حسین شریعتمداری در کیهان نوشت:
در نيمه دوم دهه 60- سال 1987 ميلادي- وقتي نجم الدين اربكان، سياستمدار اسلامگراي تركيه با شعار رهايي كشورش از سلطه آمريكا، «حزب رفاه» را تاسيس كرد، كمتر كسي احتمال مي داد كه اين حزب با رويكرد گسترده مردم مسلمان تركيه روبرو شود و 9 سال بعد - 1996- آقاي نجم الدين اربكان، دبير كل حزب رفاه پيروز انتخابات باشد و بعد از چند دهه بركرسي نخست وزيري تركيه لائيك بنشيند. حاكميت نجم الدين اربكان فقط يكسال دوام آورد و اين نخست وزير قانوني تنها به جرم اسلامگرايي!
با دخالت ژنرال هاي ترك بركنار شده و دولتش سقوط كرد. ژنرال ها اعلام مي كردند كه به توصيه اكيد آتاتورك عمل كرده اند كه در سال پاياني عمر خود خطاب به فرماندهان ارتش گفته بود «هرگاه اوضاع كشور را آشفته ديديد و اركان آن را فاسد تشخيص داديد، بدون كمترين ترديد، زمام امور را به دست بگيريد- MARSHAL LAW- تا پس از بازگشت اوضاع به حالت عادي يك دولت غيرنظامي همسو برسر كار آمده و ارتش از حكومت كناره گيري كند».
اين توضيح در حالي بود كه مردم تركيه با رويكرد به حزب اسلامگراي رفاه و رهبر آن، نجم الدين اربكان به جدايي از آتاتورك رأي داده و ناخشنودي خود از چند دهه حاكميت سكولاريسم بر اين كشور مسلمان را اعلام كرده بودند. چند سال بعد - مارس 2003/اسفند 1381- وقتي بار ديگر به آراي مردم تركيه مراجعه شد آقاي رجب طيب اردوغان رهبر حزب اسلامگراي عدالت و توسعه به نخست وزيري رسيد. در همان روزها، مركز استراتژيك «آمريكن اينترپرايز» طي گزارشي با ابراز نگراني از موج اسلامگرايي در تركيه، برخي از سياستمداران آمريكايي را ملامت كرد كه بركناري نجم الدين اربكان را پايان اسلامگرايي در اين كشور تلقي كرده بودند.
بعد از پيروزي عبدالله گل - رئيس جمهور- و طيب اردوغان - نخست وزير- روزنامه انگليسي ديلي تلگراف نوشت در پيروزي اين دو اسلامگراي نزديك به اخوان المسلمين، روسري همسرانشان نقش فراواني داشته است و توضيح داد كه روسري خانم هاي رئيس جمهور و نخست وزير تركيه، مفهومي فراتر از حجاب اسلامي رايج در ميان زنان و دختران مسلمان دارد و از پيوند آنان با انقلاب اسلامي ايران خبر مي دهد.
درباره نگاه مردم مسلمان تركيه به آقاي اردوغان و چرايي رويكرد آنان به ايشان، اشاره به اين نكات در كارنامه سياسي اردوغان نمي تواند بي تاثير ارزيابي شود.
آقاي اردوغان دانش آموخته مدرسه مذهبي امام خطيب و سپس دانشكده علوم اقتصادي و اداري دانشگاه مرمره بود. ايشان بعد از فارغ التحصيلي در اداره حمل و نقل شهر اسلامبول استخدام شد و در سال 1980 به علت اصرار بر انجام تكاليف ديني از ادامه كار بازماند! در سال 1991 به عنوان عضو حزب رفاه و با تاكيد بر آموزه هاي اسلامي در تبليغات انتخاباتي از اسلامبول وارد مجلس تركيه شد.
در سال 1989 كه با شكايت شهرداري به دادگاه احضار شده بود، قاضي دادگاه را به علت شرابخواري فاقد صلاحيت دانست و اين اقدام وي بازداشت يك هفته اي او در زندان بايرام پاشا را در پي داشت.
آقاي اردوغان در سال 1998 پس از قرائت يك شعر اسلامي به جرم ناديده گرفتن قوانين و مقررات حكومت لائيك تركيه، به 10 ماه حبس محكوم شد و...
انتخاب اردوغان به نخست وزيري تركيه با استقبال گسترده مردم مسلمان اين كشور كه چند دهه تحت فشار حكومت لائيك ناچار به ترك بسياري از تكاليف و آداب اسلامي خود شده بودند، روبرو شد. اردوغان اگرچه رابطه سياسي و اقتصادي تركيه با اسرائيل را قطع نكرد و ادامه اين رابطه اعتراض مردم مسلمان تركيه را در پي داشت ولي با ارسال كشتي كمك هاي انسان دوستانه «مرمره» براي مردم به محاصره درآمده غزه كه با حمله كماندوهاي اسرائيلي و شهادت تعدادي از سرنشينان ترك اين كشتي همراه بود، رضايت نسبي مردم را به دست آورد و پس از آن مشاجره لفظي شديد وي با شيمون پرز رئيس جمهور رژيم جعلي اسرائيل، بر محبوبيت وي افزود. اين محبوبيت اما، به درازا نكشيد و همكاري آشكار اردوغان با آمريكا، اسرائيل، عربستان و قطر براي مقابله با دولت سوريه كه يكي از حلقه هاي اصلي مقاومت در منطقه بود، محبوبيت به تدريج كسب شده اردوغان طي دو دهه گذشته را، با تندبادي ويرانگر روبرو كرد و بسياري از رشته هاي نخست وزير اسلامگراي تركيه را پنبه كرد.
تا آنجا كه ديروز، «عبداللطيف شنر» معاون سابق وي- به گفته خود- ملاحظات جاري را ناديده گرفت و زبان به نصيحت همراه با ملامت اردوغان گشود و در مصاحبه با روزنامه «وطن» چاپ تركيه گفت «بحران سوريه زمينه ساز سقوط اردوغان است» و با اشاره به نشانه هاي اين سقوط نتيجه گرفت كه «دشمني اردوغان و داود اوغلو با دولت سوريه براي مردم تركيه قابل توضيح نيست و من هيچ ترديدي ندارم كه مقابله با سوريه ايستگاه آخر اردوغان است و نخست وزير كشورمان همراه با رجال سياسي متنفذ خود مجبور است در اين ايستگاه با قدرت خداحافظي كند».
توصيه معاون سابق اردوغان اگرچه دلسوزانه و مشفقانه است و مي تواند نجات دولت تركيه را از گردابي كه آمريكا و اسرائيل با دلارهاي نفتي عربستان و قطر آفريده اند، در پي داشته باشد ولي اين توصيه ديرهنگام به نظر مي رسد، چرا كه شواهد و قرائن موجود از بحران سخت و شكننده اي حكايت مي كند كه امروزه دولت اردوغان به علت همراهي با آمريكا، اسرائيل، عربستان و قطر براي مقابله با دولت سوريه، يعني يكي از محورهاي اصلي مقاومت منطقه با آن روبرو است. نمايندگان پارلمان در مصاحبه با رسانه ها از اردوغان مي پرسند؛ اگر پايگاه هاي نظامي تركيه را
براي آموزش تروريست ها در اختيار كارشناسان اسرائيلي و آمريكايي قرار نداده اي چرا درخواست نمايندگان مردم براي بازديد از اين پايگاه ها را نمي پذيري؟! و بسياري از شخصيت هاي سياسي و مذهبي و حتي كساني كه فاقد گرايش هاي ديني بوده و تنها به استقلال كشورشان مي انديشند، همكاري تركيه با اسرائيل و آمريكا و عربستان و قطر را غيرقابل توجيه و آسيب جدي و جبران ناپذير به جايگاه تركيه در منطقه ارزيابي مي كنند.
ديروز سايت مؤسسه استراتژيك «بروكينز»- كه نقش برجسته اي در سياست خارجي آمريكا دارد- گزارشي را منتشر كرد كه چند هفته قبل درباره بحران سوريه و چگونگي برخورد با آن به سناي آمريكا ارائه كرده بود. در اين گزارش «مارتين اينديك» پنهان نمي كند كه اصلي ترين هدفي كه آمريكا در بحران سوريه دنبال مي كند، تضمين موجوديت به خطر افتاده اسرائيل است و با اشاره به اين كه كشورهاي عربستان و قطر فاقد مرز مشترك با سوريه هستند، از تركيه به عنوان كشوري ياد مي كند كه توانسته است اين نياز ضروري را براي مخالفان دولت سوريه تامين كند. «اينديك» پيش از اين نيز، آرزوي تركيه براي پيوستن به اتحاديه اروپا را، انگيزه اي براي وارد كردن دولت اردوغان به حلقه كشورهاي درگير با سوريه دانسته بود!
گفتني است دولت آقاي اردوغان در اين ماجرا با يك تناقض غيرقابل توجيه روبروست. چرا كه ادعاي دموكراسي خواهي براي مردم سوريه نمي تواند در ائتلاف با عربستان و قطر و حمايت آشكار و بي پرده آمريكا و اسرائيل از اين ائتلاف همخواني داشته باشد. به بيان ديگر كدام ذهن كودني ادعاي دموكراسي خواهي عربستان را مي پذيرد؟! كشوري كه به قول هانتينگتون در اجلاس 2005 نيكوزيا، مرتجع ترين كشور منطقه است و نظام حكومتي آن به ماقبل تاريخ تعلق دارد! و يا چه كسي باور مي كند كه اسرائيل خيرخواه مردم سوريه باشد؟! و...
همين پنج شنبه گذشته، آقاي اردوغان كه از خيزش هاي پراكنده اما جدي مردم تركيه عليه دولت خود به شدت عصباني بود و در مقابل اين پرسش كه چرا دولت تركيه همراه اسرائيل و عربستان وارد جنگ با سوريه است، بي آن كه پاسخ روشني داشته باشد و در حالتي كه به گزارش فرانكفورتر آلگماينه، غيرعادي به نظر مي رسيد، زبان به گلايه از آمريكا گشود و گفت؛ «آمريكا در مقابله با سوريه ما را تنها گذاشته است».
شواهد ياد شده و بسياري از شواهد و قرائن ديگر ترديدي باقي نمي گذارند كه «تركيه» به نيابت از آمريكا و اسرائيل و با دلارهاي آل سعود و قطر به يك جنگ نيابتي عليه سوريه كشانده شده است. جنگي كه از هم اكنون مي توان پايان آن را كه با هزينه سنگين دولت اردوغان
- و به قول معاون سابق وي سقوط وي و حزبش- همراه خواهد بود، پيش بيني كرد.
اين پايان نه فقط براي مردم مسلمان تركيه، بلكه براي همه ملت هاي مسلمان از جمله مردم و نظام جمهوري اسلامي ايران ناگوار است چرا كه تركيه يكي از كشورهاي بزرگ اسلامي است و شكل گيري دولت اسلامگراي كنوني، اميد و آرزوهاي فراوان مردم تركيه و ساير ملت هاي مسلمان را در پي داشته است و در اين ميان برخي از صاحبنظران نيز با ارائه شواهدي درخور تامل و بعضا غيرقابل انكار بر اين باورند كه آمريكا و اسرائيل با وارد كردن دولت تركيه به بحران سوريه، يك پروژه دومنظوره را دنبال مي كنند. اول؛ بهره گيري از مرزهاي مشترك تركيه براي ارسال اسلحه و اعزام تروريست به سوريه و دوم؛ انتقام از اسلامگرايان حزب رفاه كه به حاكميت چندده ساله لائيك ها در تركيه پايان داده اند.
گفتني است مرحوم نجم الدين اربكان، مؤسس حزب رفاه كه چندي قبل دار فاني را وداع كرد، با مواضع چند سال اخير اردوغان به شدت مخالف بود. ايشان در گفت وگو با يكي از ديپلمات هاي عالي رتبه مسلمان با ابراز نگراني گفته بود؛ اردوغان در ابتدا مانند يك خوشه انگور، شيرين بود و من نگرانم كه دشمنان تركيه از اين انگور، شراب بگيرند!
مطمئن باش سود سرشاری خواهد برد و ما مجبوریم میلیاردها دلار اسلحه مجانی به سوریه و لبنان بدیم