان یک عملیات ضربتی یا تهاجم آمریکا به ایران در یک مقیاس وسیع بود.
در آنجا توصیه شده بود که مراکز تحقیقات اتمی ایران، دفاع ضدهوایی، مراکز سپاه پاسداران، انبارهای اسلحه، فرودگاهها و پادگانهای نیروی دریایی هدف قرار گیرند. این گزارش در پایان نتیجهگیری میکرد که نیروهای آمریکایی در نهایت باید نیروهای پیاده نظام، ایستگاههای تولید نیرو، پلها و «کارخانههای تولید فولاد و اتومبیل و اتوبوس و غیره» را نیز هدف قرار دهند.
این گزارش اما نه همه، بلکه تنها بخشی از آن مورد توجه مقامات آمریکایی قرار گرفت. دولت باراک اوباما در دوران چهارساله نخست ریاستجمهوری تنها خود را متعهد به دیپلماسی و به کار بردن ابزار دیپاتیک از جمله تحریم در مقابل برنامه هستهای ایران معرفی کرد. از این رو نهتنها با خواستههای مکرر اسراییل برای همراهی در حمله نظامی به ایران مخالفت شد، بلکه از نشاندادن چراغ سبز به این رژیم هم برای هرگونه حمله محدود هم مخالفت کرد.
بر این اساس انتخاب مجدد باراک اوباما به عنوان رییسجمهوری آمریکا سبب شد این امیدواری زنده بماند که سایه جنگ برای حداقل چهار سال دیگر هم از فراز ایران دور خواهد ماند. اوباما در نخستین نشست رسانهای خود در قامت پیروز انتخابات هم اعلام کرده بود که سعی میکند در ماههای آینده دست به تلاش تازهای برای حل دیپلماتیک موضوع هستهای ایران بزند.
تلاش او هم خیلی زود شروع شد آن هم با اعلام آمادگی رسمی واشنگتن برای مذاکره دوجانبه با جمهوری اسلامی ایران. این آمادگی را هم هفته گذشته هیلاری کلینتون، وزیر خارجه دولت نخست باراک اوباما، اعلام کرد. این دست درازشده برای مذاکره سبب شده تا شواهد برای پایبندی اوباما به رویکرد دیپلماتیک در قبال جمهوری اسلامی ایران تقویت شود. با این حال دو مقام پیشین در سیاست خارجی آمریکا در گفتوگو با روزنامه تایمز اسراییل مدعی شدند که این پایبندی چندان دوام نخواهد داشت؛ دنیس راس یکی از این دو مقام است.
او به همراه جیمز جفری، مشاور سابق امنیت ملی که در دورهای سفیر آمریکا در عراق بود در این گفتوگو مدعی شدند که در صورت حلنشدن دیپلماتیک بنبست جاری بر سر مسئله هستهای ایران در اوایل سال آینده میلادی، این مسئله به روش نظامی در اواخر سال 2013، فیصله پیدا میکند. دنیس راس، ادعا کرد: به گمان من در صورتی که دیپلماسی در بازداشتن تهران از تولید سلاح هستهای موثر واقع نشود، دولت آمریکا از نیروی نظامی استفاده خواهد کرد. جفری هم ادعا کرد، فکر میکنم نخستین انتخاب اوباما چارچوب مذاکرهای باشد، اما در صورت شکست آن ما به سوی حمله گام برخواهیم داشت. راس و جفری هر دو در پاسخ به این پرسش که آیا آمریکا یا اسراییل اقدام پیشگیرانه علیه برنامههای هستهای ایران انجام خواهند داد یا خبر، گفتند: بله. آنها همچنین خاطرنشان کردند که این اقدام نظامی در سال 2013 انجام خواهد شد. راس در ادامه ادعا کرد: اولویت اوباما با موفقیت دیپلماسی است، اما وی قادر است و میتواند اقدام نظامی نیز انجام دهد.
این نظریه و تحلیل در حالی بیان شد که ساختار حاکمیتی کنونی آمریکا براساس آنچه تاکنون نشان دادهاند، هنوز متعهد به رویکرد دیپلماتیک در قبال برنامه هستهای ایران هستند و در همین چارچوب نیز تلاشهای پیدا و پنهانی برای از سرگیری مذاکرات هستهای با ایران را در دستور کار قرار دادهاند. از این رو ممکن است طرح تحلیلهای اینچنین که در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای ایران تا اواخر سال 2013 گزینه نظامی این پرونده را به سرانجام میرساند صرفا جنبه اعمال فشار و تهدید داشته باشد تا از یکسو جمهوری اسلامی ایران را وادار به بازگشت به مذاکرات هستهای کند و از طرف دیگر در صورت از سرگیری مذاکرات در مسیر دستیابی به توافق همهجانبه انعطاف بیشتری از خود نشان دهد.
منبع: روزنامه بهار