كارآگاهان پليس آگاهي تهران بزرگ چهار جوان شيطانصفتي را كه با ربودن دو دختر جوان آنان را در باغي متروكه مورد آزار و اذيت قرار داده بودند را دستگير كردند.
چهارم شهريور ماه سالجاري، دو خانم جوان با مراجعه به کلانتری 173 امینآباد به مأموران اعلام کردند که توسط دو سرنشین یک دستگاه خودرو پرایدسفید و با تهدید چاقو به یک زمین کشاورزی منتقل شده و توسط آن دو و همچنین دو جوان دیگر که در داخل باغ مشغول مصرف مواد بودهاند، مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند كه با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور شعبه پنجم بازپرسی دادسرای شهرری، پرونده براي رسیدگی تخصصی در اختیار پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت كه با توجه به حساسیت موضوع، شناسایی و دستگیری متهمان در دستور كار کارآگاهان جنایی پایگاه نهم پلیس آگاهی دستور کار قرار گرفت.
دو زن جوان به اسامی مینا 24 ساله و ستاره 18 ساله که خواهر هستند پس از حضور در پایگاه نهم در اظهارات خود عنوان داشتند که در حوالی پاساژ مهدی واقع در میدان شهرری و به قصدرفتن به مرکز درمانی، سوار یک دستگاه خودرو پراید شده اما دو سرنشین پراید با تهدید چاقو آنها را به یک زمین کشاورزی در حاشیه شهرری برده و در آنجا و به همراه دو جوان دیگر ، آنان را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند.
مینا در اظهارات خود به کارآگاهان گفت كه به همراه خواهرم ستاره، در حوالی پاساژ مهدی در حال عبور از خیابان بودیم که ناگهان خواهرم با یک دستگاه خودرو عبوری برخورد کوچکی کرد اما به علت بیماری صرع بیهوش شد كه مشغول به هوش آوردن خواهرم بودم که به اصرار دو سرنشین جوان یک دستگاه خودرو پراید سفیدرنگ براي رساندن خواهرم به بیمارستان، سوار ماشین آنها شدیم و در حالی که تصور میکردم راننده در حال رفتن به سمت بیمارستان است ناگهان متوجه شدم که ماشین از مسیر خود منحرفشده و به همین علت به سرنشینان پراید اعتراض کرده اما آنها با تهدید چاقو مرا ساکت کرده و پس از آن و از سمت کمربندی کهریزک، من و خواهرم را به باغی در امینآباد بردند و در حالی که داخل باغ دو جوان دیگر نیز مشغول مصرف موادمخدر بودند حضور داشتند، هر چهار نفرشان من و خواهرم را مورد آزار و اذیت قرار داده و پس از آن مجددا ما را سوار ماشین کرده و در حوالی شهرری، از ماشین پیاده و متواری شدند كه «ستاره» نیز در اظهارات مشابه، همان اظهارات خواهر خود (مینا) را تکرار کرد.
با آغاز تحقیقات، کارآگاهان با هدایت شکات پرونده، به محل باغ در منطقه امینآباد رفته و آن را مورد شناسایی قرار دادند كه در ادامه کارآگاهان موفق به شناسایی مالک زمین شده اما در تحقیقات از این شخص و همچنین تعدادی از اهالی محل مشخص شد که مالک زمین که در آن تنها چندین اصله درخت کاشته، در حال حاضر رسیدگی چندانی به این محل نداشته و به علت نبود حصار یا دیوار در اطراف زمین، این مکان به محلی برای مصرف موادمخدر و ... تبدیل شده است.
کارآگاهان در ادامه رسیدگی به این پرونده، با مراجعه به محدوده پاساژ مهدی تحقیقات میدانی گستردهای را براي شناسایی سرنشینان خودرو پراید آغاز و سرانجام موفق به شناسایی یکی از سرنشیان خودرو پراید به نام «حسام» 18 ساله شدند كه با شناسایی هویت حسام، بلافاصله محل سکونت حسام در شهرری ـ شهرک گلستان مورد شناسایی قرار گرفت، اما در تحقیقات مشخص شد که حسام از محل سکونت خود متواری شد.
در شرایطی که تحقیقات براي شناسایی مخفیگاه و دستگیری حسام در دستور کار کارآگاهان قرار داشت، اخبار و اطلاعاتی در خصوص هویت یکی دیگر از متهمان به نام «اصغر» 24 ساله در اختیار کارآگاهان قرار گرفت که در روز حادثه و به همراه شخص دیگری به نام «مصطفی»، داخل باغ حضور داشته است.
با شناسایی هویت اصغر، بلافاصله محل تردد وی در محدوده میدان معلم واقع در ابتدای جاده ورامین شناسایی و تحت مراقبتهای پلیسی قرار گرفت و سرانجام اولین متهم پرونده (اصغر) دستگیر و پس از انتقال به پایگاه نهم از سوی شکات پرونده، به عنوان یکی از افراد حاضر داخل باغ، مورد شناسایی قرار گرفت.
با شناسایی اصغر از سوی دو خواهر و با آغاز تحقیقات، متهم در همان دقایق اولیه صراحتا به آزار و اذیت شکات اعتراف کرده و در اظهارات اولیه خود به کارآگاهان گفت كه داخل باغ و به همراه یکی از دوستانم به نام «مصطفی»، در حال مصرف مشروباتالکلی بودیم که «پویا» و «حسام»، در حالی که دو خانم جوان نیز همراه آنها بودند، با خودرو پراید متعلق به پویا وارد باغ شدند.
«اصغر» در ادامه اعترافات خود و درباره نحوه آشنایی خود با «مصطفی»، «پویا» و «حسام» نیز به کارآگاهان گفت كه «مصطفی» را از حدود یک ماه پیش میشناسم و با یکدیگر داخل باغ آشنا شدیم و گاهی اوقات نیز همدیگر را در آنجا میبینیم، با پویا نیز که یک دستگاه خودرو پراید داشته و در همان منطقه امینآباد و در نزدیکی باغ سکونت دارد، در حدود سه ماه پیش آشنا شدم اما حسام را برای اولین بار بود که به همراه پویا، در همان روز جمعه دیده بودم و پیش از آن هیچ وقت او را ندیده بودم.
با توجه به اطلاعات بدست آمده از هویت و محل سکونت یکی از متهمان به نام «پویا» 19 ساله در نزدیکی محل ارتکاب جنایت، مخفیگاه متهم تحت مراقبتهای پلیسی قرار گرفت و پس از انجام هماهنگیهای قضایی، کارآگاهان پويا را نيز دستگير كردند و خودرو پراید متعلق به پویا نیز در محدوده مخفیگاه وی کشف و توقیف شد.
پویا پس از دستگیری و انتقال به پایگاه نهم از سوی شکات پرونده مورد شناسایی قرار گرفت و او نیز همانند اصغر صراحتا به آزار و اذیت دو زن جوان اعتراف کرد و در اظهارات خود عنوان داشت که به پیشنهاد حسام، شکات پرونده را به محل باغ انتقال داده است.
در حالی که شناسایی مخفیگاه و دستگیری متهم متواری پرونده (حسام) در دستور کار کارآگاهان قرار داشت، متهم دیگر پرونده به نام «مصطفی» 24 ساله نيز دستگیر شد.
با گذشت تنها چند ساعت از زمان دستگیری سومین متهم پرونده و با انجام اقدامات، کارآگاهان موفق به شناسایی مخفیگاه «حسام» در یک دامداری متروکه واقع در جاده ورامین شده و پس از اطمینان از حضور حسام داخل دامداری، در حالی که حسام تلاش داشت تا با استفاده از چند سگ نگهبان و رهاکردن آنها به سمت کارآگاهان از محل متواری شود، با شلیک چند تیر هوایی وی را دستگیر و به پایگاه نهم پلیس آگاهی منتقل کردند.
سرهنگ عباسعلی محمدیان، ريیس پلیس آگاهی تهران بزرگبا اعلام این گفت: در رسیدگی به این پرونده و با توجه به حساسیت موضوع، تیم ویژهای از کارآگاهان جنایی پایگاه نهم پلیس آگاهی رسیدگی به این پرونده را در دستور کار خود قرار داد که با پیگیریهای شبانهروزی كه از سوی کارآگاهان این پایگاه انجام شد، در کمتر از 24 ساعت از زمان ارجاع پرونده به پلیس آگاهی، اطلاعات اولیه در مورد هویت متهمان جمعآوری و در کمتر از یک هفته نیز تمامی متهمان دستگیر، پس از دستگیری و در مواجه حضوری با شکات کاملا شناسایی و در ادامه تحقیقات نیز به ارتکاب جرایم خود اعتراف کردند.
ريیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در پایان این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم و همچنین شناسایی کامل آنان از سوی شکات پرونده، قرار قانونی برای هر چهار متهم پرونده صادر و متهمان براي انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتهاند.
نه دختران اروپایی و آمریکایی از امنیت برخوردار هستند و نه دختران ایرانی از عدم امنیت. بلکه کاملاً بر عکسه البته اگه ملاک، مطالعهی جوامع و وضعیت مردم و قضاوت عادلانه با رجوع به اسناد، واقعیتها و اقرارها باشه. و گرنه اگر کسی برای شناخت وضعیت دختر غربی فقط شو یا فیلم سینمایی ببینه و برای شناخت وضعیت دختران ایرانی فقط به سیاهنمایی سایتهای ضد دین یا فیلمهایی چون: «بدون دخترم هرگز» یا «سنگسار ثریا» بسنده کند، معلومه که نتیجهی درست و منطبق با واقعیتی نخواهد گرفت.
برای شناخت از وضعیت و امنیت دختران اروپایی و آمریکایی (غربی) اگه فقط اخبار مندرج در سایتها را مطالعه نمایید کافیست. قتل و تجاوز بر علیه دختران در غرب بیداد میکند. سوئد که مرفهترین و به اصطلاح مدنیترین کشور دنیا است، به لحاظ تجاوز در صدر کشورهای اروپایی قرار گرفته و کارشناسانش میگویند: که این رفتارهای ناهنجار فقط کار عدهای بیسواد و مست و بیکار نیست، بلکه این ناهنجاری رفتاری به عادت طبیعی مردان سوئدی تبدیل شده است! البته این بدین معنا نیست که در دیگر کشورهای اروپایی قتل و تجاوزی صورت نمیپذیرد، بلکه مقدارش کمتر از سوئد است!
تجاوز به دختران، حتی در سن کودکی توسط پزشکان، کشیشان، پلیس، نظامیان، اساتید دانشگاهها و ...، همیشه در صدر اخبار غرب قرار دارد. امروزه یک دختر غربی در هیچ کجا امنیت ندارد. در مدرسه، در دانشگاه، در کلیسا، در یتیمخانه و در سن کودکی، در پلیس، در عضویت ارتش ... و حتی در میان اعضای خانواده!
آیا میدانید که طبق گزارشات و اقرارهای خودشان، بیش از 80٪ دخترانی که به استخدام ارتش آمریکا در میآیند، از سوی فرماندهانشان مورد تجاوز قرار میگیرند؟! آیا میدانید که آمار تجاوز توسط افراد خانواده در برخی از کشورهای اروپایی حتی از مرز 50٪ هم گذشته است؟ آیا میدانید که آمار ترور در مدارس و دانشگاههای اروپایی به متوسط هفتهای یک ترور میرسد؟! آیا میدانید خطر پرهیز از ازدواج مردان اروپایی [به خاطر دسترسی اختیاری و اجباری به دختران و زنان]، رشد جوامع غربی را با تهدید جدی مواجه نموده است؟! آیا میدانید که بسیاری از سیاستمداران غربی بر این باورند که «دختران و زنان ما حکم نفت در کشورهای خاورمیانه را دارند»، یعنی منبع درآمد ملی هستند؟
تازه آن چه بیان گردید در خصوص ناامنیها و ظلمهایی است که خود آنها آن را تعدی و جرم مینامند و فقط به میزانی است که در مورد آن شکایتی به ثبت رسیده است! اما میزان آن چه به ثبت نرسیده بسیار بیشتر است و میزان استثماری که دختران نمیفهمد چه بر سرشان میآورند و گمان میکنند که آن چه بر آنان میگذرد، رشد، رفاه و آزادی است که عمومیّت داشته و همگانی است! پس، امنیّت یعنی چه و در کجای غرب است که آن را ببینیم؟!
اما در جمهوری اسلامی ایران، دختران در چه موردی امنیت ندارند؟ آیا امنیت خانوادگی ندارند؟ امنیت تحصیلی ندارند؟ امنیت شغلی ندارند؟ امنیت جنسی ندارند؟ امنیت جانی ندارند؟ یا ...؟
بر اساس گزارش کارشناسان بیش از 90درصد تجاوزدر ایران به دختران بی حجاب صورت میگیره ،یعنی نوع کشور ملاک نیست ، نوع پوشش در تجاوز موثره!!