شهرام شکیبا در خبرآنلاین نوشت:
اول - دلار
اسدالله بادامچیان: «آقای احمدینژاد در آغاز دولت خود وعده داده بود اقتصاد را فعال و مردم را در معیشت و امور اقتصادی راضی کنند. مردم انتظار دارند دولت رفاه عادلانه اقتصادی و آسانسازی اداره معیشت آنها را در اولویت قرار دهد.»
- «مردم انتظار دارند» یا «انتظار داشتند» ؟ به گمانم حاجآقا یه 7 سالی تأخیر دارند.
- قیصر، کجایی که مردم 7 ساله انتظار دارن!
- حاجآقا این همه حضور فعال و مؤثر برای سن و سال شما مناسب نیست. شما چرا با این حالتون؟ خدای ناکرده از شدت سلامتیتان به خطر میافتد و هیأتهای مؤتلفه یکی از فعالترین، کمسنو سالترین و جوانترین اعضایش را از دست میدهد.
- اساساً شما فقط سالی یکبار اظهارنظر بفرمایید و بفرمایید: «عیدتان مبارک» کفایت میکند. راضی به این همه زحمت نیستیم.
بادامچیان: «به نظر میرسد پس از مشکلآفرینی در مورد قیمت مرغ دوباره مدار اشکالآفرینیها به حوزه ارز و طلا برگشته است. دولت باید هرچه زودتر بساط این اشکالآفرینی را جمع کند.»
- چه خوب است که آقای بادامچیان در اینباره یکه و تنها به میدان آمده است. این میزان شجاعت ستودنی است. چون همه با گرانی مرغ و ارز و دلار موافقند و اعلام موافقت هم کردهاند. فقط ایشان طی یک عمل متهورانه اعلام مخالفت کردهاند که شایسته تقدیر است.
- مملکتداری هم سخت است. مشکل مرغ را حل میکنی، مشکل تخممرغ پیش میآید، مشکل تخممرغ را حل میکنی، مشکل ارز پیش میآید، مشکل ارز را حل میکنی، مشکل صیغه پیش میآید.
دوم - صیغه
آقای قرائتی خطاب به وزیر و رؤسای دانشگاهها گفته است: «ازدواج موقت باید در دانشگاهها راه بیفتد.» دانشجو هم گفته: «درباره ازدواج موقت دانشجویان برنامهای نداریم.»
از طرفی دانشجو که وزیر علوم است، گفته: «دانشگاههای تکجنسیتی خواست همه است.» آقای دانشجو اساساً یک طوری است که خوب متوجه خواست همه میشود. فقط نمیدانم چرا آقای قرائتی را جزو «همه» حساب نمیکند. تازه ایشان فرمودهاند: «ما در فضایی حرکت میکنیم که دین برای ما ترسیم کرده است.» با این حساب تکلیف فضای دلپذیری که آقای قرائتی برای دانشگاه ترسیم کرده، چه میشود؟
حالا فرض کنیم آنچه هر دو بزرگوار تشخیص دادهاند که باید بشود، بشود با این حساب تکلیف صیغه در دانشگاههای تکجنسیتی (!) چه میشود؟
بالاخره باید مشکل حل بشود. یا به توصیه آقای دانشجو مشکل از بیخ و بن باید حل شود یا باید راه حل میانبر آقای قرائتی را به کار بست. به نظر بنده به عنوان یک کارشناس جهانی در عرصه مرغ، تخممرغ، ارز، سکه و ازدواج موقت، تنها راه حل بریدن سر گاو است، نه شکستن خمره.
اینکه آقای دانشجو به دولت منتصب بوده و تا چه حد کاری نداریم و کاری هم نداریم دولت ما چقدر به منافع ملی ما مینگرد .
موضوع این است که به اسم اسلام و برخوردهای سلبی میخواهند از کوتاه ترین راه به مقصود برسند. اما در این بین واقعا فکر نکردند اکثر ازدواجهای زمان ما از طریق آشنایی در دانشگاه است و چند سالی هم هست که شاهد برپایی ازدواجهای دانشجویی هستیم که حرکت فرهنگی و خوبی است .
حال بیاید و دانشگاه را تک جنسی کنید به نظرتان امار ازدواج که اکنون پایین است کمتر نمیشود. ایا ازدواجی که بر اساس چند سال شناخت از یکدیگر باشد بیشتر دوام میابد یا ازدواجی که اشنایی ان در خیابان و پارک و... باشد؟؟؟؟؟
آیا وقتی نیست گزینه ایی جهت انتخاب به واقع انتظار رشد ازدواج چقدر منطقی است؟؟
ایا زنگ خطر کاهش جمعیت ایران را این آقا نشنیده است که او و بعضی از افراد مذهبی دائما فریاد جدایی سر میدهند؟؟؟
این کار به واقع آب بر آسیاب دشمن ریختن است و باعث کاهش جمعیت ایران مرکزی (شیعه) و خطری بسیار جدی برای استقلال ایران است.
آیا تور و سفر رفتن چند دانشجو آن هم از طرف خود دانشگاه ها یا نشستن انها بر دور یک میز و درس خواندن و خنیدین با هم انقدر سخت و غیر قابل تحمل است؟؟؟؟؟
اگر دانشگا ها به سمت تک جنسیتی پیش رود بزودی فاجعه جمعیتی رخ خواهد داد !!!
حالا خود دانید
به سن و سال بادامچیان گیر دادن که هنر نیست!
لذا جناب نویسنده محترم مقاله (آقای شکیبا)، در انتقاد و طنز لازم نیست مودب باشی، هر چه می خواهت دت تنگت بگو!
نه فقط به سن و سال افراد گیر بده، بلکه به حریم خصوصی آنها نیز وارد شو، و . . .