وزیر سابق رفاه و تأمین اجتماعی هدف ۱5 عضو سابق کابینه احمدینژاد از نگارش نامه به رهبر معظم انقلاب را «ارائه راهکار برون رفت از وضع موجود» عنوان کرد و از احتمال نگارش نامه دیگری در همین راستا خبر داد.
به گزارش فارس، ارسال نامه جمعی از دولتمردان سابق به رهبر معظم انقلاب، از مهمترین خبرهایی بود که انتشار آن در روزهای اخیر، تاییدها و تکذیبها و واکنشهای متفاوت چهرههای سیاسی و رسانهای را در پی داشت.
برخی با تقبیح این کار و طرح برخی از گمانهها درباره مسائل مطرح شده در این نامه به مخالفت به آن پرداختند و از سوی دیگر منوچهر متکی و محمود فرشیدی در مقام امضاکنندگان نامه مذکور، به ارائه توضیحاتی در دفاع از اقدام خود برخواستند.
آنگونه که محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در تایید نامهنگاری وزرای سابق به رهبری اعلام کرد، در این نامه خواسته شده بود «ستادی فرا قوهای برای برگزاری انتخابات» تشکیل شده و ریاست آن به رئیس جمهور تفویض شود اما اخباری که بعدها منتشر شد حاکی از آن بود که دستور کار ستاد مورد نظر انتخاباتی نبوده است.
علاوه بر وزرای سابق امور خارجه و آموزش و پرورش، مصطفی پور محمدی، سید کاظم وزیری هامانه و غلامحسین نوذری، داود دانش جعفری، پرویز کاظمی، محمد مهدی زاهدی، سید محمد جهرمی و علیرضا طهماسبی وزرای سابق کشور، نفت، اقتصاد و دارایی، رفاه و تامین اجتماعی، علوم تحقیقات و فناوری و حسین دهقان معاون سابق رئیس جمهور و رئیس سابق بنیاد شهید و امور ایثارگران و فرهاد رهبر و رئیس سابق مدیریت برنامه ریزی از دیگر اعضای کابینه احمدی نژاد بودند که نامه به رهبری را امضا کردند.
از سوی دیگر نام غلامحسین الهام، حسین صفار هرندی، سید مسعود میر کاظمی، علیرضا علی احمدی، کامران باقری لنکرانی و محمد سلیمانی، سخنگوی دولت نهم و وزیر سابق دادگستری و وزرای سابق فرهنگ و ارشاد، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان و ارتباطات و فناوری اطلاعات به عنوان کسانی که حاضر به امضای نامه نشده و حتی معترض به آن بودهاند، مطرح شد.
برای اطلاع از دلایل نگارش نامه به رهبری و جزئیات آن با پرویز کاظمی از وزرای سابق که سالها فعالیت در حوزه صنعت را تجربه کرده و اکنون در راس هیئت مدیره یکی از بانکهای خصوصی قرار دارد و از امضاکنندگان نامه رهبری است، به گفتوگویی ترتیب داده شد
کاظمی با رای قاطع مجلس هفتمیها به کابینه اول محمود احمدی نژاد راه یافت و با آنکه رئیس دولت نهم در جلسه رای اعتماد وی گفته بود «خدا کاظمی را به من معرفی کرده است»، اما اولین وزیری بود که در مهر ماه 1385 از قطار کابینه پیدا شد.
وقتی از این عضو سابق دولت احمدینژاد درباره چرایی مکاتبه دوستانش با رهبر معظم انقلاب سؤال کردیم، سخنانش را با انتقاد از مخالفین این اقدام که بدون اطلاع از دلایل و محتوای نامه درباره آن اظهار نظر کردهاند، آغاز کرد و با تمسک به نهجالبلاغه گفت: یکی از خصلتهای انقلاب و جمهوری اسلامی رعایت عدالت و اعتمادآفرینی است و ما باید تلاش کنیم که رابطه مسئولان و مردم شفاف و روشن باشد؛ یعنی در عین احترام گذاشتن و ایجاد اعتماد، بتوانیم اظهار نظر و مسائل را نقد و بررسی کنیم.
وقتی قبل از انقلاب، دوران انقلاب و بعد از انقلاب را مورد بررسی قرار میدهیم، می بینیم در عین حال که قبل از انقلاب عدهای از نظر اقتصادی در مضیقه و تنگنا بودند، حضرت امام (ره) فرمودند انقلاب ما برای آب و نان نبود؛ انقلاب اسلامی برای آن بود که ما انسان باشیم، حریت داشته باشیم و بتوانیم نظراتمان را به راحتی ارائه کنیم؛ استقلال، آزادی و تاسیس حکومت مبتنی بر مردمسالاری دینی از اهداف بلند انقلاب اسلامی بود و ما باید این افتخارات نظام را تقویت کنیم.
در این زمینه ما یک الگوی عملی هم در تاریخ اسلام داریم که حکومت 5 ساله امام علی (ع) است که رفتار و منش و زمینهسازی ایشان برای بروز استعدادها و شکوفایی توانمندیهای آحاد جامعه، میتواند برای همگان سرمشق باشد؛ در زمان امام علی (ع) ارائه مطالب و نقدها به صورت شفاف و روشن بود و آن حضرت، همواره بر ایجاد ارتباط و تعامل صمیمانه و راهگشا بین مردم و مسئولان تاکید داشتند.
نامه حضرت به مالک اشتر در زمان انتصاب وی به زمامداری مصر، دستوری بسیار جامع، عمیق و دقیق برای کارگزاران حکومت است که اگر آن را مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار دهیم، ابعاد مدیریتی که امروز در مراکز علمی دنیا تدریس می شود، از آن استخراج می شود؛ یکی از مهمترین فرازهای نامه این است که امام توصیه می فرمایند مسئولان از کسانی باشند که اصیل و اهل خانواده هستند؛ به عبارت امروزی اگر مسئولیتها به کسانی تفویض شود که سر سفره پدر و مادرشان بزرگ شدهاند، در دوران مسئولیت هم اصالتشان را حفظ میکنند.
حضرت علی (ع) در فراز دیگری از نامه به مالک می فرمایند شما باید با رعایایی که نیاز یا تمایل دارند مطالبشان را با شما در میان بگذارند، جلساتی بگذارید تا آنها مسائل جامعه را به شما منتقل کنند؛ ایشان میفرمایند لازمه این کار این است که نیروهای مسلح و نظامیان و محافظان از کنارت بروند تا هیبت آنها باعث نشود رعیت در بیان نظراتشان لکنت زبان پیدا کنند و نتوانند حرفهایشان را بزنند. پیروان حضرت علی (ع) هم باید اینگونه باشند و از نقد تند و دلسوزانه و اظهار مطالب هیچ خوف و هراسی نداشته باشند.
امام علی (ع) در ادامه می فرمایند به رأی خود کار کردن و مشورت نخواستن گونهای از ستم و خیانت است؛ انسان خودرأی به سر منزل مقصود نمی رسد و ما نباید صرفا نظرات خود را اعمال کنیم بلکه باید نظرات دیگران را هم بشنویم و لازمه این کار، ایجاد فضای شور و مشورت در کشور است؛ این مسأله در قالب فرایندی به هم پیوسته، هم استعدادها را شکوفا می کند و هم واقعیتها را عیان می کند و هم در اتخاذ تصمیمات به ما کمک می کند.
مایلم برای مردم بیشتر توضیح دهید که دقیقا هدف شما از نگارش نامه به رهبری چه بوده است؟
مجموعهای از مدیران که سابقه خدمت طولانی در مسئولیتهای مختلف داشتند و هم صبغه آنها نشان می دهد افرادی دلسوزند، بعد از نشستهای متعدد برای بررسی مسائل کلان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به این جمعبندی رسیدند که مطالبی را درباره وضعیت موجود به استحضار مقام معظم رهبری برسانند.
حضرت علی (ع) در نامه خودشان به مالک اشتر فرمودند باید بازرسینی داشته باشی که بعد از بررسی موضوعات به شما گزارش دهند و ما هم خود را به عنوان بازرسین بدون مواجب نظام تلقی و فکر می کنیم اگر مطالبی را به نظرمان می رسد در کمال صداقت و با حفظ حرمتها بیان کنیم.
به نظرم نمی رسد اشکالی داشته باشد که بخواهیم دیدگاهها و تحلیل های خود را درباره مسائلی که به نظرمان مهم و قابل تأمل است، به اطلاع مقامات عالی نظام برسانیم و اتفاقاَ مقام معظم رهبری همیشه خواستهاند که صاحبنظران و دلسوزان مطالب کارشناسی خود را بدون دغدغه و صریح بیان کنند.
البته باید توجه داشت که ارائه نظرات نباید مغرضانه صورت گیرد و تخطئهکننده و تخریبکننده نباشد و ما هم به عنوان مجموعهای از خدمتگزاران نظام و مردم پس از بررسی مسائل کشور به این جمعبندی رسیدیم مشکلاتی وجود دارد و راهکارهایمان را برای حل آنها ارائه کردیم.
نگارش نامه به مسئولان رده اول نظام و در رأس آنها مقام معظم رهبری در عین حفظ حریمها و حرمتها با رعایت ادب و در جهت پیشرفت و تعالی کشور، کار بسیار خوب و پسندیدهای است و ما با همفکری درباره مسائل مهم اطلاعرسانی و نظرات کارشناسی خود برای مواجهه با چالش ها را به ارائه کردیم.
به هر حال مدیران اجرایی در مناصب مختلف هستند و اطلاعات و نظراتی دارند و موظفیم دیدگاهها و راهکارهای خود را برای حل مسائل و بهبود امور ارائه دهند و رهبری هم همواره از دلسوزان انتظار داشتهاند نظراتشان را برای اتخاذ تصمیمات مناسب، ارائه دهند.
مشخصا می توانید بگویید چه شرایطی باعث شد که شما احساس کنید باید حتما راهکارهایتان را برای تغییر آن شرایط به عالی ترین مقام جمهوری اسلامی ارائه دهید؟
جمعی که خدمت رهبری نامه نوشتند، معتقدند که تصمیمات دنیای غرب ما را تحت شرایطی سخت قرار می دهد و ما باید در مواجهه با آنها، دست به دست هم دهیم و خود را در برابر آنها تجهیز و واکسینه کنیم.
همه ما به گونهای خود را مدیون انقلاب و جمهوری اسلامی می دانیم و هر زمان که احساس شود خطری نظام اسلامی را تهدید می کند، باید همه دست به دست هم بدهیم و با همدلی و یکرنگی و صداقت وارد صحنه شویم تا خطر را دفع کنیم.
اعتقاد ما این است که الان با توجه به تلاش ها و توطئههای دشمن برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی مثل اعمال تحریمها و تشدیدهای آنها، در شرایط ویژهای قرار داریم و از سویی دیگر با اتکا به توان داخلی در حال عبور از این وضعیت هستیم و باید خودمان را از بعد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی نظامی تجهیز کنیم.
در شرایط دشوار و بحرانی باید فرماندهان نیز در حوزه بحران و مقابله با آن خبره باشند؛ همواره در یک عملیات ویژه یا در منطقهای ویژه از مدیران ویژه که جسور و با شهامت هستند و از اطلاعات و تدبیر برخوردارند، استفاده می شود.
یکی از بحثهایی که در این حوزه مطرح میشود این است که اگر در بیرون مسائلی را برای ما به وجود میآوردند، در داخل ما خودمان تشدیدکننده این مسائل نباشیم و این خیلی مهم است که در حوزههای مختلف همچون اقتصادی درست تصمیمگیری و عمل کنیم.
تلاش ما در شرایط کنونی باید معطوف به این باشد که با سعه صدر و درایت و آیندهنگری و برنامه ریزی و با استفاده از همه امکاناتی که بحمدالله در کشورمان موجود است، امور را سامان دهیم.
واقعا ما بر اساس دلسوزی و علاقه به جمهوری اسلامی تصمیم گرفتیم بعد از بررسی و کارشناسیهای متعدد درباره مسائل به حضرت آقا نامه بنویسیم و فکر میکنم این کار درستی بود که انجام شد و کاملا از کار خود دفاع می کنیم.
آنطور که مطرح شد، این نامه تحت عنوان «وزرای سابق» نوشته شده است. آیا این موضوع درست است؟
این نامه تحت عنوان مدیران ارشد دلسوز نوشته شده و درست است که نویسندگان نامه روزگاری ردای وزارت بر تن داشتهاند اما حقیقتا تحت این عنوان نامهنگاری نکردیم. اعتقاد اکثر ما این است که جزئی از جامعه هستیم و می توانیم بر اساس تجربیاتی که داریم، مسائل و مشکلات را طرح و برای حل آنها ارائه طریق کنیم.
این نامه را چه کسانی تهیه و چند نفر امضاء کردند؟
نامه در واقع برایند یک اراده جمعی بود که پیش نویس آن توسط 5 نفر تهیه شد و 15 نفر هم آن را امضاء کردند اما اجازه دهید که درباره جزئیات آن بیشتر صحبت نکنم.
گفته شده وقتی نامه را برای امضاء به برخی دوستانتان ارائه کردید، از امضای آن خودداری کردند. مثلا در برخی خبرها مشخصا از علی احمدی و میرکاظمی به عنوان کسانی نام برده شده که حاضر به امضاء نامه نشدند. دلیل آنها برای این کار چه بود؟
ببینید! کلیت موضوع این است که در این نامه مواردی مطرح شد که هر یک از دوستان بر اساس نظراتی که درباره آنها داشتند، آن را مورد تأیید و تاکید قرار دادند اما شاید برخی دوستان مایل بودند نسبت به بعضی مسائل کمی گستردهتر یا محدودتر بحث کنند.
اینکه آنها نامه را امضا نکردند واقعا علت خاصی نداشت؛ به هر حال شما وقتی می خواهید یک کار جمعی انجام دهید، شاید برخی ملاحظاتی داشته باشند یا بخواهند حاشیه نویسی کنند و لذا نظرشان منطبق با نظر شما نباشد.
بحثهایی که ما داشتیم، در فضایی خوب، دوستانه و عالمانه انجام شد اما بالاخره افراد مختارند وقتی صورتمسألهای مطرح میشود، اعلام نظر کنند و شاید هم برخی دوست دارند نظراتشان را بهصورت مجزا اعلام کنند یا اصلا علاقهمند نباشند درباره موضوعی نظر بدهند.
بعد از انتشار خبر نگارش این نامه نظرات مختلفی مطرح شد. برخی معتقد بودند که این کار با هدف خلع ید از دولت و حالا به نوعی انتقامگیری اخراجیهای دولت از رئیس جمهور بود...
نگارش نامه به رهبر معظم انقلاب، محصول یک اراده و تصمیم جمعی بود و اصلاً هم به عنوان وزرای سابق نبوده است؛ این را صادقانه میگویم که بر خلاف برخی تصورات، اصلا از نگارش این نامه اغراض خاص و سیاسی مانند تلاش برای خلع ید دولت با هدف انتقامگیری که در خلال گمانه زنی ها مطرح شد، مطرح نبوده است.
برای ما هم برداشتهایی که از این اقدام شد، خیلی جالب و تأمل برانگیز بود. اعتقاد ما این است که در جمهوری اسلامی هر فردی باید بتواند به عنوان شهروند نظراتش را درباره مسائلی که وجود دارد و نسبت به آنها مطلع است، دلسوزانه به مسئولان منتقل کند.
این تصور که فقط افراد خاص میتوانند با رهبری در ارتباط باشند، درست نیست و اساسا نه رهبری اینگونه می خواهند و نه در آموزههای دینی ما و نه در قاموس نظام اسلامی چنین موضوعی نیست اما عدهای بعد از نوشتن نامه گفتند شما چرا مستقیماَ به رهبری نامه نوشتید؟ این نشان می دهد جامعه سیاسی و رسانهای ما هنوز به پختگی لازم نرسیده که یک نامهنگاری ساده را هم نوعی عمل غیر قابل هضم می دانند؛ در حالی که این کار با رعایت حرمتها و حریمها انجام شده است.
ما خودمان را گوش و چشم نظام و رهبری می دانیم و باید آنچه می بینیم و از آن مطلع می شویم، به استحضار رهبری برسانیم و اگر نگوییم کوتاهی و قصور کردهایم.
این کار هم با هدف پاسداری از نظام و خیرخواهانه بوده و مگر عزیزانی که در دوران انقلاب و بعد از آن در دوره جنگ از کشور و دین و هویت خود با تمام وجود دفاع کردند و به درجه پرافتخار جانبازی نائل آمدند اجازه می دهند مشکلی برای جمهوری اسلامی پیش آید.
من کار نویسندگان نامه را به کار بچههای اطلاعات و عملیات در دوران دفاع مقدس تشبیه می کنم که گروهی را تحت این عنوان می فرستادند در خاک دشمن و آنها نقاط قوت و ضعف را شناسایی می کردند و می گفتند باید از اینجا حمله و از آنجا دفاع کنیم. آن گروه وظیفه داشت درباره امکانات و ظرفیتها و خطرات گزارش دهد و ما هم وظیفه داریم درباره فرصتها و تهدیدها و نقاط آسیبپذیر و نقاط قوتمان در مقابله با چالشهای موجود، اطلاع دهیم.
واقعاً ما مخلصانه و بر اساس تجربیات و اطلاعاتی که از مسائل داشتیم، برای رهبر معظم انقلاب به عنوان مقام عالی تصمیمساز و سیاستگذار نامه نوشتیم و ایشان هم از این کار ما ناراحت نشدند.
به نظر خود شما چرا این کار با برخی واکنش های منفی مواجه شد؟
متأسفانه برخی علیرغم تصور رسیدن به بلوغ سیاسی در مواجهه با این کار ما، مرتکب خطاهای زیادی شدند که یکی این بود که عنوان کردند چرا به مقام معظم رهبری نامه نوشتید؟
اشتباه دیگر آنها این بود که بدون اطلاع از محتوای نامه شروع به اظهار نظر درباره آن کردند و چون کسی از متن این نامه خبر نداشت، طبعا اظهار نظرها و تحلیل هایی که درباره آن ارائه می شد، غلط بود؛ ما که نویسندگان نامه بودیم، می دیدیم مطالبی که درباره آن مطرح می شود، اصلا منطبق بر واقعیت و مطالبی که در نامه ذکر شده بود، نبود.
برخی هم عنوان کرده بودند در این نامه مسائلی فراتر از قانون اساسی مطرح شده است؛ در حالی که چنین نیست و عزیزانی که در نشستهای کارشناسی و هم در تنظیم نامه دخیل بودند، با قانون اساسی و قوانین جاری آشنایی کامل دارند و حقیقتا هیچ مطلبی خارج از قانون مطرح نکردهایم.
حتی برخی دوستان در رسانهها وقتی درباره محتوای نامه اظهار نظر کردند و بعد توضیحاتی در این خصوص داده شد، عذرخواهی کردند که این کار آنها خیلی خوب و قابل تقدیر بود اما شایسته نیست انسان با وجود توصیههای بزرگان دین به تفکر و تدبر قبل از هر اقدامی بلافاصله درباره مسائل به نحوی اظهار نظر کند که 24 ساعت بعد مجبور به تغییر موضع شود.
به هر حال توصیه ما به همه دوستان این است که وقتی مواردی از این دست پیش میآید، صبور باشند و برای اظهار نظر خیلی عجله نکنند؛ اخلاق اسلامی تدبر و تعمق و مدیریت اسلامی تحلیل درست می طلبد.
این نامه دقیقا چه زمانی نوشته و چگونه تقدیم مقام معظم رهبری شد؟
نامه در ماه مبارک رمضان نوشته شد و بعد از این که مجموعه نامه را آماده تقدیم کرد، یکی از دوستان زحمت کشیدند و آن را به مقام معظم رهبری رساندند.
... و چرا در همان زمان رسانهای نشد؟ فکر نمی کنید خود این اقدام و افشا شدن آن در بروز جنجال ها و واکنش ها موثر بوده است؟
واقعیت این بود که جمعی تصمیم گرفتند مطالبی که به ذهنشان رسیده، به صورت خصوصی با حضرت آقا در میان بگذارند و توافق هم شد مسأله محرمانه بماند؛ قرار نبوده که موضوع رسانهای شود و اگر می خواستیم، می توانستیم در این خصوص اطلاعرسانی کنیم ولی دنبال این کار نبودیم.
تاکنون نیز درباره محتوای نامه صحبتی نشده و الان هم من بیش از آنکه بخواهم به نامه بپردازم، مایلم این نکته را مورد توجه قرار دهم که باید فضای کشور را به سوی آزاداندیشی و تفکر آزاد سوق دهیم تا کار معمولی مثل نگارش نامه، عجیب و غریب به نظر نرسد.
نامه در چند صفحه نوشته شده است؟ نامه مفصلی بود یا...؟
نه؛ اتفاقا نامه کوتاه و در حد یک صفحه و نیم بود که در آن مسائل مهم مثل مشکلات موجود در حوزههای اقتصادی و فرهنگی به صورت سر تیتر و به تفکیک ذکر شده بود و البته راهکارهایی هم برای برون رفت از این وضعیت را به صورت خلاصه و در قالب توصیه و پیشنهاد مطرح کردهایم.
این نوع تحرکات و مکاتبات، کار خارج عادت و موضوع جدیدی نیست و در دهه نخست انقلاب هم برخی مسئولان مطالبی که به نظرشان می رسید، به حضرت امام منعکس می کردند و حتی خود حضرت آقا یا آقای هاشمی یا آقای ناطق درباره مسائل مهم به امام نامه می نوشتند.
مثلا در بحث ریاست جمهوری بنی صدر، در خصوص انتخابات مجلس، در بحث رأی گیری برای نخست وزیر و در مقاطع حساسی مانند جنگ و بحث قطعنامه، نامههایی نوشته شده که محتوای خاص خودش را داشت.
بعد از امام نیز این روند ادامه داشت و نامههای زیادی به مقام معظم رهبری نوشته شده و هر کس ایدهای دارد و مطلبی به فکرش می رسد که تصور می کند برای حل مسائل جاری یا بهبود امور کارگشاست، آن را با رهبری در میان می گذارد اما نمی دانم به چه دلیل حالا درباره این نامه جنجال شده است.
نباید جلوی اظهار نظر افراد گرفته شود بلکه باید فضایی ایجاد کنیم که کسی برای بیان نظرات و مشکلات لکنت زبان نداشته باشد اما گاهی متأسفانه برخی سیاسیون و رسانهها مسیری را طی می کنند که گویی می خواهند این لکنت زبان ایجاد شود.
می گویند هر نامه محرمانهای زماندار است؛ فکر می کنید این نامه چه زمانی قابل انتشار باشد؟
الان نمی توانم در این باره اظهار نظر کنم اما امکان دارد زمانی متن این نامه هم مانند بسیاری از نامهها که در گذشته نوشته شدهاند، منتشر شود.
گفتید یکی از نقدهایی که به شما شد، این بود که چرا مستقیماَ به رهبری نامه نوشتید. حالا واقعا چرا نامه را خطاب به ایشان نوشتید؟ مثلا نمی شد نامه را برای رئیس جمهور یا رئیس مجلس بنویسید یا تصور می کردید مسائل مطرح شده در آن مورد توجه قرار نمی گیرد؟
یکی از تاکیدات مقام معظم رهبری هماهنگی و همخوانی مجموعهها با هم است؛ احساس ما این بود که چون مسائل مورد بحث ما به حوزههای مختلف بر میگردد، اگر می خواستیم به رئیس یک قوه نامه بدهیم، شاید برخی مسائل به دلیل عدم ارتباط با آن قوه، نادیده گرفته می شد.
از آنجا که بر اساس قانون اساسی هدایت و هماهنگی قوا از اختیارات مقام معظم رهبری است، احساس کردیم بهترین کار این است که برای ایشان نامه بنویسیم؛ چون مطالبی که مطرح کردیم اصلا جزئی نبوده که مثلا بخواهیم از دستگاه یا نهاد و قوهای انتقاد کنیم یا بخواهیم مسائل را به صورت بخشی بررسی کنیم.
این که در آغاز صحبتهایم از رفتار ناپخته برخی ها انتقاد کردم، به نوع نگاه آنها به این موضوع برمی گردد که ظاهرا نوعی نگرانی نسبت به عملکرد خود داشتند و به همین دلیل بدون داشتن اطلاعات کافی به سرعت موضعگیری کردند؛ در حالی که ما به هیچ وجه دنبال تخریب و تخطئه نبودیم و قصد ما اصلاح امور بوده است.
البته این را هم بگویم که نویسندگان نامه اصلا انتظار پاسخ به نامه را نداشتهاند و دنبال این هم نبودهایم بلکه بر حسب وظیفه دینی و احساس تکلیف، نظراتمان را درباره برخی مسائل به منظور عبور از شرایط فعلی به رهبری منتقل کردیم. ما خود را سرباز ولایت و انقلاب می دانیم و هر چه ایشان بفرمایند، تابع هستیم.
اما برای ما جالب بود که حضرت آقا در دیدار مسئولان در هفته دولت، برخی مطالب مندرج در نامه را مورد اشاره و تأکید قرار دادند و این برای ما از این جهت که نظراتمان به نظرات ایشان نزدیک است، مایه خرسندی بود و معتقدیم تاکیدات رهبری بر مسائل مهم به منظور توجه دادن دولتمردان به آنها، تعیین کننده مسیر حرکت آینده است.
از مهمترین مسائلی که در رسانهها مطرح و موجب برخی جنجالها شد، بحث پیشنهاد تشکیل ستادی فراقوهای برای انتخابات یا حل مشکلات موجود بود. آیا در نامه چنین بحثی وجود دارد؟
همانطور که گفتم، اگر پیشنهادی در جهت ایجاد وحدت در تصمیمگیریها ارائه شده، بر اساس تجارب گذشته و کاملا در چارچوب قانون اساسی بوده است و هیچ طرحی خارج از قانون نداشتهایم.
زمانی که آقای صمصامی سرپرست وزارت اقتصاد و دارایی بود، 6 روز بیش از مهلت قانونی سرپرستی وزارتخانه در این مسئولیت ماند و برای این کار، از مقام معظم رهبری مجوز گرفته شد. چنین موضوعی در قانون اساسی نیامده اما مسئولان از رهبری بر اساس اختیاراتی که دارند، برای برون رفت از برخی موقعیتهای خاص استمزاج می کنند و ایشان هم اعلام نظر می کنند.
در این نامه هم آنچه به نظر ما برای حل مسائل جاری و تسهیل کار مناسب به نظر رسید، با توجه به ظرفیتها و طبق قانون اساسی پیشنهاد دادیم و تصمیمگیری در خصوص این پیشنهاد، با مقام معظم رهبری است.
اگر در پایان فکر می کنید مطلبی باقی مانده که می تواند به روشن شدن افکار عمومی در خصوص موضوع بحثمان کمک کند، آماده شنیدن آن هستیم.
من می خواهم یک نکته را در پایان بگویم... اگر به کسی که فوتبال بازی نکرده و برای اولین بار رفته داخل زمین تنه بزنند و زمین بخورد، اعتراض می کند اما زمین خوردن برای یک فوتبالیست حرفهای امری عادی است و ما باید تلاش کنیم در کشور فضایی شفاف و روشن ایجاد شود تا مسائل عادی و به قولی جزئی از تحولات روزمره به حساب آید.
به نظرم ما هنوز در بعد سیاسی با تحلیل های درست فاصله داریم در حالی که حضرت علی (ع) می فرمایند زرنگترین آدمها صادقترین آنها هستند؛ اعتبار و موفقیت ما در گرو داشتن صداقت و امانتداری است.
اگر میخواهیم از جمهوری اسلامی صیانت کنیم، باید تفکر، تعقل و تدبیر را جدی بگیریم و در همه امور مشورت کنیم و لذا باز هم تاکید میکنم ما در این نامه، مطالبی که به نظرمان مهم بود مطرح کردیم و این احتمال وجود دارد که چندی بعد مطالب جدیدی که به نظرمان می رسد به مقام معظم رهبری منتقل کنیم.