سردر سينماها مدتي است كمتر رنگ چهرههاي بازيگراني را به خود ميبيند كه پاي ثابت فيلمهاي كمدي تجاري بودند.
فيلمهايي كه اغلب در مدت زماني كوتاه توليد و به فاصله كمي از ساخت روانه پرده نمايش ميشدند و گيشه نسبتا تضمينشدهيي داشتند و از سويي مورد انتقاد جدي منتقدان و گروهي از سينماگران بودند.
فيلمهايي با شوخيهاي تكراري و موضوعاتي جوابپسداده و بازيگراني كه تصوير آنان از سردر اين سينما با يك فيلم به سردر سينماي ديگر با فيلمي تازه منتقل ميشد و آنچه در محتوا اتفاق ميافتاد، اغلب تفاوتي با يكديگر نداشت.
البته به تازگي فيلم سينمايي «تو و من» به كارگرداني محمد بانكي در همين حال و هوا و با حضور چهرههاي شناختهشده فيلمهاي كمدي الناز شاكردوست و محمدرضا گلزار اكران عمومي شده است، اما نمايش دو سه فيلم در اين حال و هوا در شش ماه از يكسال به وضوح نشان از فروكش كردن موج فيلمهاي كمدي تجاري دارد؛ موجي كه ميتوان گفت به نوعي از اوايل دهه 80 به صورت جدي وارد ميدان شد و نزديك به 10 سال بخش قابل توجهي از توليدات سينماي ايران را از آن خود كرد و در نهايت اواخر دهه 80 از سوي مخاطب پس زده شد.
از جمله نخستين نمونههاي اين فيلمها ميتوان به «شاخهگلي براي عروس» به كارگرداني قدرتالله صلحميرزايي با بازي جواد رضويان، حديث فولادوند و مجيد صالحي اشاره كرد كه اكران موفقي نيز داشت.
«كما» به كارگرداني آرش معيريان و با بازي محمدرضا گلزار، امين حيايي و حديث فولادوند جزو نمونههاي موفق اين نوع فيلمها محسوب ميشود كه در سالهاي بعد تلاش شد بارها از روي آن كپيبرداري شود.
علاوه بر گلزار و حيايي كه در كنار بازي در فيلمهاي غيركمدي تجاري، سالانه در يكي دو فيلم با اين حال و هوا حاضر ميشدند، رضا شفيعيجم، جواد رضويان، مجيد صالحي، مهران غفوريان، رضا عطاران، الناز شاكردوست، سحر زكريا و علي صادقي جزو بازيگران ثابت اين فيلمها محسوب ميشوند كه حالا چندي است كمتر تصوير آنان روي سردر سينماها ديده ميشود.
نگاهي به كارنامه اين بازيگران نشانگر روند حضور آنان در سينماي تجاري و در نهايت مسيري است كه اكنون بيشتر متوجه سريالها يا فيلمها و مجموعههاي شبكه نمايش خانگي است.
حيايي؛ مقبول در نقشهاي مختلف
فيلم سينمايي «كما» به كارگرداني آرش معيريان را ميتوان نقطهعطفي در كارنامه كاري امين حيايي دانست.
حيايي كه پيش از اين فيلم سينمايي نيز به عنوان بازيگر فيلمهاي محبوب گيشه شناخته شده بود، با فروش ركوردشكن كما وارد مرحلهيي تازه از فعاليتهاي سينمايي خود شد.
معيريان كه خود هم با «كما» نشان داد ميتواند در ساخت فيلمهاي گيشهيي موفق عمل كند، بازيگران خود را به عنوان نيروهاي جدي سينماي گيشهيي به بدنه سينماي ايران معرفي كرد. امين حيايي پيش از «كما» در فيلمهايي همانند «دستهاي آلوده»، «مزاحم» يا «دختر ايروني» بازي كرده بود اما نقش جدي او در فيلمهاي «دستهاي آلوده» و «مزاحم» نتوانسته بود محبوبيت او را به اندازه بازي در «كما» بالا ببرد.
حيايي كه از اوايل دهه 70 فعاليت خود را در سينما آغاز كرده بود، از آغاز دهه 80 وارد فاز تازهيي از كار در سينما شد و سالهاي پركاري او شروع شد.
بازي در فيلمهاي مختلف در طول يك سال نشان داد مخاطب از ديدن چهره او در فيلمهاي مختلف هرچند رنگ و بوي چندان متفاوتي نداشته باشد، خسته نميشود و گاه اين پركاريها نوع فعاليت برخي از بازيگران قبل از انقلاب را يادآوري كرد. حاصل اين فعاليتها نقش بستن تصوير حيايي روي سردر سينماها حداقل در شش ماه از سال بود. او در اين سالهاي پركاري، در فيلم داريوش مهرجويي هم بازي كرد.
مهرجويي با استفاده از جنبه كمدي بازي حيايي از او در فيلم «مهمان مامان» استفاده كرد؛ فيلمي كه فضايي كمدي داشت و حيايي هم در نقش دانشجويي درسخوان در آن ظاهر شده بود.
هرچند پركاريها تصاوير تكراري از حيايي براي مخاطب به وجود آورده اما همچنان او را ميتوان يكي بازيگران شاخص سينماي ايران در حوزه طنز و كمدي محسوب كرد.
او امسال با نقشي جدي در فيلم «قلادههاي طلا» به كارگرداني ابوالقاسم طالبي روي سردر سينماها حاضر شد. بازي او در نقش يك مامور وزارت اطلاعات نشان داد حيايي همچنان بازيگر قابلي براي حضور در نقشهاي جدي است.
گلزار؛ ستاره سينما
محمدرضا گلزار را به صراحت ميتوان سوپراستار سينماي ايران در دهه 80 ناميد؛ بازيگري كه به لحاظ كيفيت و تكنيكهاي بازيگري شايد نتواند امتياز چنداني به دست آورد اما با اتكا به قابليتهاي ظاهري توانسته طرفداران بسياري بيابد.
البته گلزار برخلاف بسياري از بازيگران كه محبوبيت خود را از تلويزيون به دست ميآورند و پس از آن در سينما مطرح ميشوند، از دنياي موسيقي وارد سينما شده و طرفدارانش از آن عرصه تا سينما او را همراهي كردهاند.
همچنان دو فيلم شاخص در كارنامه كاري محمدرضا گلزار، بازيگر محبوب و پركار سينماي ايران، ديده ميشود.
«بوتيك» به كارگرداني حميد نعمتالله بهترين بازي و «آتشبس»، جذابترين و پرطرفدارترين حضور گلزار روي پرده سينماست.
هر چند پس از اين فيلمها باز هم گلزار در مسير اصلي جريان بازيگري خود قرار گرفته و اغلب در فيلمهاي گيشهيي ظاهر ميشود. از جمله اين فيلمها ميتوان به «تو و من» ساخته محمد بانكي اشاره كرد كه به تازگي به نمايش عمومي درآمده است.
«شيش و بش» نيز ديگر فيلم اين بازيگر در فضاي كمدي تجاري بود كه سال قبل اكران شد و البته واكنشهايي را نيز به همراه داشت.
شاكردوست؛ دنياي سينماي تجاري
الناز شاكردوست بازيگري را با حضور در فيلم «گل يخ» به كارگرداني كيومرث پوراحمد آغاز كرد. هر چند «گل يخ» را پوراحمد كارگرداني كرده بود اما جزو فيلمهاي گيشهيي سينما محسوب ميشود و جايگاه قابل توجهي در كارنامه پوراحمد ندارد.
شايد همين نحوه حضور در سينما بود كه شاكردوست را در جريان فيلمهاي گيشهيي و عامهپسند قرار داد. او در مدت نزديك به هشت سالي كه وارد سينما شده، در بيش از 27 فيلم ظاهر شده كه شايد قابل تاملترين آنها «اتوبوس شب» كيومرث پوراحمد باشد، البته شاكردوست در اين فيلم در نقشي بسيار كوتاه حضور داشت.
سالانه بازي در سه چهار فيلم براي بازيگري كه تازه وارد عرصه سينما شده، طبيعتا كارهاي تكراري را سبب خواهد شد؛ اتفاقي كه درباره شاكردوست ديده ميشود.
هرچند او در كارهاي مختلف و فيلمهايي كه فضايي را براي او فراهم كردهاند، سعي كرده تا حدودي متفاوت عمل كند اما گويا همواره زرق و برق سينماي تجاري در مقابل حضورهاي اندك اما قابل توجه براي اين بازيگر جوان جذابتر بودهاند. اين بازيگر نيز در «تو و من» حضور دارد.
از جمله تازهترين فعاليت سينمايي او ميتوان به بازي در «رسوايي» به كارگرداني مسعود دهنمكي اشاره كرد كه كاري متفاوت در كارنامه اين بازيگر محسوب ميشود. اين فيلم برخلاف سه فيلم «اخراجيها...» كاري كمدي نيست. آنچه به عنوان خلاصه داستان اين فيلم منتشر شده عبارت است از: «مضمون فيلم دغدغههاي آرمانگرايانه و عدالتطلبانه است و در لايههاي زيرين، عرفانهاي كاذب را نفي ميكند.»
رضويان؛ غرق در سينماي تجاري
جواد رضويان هم از آن گروه بازيگراني است كه به واسطه كارهاي تلويزيوني به مخاطبان معرفي شد و پس از به دست آوردن محبوبيتي در تلويزيون راهي سينما شد.
رضويان نيز بازيگر مجموعهيي از فيلمهاي كمدي است كه با توجه عمده به گيشه ساخته ميشوند و اتفاقا حضور اين بازيگر يكي از اصلهاي جدي فيلم براي جذب تماشاگر محسوب ميشود.
رضويان كه در تلويزيون به عنوان جواني خوشذوق در زمينه كارهاي كمدي و طنز معرفي شده بود در سينما بيش از آنكه در قيد و بند كيفيت كار باشد، نگاهي جدي به گيشه و ميزان جذابيت كار براي تماشاگران دارد.
حضور در فيلم سينمايي «شاخه گلي براي عروس» با توجه به پوستر طراحي شده براي فيلم و ظاهر اين بازيگر در فيلم قدرتالله صلحميرزايي نشان داد دغدغههاي رضويان چه سمت و سويي دارد. «دهرقمي» و «چارچنگولي» را ميتوان اوج درخشش رضويان در كارهاي كمدي محسوب كرد.
البته درخشش در همان زمينه و حد و اندازه كارهاي كمدي گيشهپسند. او در «چارچنگولي» در كنار رضا شفيعيجم يكي از نقشهاي پرطرفدار خود را بازي كرد، هرچند كه اين حضور ارزشي به كارنامه كاري اين بازيگر اضافه نميكند.
مجموع حضور رضويان در سينما شامل 10 فيلم «اخلاقتو خوب كن»، «يك جيب پر پول»، «اخراجيها 2»، «چارچنگولي»، «دلداده»، «ده رقمي»، «زندگي شيرين»، «كلاهي براي باران»، «شاخه گلي براي عروس» و «شارلاتان» است كه همگي جزو محصولات تجاري سينماي ايران محسوب ميشوند.
شفيعيجم؛ همهچيز به قيمت كمدي
مهم نيست كه چه پيشينهيي داشته باشي تا بتواني تماشاگر را بر پرده سينما ميخكوب كني. دقيقا اين نكته مهم است كه يكبار و فقط يكبار بتواني دل مخاطب را بربايي و نام خودت را بر ذهنش حك كني تا هم خودت بسيار ديده شوي و هم اينكه تهيهكننده از اينكه با تو قرارداد ببندد رضايت داشته باشد.
رضا شفيعيجم اگرچه از طيف جوانان خوشظاهر سينما نيست اما ميشود او را از جنس همنسلان ساعت خوشي خودش جا داد. او كه هر نقشي را آنقدر خوب بازي ميكند كه تماشاگر حسابي بخندد و او كه چند بار توانست خودش را در ذهن مخاطبان تلويزيون و سينما حك كند؛ رضا شفيعيجم است.
البته فعلا اين نام خيلي جذابتر از بامشاد نيست و هنوز هم خيليها او را با چنين نامي ميشناسند. او هر فيلمي بازي كرده به مذاق كمديبينهاي حرفهيي سينما كه يك دم دست از سر سريالهاي طنز تلويزيون هم برنميدارند خوش آمده است.
همين خوشآمد يعني كه فروش فيلم تضمين شده است. حالا رضا شفيعيجم كه با نسل درخشان سالهاي دورتر، در ساعت خوش درخشيده بود توانسته به تنهايي يكه تازي كند. اگر در سالهاي بعد از ساعت خوش تا به حال فقط مهران مديري توانست به فتح قله برسد، در كنارش جناب بامشاد، يار ديرين او هم به فتح گيشههاي سينما ميانديشد.
او بيش از دوستان قديمي خود توانست در سينما موفق باشد. خيليها از آن دوره تقريبا فراموش شدند، مابقي در تلويزيون ماندند، اما او مدتي در سينما پاي ثابت ليست تهيهكنندههاي توليدكننده فيلمهاي بفروش بود و حالا با كم شدن توليد فيلمهاي تجاري شفيعيجم نيز راهي رسانه ديگري شده است.
بازي در فيلمهايي كه در شبكه نمايش خانگي عرضه ميشود فضاي ديگري براي اين بازيگر است كه همچنان كار در فيلمهاي كمدي را ادامه دهد.
شفيعيجم حتي در عرصه شبكه نمايش خانگي فيلمي را هم كارگرداني كرد كه ديگر غير از تكهكلامها و اكتهاي تكراري او چيزي نداشت و اين نشان ميدهد بازيگري كه روزي ميتوانست مخاطب را بهشدت جذب كند، در نبود كارگرداني قابل در زمينه فيلمهاي كمدي از همه توان خود دور شده است.
عطاران؛ حركت روي خط سينماي تجاري
رضا عطاران مدتي پاي ثابت سريالهاي مناسبتي ماه رمضان بود و همين سريالها او را به يكي از شناختهشدهترين بازيگران طنز در تلويزيون تبديل كرده بود.
تجربيات او در زمينه ساخت مجموعههاي مناسبتي بسيار پرطرفدار بود و همين محبوبيت او را بيش از پيش كرد. البته او چند سالي هم هست كه در پروژههاي سينمايي به عنوان بازيگر شناخته شده است.
او به مرور از نقش مكمل بامزه خودش را به يك نقش ثابت ارتقا داد و اينها را مديون استعداد ويژه و شكل انحصاري كمدياش است. رضا عطاران در سالهاي اخير يكي از پركارترين بازيگران سينماي ايران به حساب ميآيد.
او كه در حد فاصل سالهاي 76 تا 86 تنها در 5 فيلم سينمايي بازي كرده بود از سال 86 تا 91 در 20 فيلم نقشآفريني كرد. رضا عطاران به واسطه محبوبيت بينظيرش در تلويزيون توانست وضعيت مناسبي در سينما پيدا كند و بدون شك توجه به هر كدام از اين فيلمها به خاطر حضور رضا عطاران است. او در سال 1390 فيلم «ورود آقايان ممنوع» را روي پرده داشت كه عنوان پرفروشترين فيلم سال را به دست آورد و در همان سال نخستين فيلم سينمايي خود را با عنوان «خوابم ميآد» كارگرداني كرد كه يكي از چهار فيلم ميلياردي اكران سال 1391 است.
در شرايطي كه عطاران به سمت كارهايي تجربي و كارگرداني در سينما گرايش پيدا كرده البته كماكان در سينماي تجاري نيز به حضور خود ادامه ميدهد.
صالحي؛ چهرهيي تكراري بر بيلبوردها
مجيد صالحي، بازيگري كه مخاطب چهره او را به واسطه مجموعههاي تلويزيوني شناخته، با آغاز موجي از فيلمهاي كمدي فعاليت خود را در سينما به صورت جدي آغاز كرد.
او كه قبل از دهه 80 «چشم شيطان» و «يكي بود، يكي نبود» را در سينما داشت، در دهه 80 با شكلي تازه و متفاوت به سينما آمد.
«مجردها» نخستين فيلمي است كه صالحي در دهه 80 بازي كرد. فيلم اصغر هاشمي اثري آبرومند در جريان كمدي موجود در سينما بود كه اتفاقا فروش خوبي نيز داشت. اما حضور صالحي در سينما حاصل راه افتادن موجي در سينما بود. موجي كه پس از مجموعههاي تلويزيوني 90 شبي آغاز شده بود و بيش از هرچيز به محبوبيت و شناختهشده بودن بازيگر از سوي مخاطبان اتكا داشت.
«شاخه گلي براي عروس» از جمله همين تجربيات براي صالحي است. شوخيهاي كلامي، سادگيها و لودگيها در بازي تكرار حالات و گفتار مخاطبپسند در نقشهاي مختلف از ويژگيهاي بازي صالحي در فيلمهايي همانند «دلداده»، «سوغات فرنگ» و «هرچي تو بخواي» است.
تصوير خندان صالحي بر بيلبوردهاي تبليغاتي اين فيلمها خود نشاندهنده نوع عملكرد صالحي در فيلمهاي مختلف است، هرچند كه همين حالتها و بازيهاي او از سوي مخاطبان مورد توجه قرار ميگيرد. او در تابستان امسال «همه چي آرومه» را روي پرده داشت كه البته اين فيلم محصول سال 1389 است و او در سالهاي 90 و 91 فعلا در كار تازهيي بازي نكرده است.
غفوريان؛ سراب سينما
در سالهايي كه تلويزيون ايران سراغ تجربهيي تازه با عنوان توليد مجموعههاي 90شبي رفته بود، مهران غفوريان از نخستين بازيگران و كارگرداناني بود كه در اين مسير قدم گذاشت و تجربه موفق «زير آسمان شهر 1» را رقم زد.
غفوريان كه پيش از اين كار نيز در آيتمهاي طنز تلويزيوني خوش درخشيده بود، با پشتوانهيي از كارهاي موفق تلويزيوني وارد سينما شد اما سينما براي اين بازيگر سرابي بيش نبود، زيرا او هيچگاه نتوانست موفقيتهايش را در تلويزيون، در سينما تكرار كند.
هرچند در ابتداي راه مخاطبي كه خاطرات خوشي از بازيهاي تلويزيوني او به خاطر داشت، به شور و شوق بسيار راهي ديدن كارهاي اين بازيگر در سينما ميشد اما به مرور غفوريان كه البته دچار برخي حواشي و خبرها و شايعات شده بود، نشان داد نميتواند موفقيتهاي تلويزيوني خود را در مديوم سينما تكرار كند.
نخستين بازي سينمايي او در فيلم سينمايي «شارلاتان» به كارگرداني آرش معيريان بود؛ فيلمي كه پس از «كما» ساخته شد اما به حدي گيشه را مد نظر قرار داده بود كه به هيچ عنوان نتوانست موفقيتهاي فيلم اول معيريان را تكرار كند و در نتيجه بازي غفوريان نيز چندان جالب توجه نبود.
غفوريان در فيلمهاي كمدي ديگري نيز بازي كرده اما نه «انتخاب» و نه «كلاهي براي باران» نتوانستند وجهه معتبري براي او در سينما رقم بزنند هرچند هنوز هستند افرادي كه با اتكا به محبوبيت تلويزيوني اين بازيگر براي ديدن بازيهايش راهي سينما ميشوند.
«پيتزا مخلوط» و «فوتباليها» كه جزو آخرين فيلمها با بازي غفوريان محسوب ميشوند، سال گذشته به نمايش درآمدند تا نگاه جدي غفوريان به بازي در فيلمهاي مربوط به شبكه نمايش خانگي باشد.
صادقي؛ حضورهاي تكراري
علي صادقي هم پس از كسب محبوبيت از طريق بازي در مجموعههاي تلويزيوني و همكاري با رضا عطاران براي مخاطب به چهرهيي شناختهشده و محبوب تبديل شد. آنچه درباره حضورهاي صادقي در فيلمهاي مختلف ميتوان گفت، بيش از آنكه مناسب بهكارگيري واژه بازي باشد، به نوعي حركتها و رفتارها و شوخيها مقابل دوربين است.
صادقي آنچه از شوخيهاي روزمره دارد، در ديالوگها و رفتارهاي نقشي كه به او پيشنهاد شده، وارد ميكند كه اوج اين شكل بازي او را ميتوان در فيلمهاي «هوو» و «تيغزن» مشاهده كرد. او البته در بازيهاي تلويزيوني خود نيز چنين حضوري دارد اما سادهلوحي ظاهري و برخي شيطنتها كه مربوط به نقش است، از اين بازيگر شخصيت جذابي براي تماشاگر ساخته و او را در جمع بازيگران پرطرفدار فيلمهاي گيشهيي قرار ميدهد.
نگاهي به بازي صادقي در فيلمهاي «كيش و مات»، «اگه ميتوني منو بگير»، «چپدست» و «پيكنيك در ميدان جنگ» نشان ميدهد صادقي هيچگاه تلاش نكرده و مايل نبوده از تكرار بازيهاي قبلي خود فاصله بگيرد و وارد فاز تازهيي در اين عرصه شود. بازي او در «همه چي آرومه» نيز كاري در ادامه همان بازيهاي قبلي محسوب ميشود.
زكريا؛ پناه شبكه نمايش خانگي
سحر زكريا زماني توانست در سينما حضوري پرتعداد داشته باشد كه فيلمهاي كمدي گيشهيي تمام ابعاد سينماي ايران را دربرگرفته بودند و به حضور بازيگراني كه با دستمزد نه چندان بالا و چهرهيي جذاب براي مخاطب ميتوانستند تماشاگر را راضي نگه دارد، بيش از پيش نياز بود.
زكريا با استيل ظاهري خود كه در برخود اول چندان هم با فضاي طنز و كمدي همخواني ندارد، در كارهاي كمدي زيادي در اين سالها بازي داشته است. او هم بازيگري است كه بيش از هر چيز حضورهاي پرتعداد خود را در سينما مديون محبوبيتي است كه به واسطه كارهاي مطرح تلويزيون به دست آورده است.
بازي در مجموعههاي پرمخاطب مهران مديري در تلويزيون از زكريا چهرهيي شناختهشده در ميان تماشاگران ساخته است. البته بخت هم در اين سالها با او يار بوده زيرا او در فرصتي توسط تلويزيونه شناخته شد كه سينماي ايران بيش از كارهاي جدي و تاثيرگذار به توليد فيلمهاي مخاطبپسند ميپردازد و به اين شكل زكريا هم فرصت بيشتري براي كار مييابد.
«زنان ونوسي مردان مريخي» از كارهاي اخير او در سينما بود. زكريا كه در اين مدت برخلاف گذشته بازيگر كمكاري در سينماست، به سمت شبكه نمايش خانگي رفته و با همكار قديمي خود مهران مديري همكاري ميكند.
افول موج كمدي تجاري
انتقادهاي جدي به فيلمهاي كمدي تجاري و دست پايين گرفتن مخاطب در اين فيلمها بالاخره موجب شد به نوعي اين كارها از چرخه اصلي توليدات خارج شوند هرچند اين دست كم گرفتن مخاطب در نوع ديگري از فيلمها ادامه دارد، اما عملا موج كمدي تجاريهاي دهه 80 كمنفس به دهه 90 رسيد و طبيعتا بازيگران فعال در اين عرصه اگر تواني در بازيگري داشتند، در فضاهاي ديگر به كار خود ادامه دادند و اغلب بازيگران اين نوع كارها يا به شبكه نمايش خانگي پناه بردند يا معدود كارهاي تجاري توليدشده در طول سال.
منبع: روزنامه اعتماد