فرارو- علی اکبر ولایتی که 16 سال وزیر خارجه کشورمان بوده است؛ اکنون مشاور رهبر انقلاب در امور بین الملل می باشد. وی با اینکه در رشته پزشکی اطفال تخصص دارد؛ اما هیچگاه از سیاست و دیپلماسی فاصله نگرفته است.
در تمامی سال های پس از صدارت وی بر وزارت حارجه و در هنگامه انتخابات مهمی همچون ریاست جمهوری، از او به عنوان یکی از کاندیداها نام برده می شد. هم اینک نیز از او به عنوان یکی از کاندیداهای بالقوه در انتخابات سال آینده یاد می شود.
اما آنچه که این روزها بیشتر وی را بر سر زبان ها انداخته است، بحث حضور وی در آمریکا برای مذاکرات پنهانی با دولت مردان این کشور می باشد. این شایعه با خبر روزنامه نیویورک تایمز مبنی بر توافق ایران و آمریکا برای مذاکرات دوجانبه پیرامون پرونده هسته ای و مواضع اخیر احمدی نژاد در رابطه با آمریکا، اهمیت بیشتری پیدا کرد.
اما ولایتی در گفتگویی که مشرق با وی انجام داده حضور خود در آمریکا را رد می کند. اهم صحبت های وی در این گفتگو را بخوانید.
اقدامات مرسی درست نبود
*انتظار نداریم که غرب ساکت بنشیند و تحت فشار قرار دادن مرسی و اعلام وفاداری وی به کمپدیوید و همچنین درخواست باراک اوباما، رئيسجمهور آمريکا در کنگره برای بخشیدهشدن یک میلیارد بدهی مصر نشانههایی از این است که آنها ساکت نیستند؛ به عبارت دیگر، این اقدامات به عنوان شمشیر دموکلس بالای سر محمد مرسی است که يا اگر وی حرفهای ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی بزند بخشیده نمیشود و فشارها بر روی مصر بیشتر میشود و یا اینکه کشورهای متحد با آمریکا کمکهای مالی را که به حسنی مبارک میکردند قطع میکنند؛ اینها نمونههایی از فشارها بر مرسی و حکومتهای بعد بنعلی و قذافی است و همه حکومتها نمیتوانند در برابر این فشارها ایستادگی لازم را داشته باشند.
البته اقدامات مرسی هم درست نبود و برخی از متفکران مصر و بزرگان اخوانالمسلمین نسبت به تسامح در برابر اسرائیل واکنش نشان دادند. امیدواریم مقاومت ملت مصر، مانع از آن شود که انقلابها در مصر، تونس و لیبی به مسیر انحرافی کشیده شود.
احتیاجی به محبت آمریکا نداریم
*آمریکا، آمریکاست و ما در طی 34 سالی که از انقلاب میگذرد انواع رؤسای جمهور آمریکا چه دموکرات و چه جمهوریخواه را آزمودهایم. ما احتیاجی به محبت آنها نداریم و اگر امروز ایران جلوی آمریکا ایستاده به خاطر اقتدار جمهوری اسلامی است و همین اقتدار آنها را مجبور به عقبنشینی کرده است.
منطق ما در برابر آمریکا روشن است، آنها میگویند ما کار هستهای صلحآمیز نکنیم اما این حق ایران است و ما به هیچ وجه زیر بار نمیرویم چرا که اگر به فرض هم ما به طور موقت از حق خود صرفنظر کنیم آنها بهانه دیگری را مطرح میکنند.
درباره احتمال عقب نشینی یا تعلیق هسته ای
*این، ذهنیت ما نیست چرا که در یک دوره، ایران داوطلبانه و بنا به پیشنهاد غرب، غنیسازی را متوقف کرد اما آنها به هیچ یک از وعدههای خود عمل نکردند و روز به روز جلوتر آمدند، به همین جهت و با همين اتمام حجت، غنيسازي باز گشت. تجربه تلخی بود اما یک خاصیت بزرگ داشت و آن این بود که برای چندمین بار به خودمان ثابت شد که اگر عقبنشینی کنیم آنها دست از ادعاهای خود برنمیدارند، ضمن اینکه همه آنهایی که در داخل کشور با حسن نیت خواستار تسامح طرف ایرانی بودند فهمیدند که برخورد آمریکا با ما تغییری نکرد.
درباره پیشنهاد سازش در مذاکرات و نرمش در برابر سياستهای آمریکا
*آنهایی که این پیشنهاد را میدهند راهحلی را ارائه نکردهاند. سؤال من اینجاست که جمهوری اسلامی تا کجا و تا کی باید با ملایمت برخورد کند؟ چه تضمینی وجود دارد که اگر به عنوان مثال، ایران به بخشی از خواستههای غرب پاسخ مثبت دهد آنها به به ادعاها و قولهای خود وفادار بمانند؟ آیا آنها این اقدام را تفسیر به ضعف و ترس جمهوری اسلامی نمیکنند؟
سرنوشت مذاکرات هيئت مذاکرهکننده هستهاي کشورمان با گروه 1+5
*سرنوشت مذاکرات، به رفتار و راه و روش طرف مقابل بستگی دارد. ما در مذاکرات تجربه زیادی داریم، ما در مذاکره برابر صدام ایستادیم و اعلام کردیم که حتی یک وجب از مرز خود عقبنشینی نمیکنیم، ضمن اینکه نیمی از اروندرود هم برای ماست. در واقع، آنها میخواستند تمام اروندرود را بگیرند و موضوع اختلاف هم همین بود اما ما بر خواسته خود پاي فشردیم و در نهایت، روزی صدام با ارسال آخرین نامه، همه چیز را پذيرفت.
منشأ فشار داخلي بر مذاکرهکنندگان هستهاي
*من وسیله اندازهگیری ندارم که میزان فشارهای گذشته را با حال مقایسه کنم اما آن زمان، از داخل، من را به سرسختی متهم میکردند و حتي بعضي با زبان بیزبانی خواستار تسامح در برابر صدام بودند. اکنون هم این فشارها وجود دارد، همان طور که برخی خواستار انعطاف در مذاکرات هستند. ما نمیتوانیم از بحث هستهای بهراحتی بگذریم چرا که جزء منافع مهم ملی ماست و با دانش و هزینههای فراوان به دست آمده است. چهبسا کشورهایی همین هزینهها را میکنند اما به فناوری هستهای نمیرسند. ما نباید این دستاورد هستهای را دستکم بگیریم.
ایران یکی از 20 کشوری است که در دنیا از این فناوری عظیم برخوردار است. ميدانيم کشوري که فناوری هستهای دارد ناگزير در نزدیک به 500 رشته علمی که به این فناوری متصل است از پیشرفتهاي علمی و فناوریهاي پيچيده برخوردار خواهد بود.
انرژی هستهای فقط به این معنا نيست که از اورانیوم 3.5 درصد غنيشده، برق تولید کنیم. به هر حال، نفت و گاز روزی به پایان میرسد و آن روز، تنها منبع هستهای برای ما میماند و غرب با علم به این موضوع، میخواهد این امکانات را در اختیار داشته باشد تا در زمان مقرر به شرط اطاعت از دستورات، به صورت قطرهچکانی ما را از این انرژی بهرهمند کند.
درباره ادعای پایان یافتن تحریم ها در صورت نرمش ایران
*کسانی که این ادعا را دارند شناختی ازفضای بینالمللی ندارند چرا که اگر این فضا را میشناختند اینگونه سخن نميگفتند. حرص و طمع غرب تمامی ندارد؛ غرب، سیریناپذیر است و من کشوری را در دنیا نمیشناسم که بابت خواستههای ناحق قدرتهای غربی عقب نشسته باشد و آنها به وعدهشان در دادن امتیازات وعدهدادهشده عمل کرده باشند.
درباره ادعای آمریکا مبنی بر سنگین تر بودن تحریم های فعلی نسبت به تحریمهای زمان جنگ
*این ادعا به هیچ عنوان درست نیست؛ ما در زمان جنگ، گاهی نفت خود را به صورت تکمحموله روی آب میفروختیم و با ما قرارداد خرید نفت نمیبستند و هر وسيلهاي را که احتمال میدادند کاربرد دوگانه داشته باشد به ما نمیفروختند و صنعت خودروسازی ما در زمان جنگ، کیفیت و کمیت امروز را نداشت.
برخی میگویند تحریمهاي امروز از آن زمان سنگینتر است اما آن زمان، ما علاوه بر تحریم ها جنگ را هم تجربه می کردیم و هر لحظه در هر نقطهاي که کسي زندگي ميکرد بهويژه در نيمه غربي کشور، نگران انفجار یک موشک بودیم، هر لحظه دهها شهید و مجروح داشتیم و بخش قابل توجهی از بودجه را صرف جنگ ميکردیم.
آیا بحث غنیسازی هستهای، جزء دستاوردهای دولت نهم و دهم است
*بحث شروع فعالیتهای هستهای از زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبري آغاز شده و تاکنون هم ادامه داشته، منتها در دولت نهم، توسعه بیشتری یافت. البته اگر بخواهیم از یک شخصیت محوری در جریانات هستهای صحبت کنیم باید از شخص مقام معظم رهبری نام ببریم چرا که اگر تدابیر ایشان نبود فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی، خیلی وقت پیش متوقف میشد.
بحث ورود به ریاست جمهوری يازدهم
*اگر همه به توصیه رهبر انقلاب مبنی بر عدم ورود زودهنگام به بحث انتخابات اهتمام کنند حتماً به نفع کشور خواهد بود، چرا که اگر این فضا داغ شود و هر کسی یک حرف موافق یا مخالف بزند، امور جاری کشور، تحتالشعاع این امور قرار میگیرد و تبدیل به موضوع اول میشود در حالی که رفع مشکلات موجود باید اولویت دولتمردان باشد. تا زمان انتخابات خیلی زمان باقی است و نباید با ورود نابهنگام و زودرس، به بحثهاي انتخاباتي بپردازيم.
درباره نامزدي در انتخابات از سوي گفتمان وحدت ملي
*من هم راجع به این موضوع مطالبی را در برخی سایتها خواندم اما نه کسی با من در این رابطه صحبتی داشته و نه من با کسی حرفی زدهام. اگر در آینده بخواهم راجع به این موضوع تصمیمی بگیرم در همان آینده هم اظهارنظر خواهم کرد.
درباره حضور اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری
*کسی که میخواهد در مجلس و یا جایگاهی مهمتر همچون ریاست جمهوری قرار گیرد باید به اسلام، نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی اعتقاد داشته باشد و مهمتر از همه به اصل ولایت فقیه معتقد باشد، چرا که ولایت فقیه، ستون فقرات نظام است و نمیشود کسی برای ریاست جمهوری اعلام آمادگی کند که ولایت فقیه را قبول نداشته باشد. بنابراین هرکسی تا زمانی که رو در روی نظام قرار نگرفته و مباني و اصول حکومت جمهوري اسلامي را قبول کرده از هر جناح و گروهی که هست میتواند در انتخابات شرکت کند.
صحت و سقم خبر مذاکره مستقيم با آمريکا
*تا آنجا که من از تصمیمات نظام اطلاع دارم چنين چيزي صحت ندارد.
در برخی خبرهای منتشرشده از سوی رسانههای غربی ادعا شده است که شما مذاکرات مستقیمی با طرف آمریکایی داشتهاید..
*از پایه و اساس دروغ است.
عکسی از شما در اجلاس سران جنبش عدم تعهد منتشر شده که در حال صحبت درگوشی با محمد مرسی هستید؛ آنجا به مرسی چه میگفتید؟
*اگر قرار بود علنی شود که درگوشی حرف نمیزدیم! چيز خاصي نبود. احوالپرسي ميکرديم.