bato-adv
کد خبر: ۱۲۳۲۰۲

بازار کار و اطلاعات ناصحیح؛ نرخ واقعی بیکاری چقدر است؟

مسئله حائز اهمیتی که در بازار کار ایران باید به آن اشاره کرد، به روز نبودن داده ها و اطلاعات از یک سو و از سوی دیگر فقدان جامعیت اطلاعات بازار کار می باشد که منشاء بسیاری از تحلیل های ناصحیح است.
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۶ - ۰۴ شهريور ۱۳۹۱

فرارو- دکتر حسن طائی استاد دانشگاه علامه طباطبائی و کارشناس مسائل اقتصادی که مطالعات و تحقیقات بسیاری در حوزه بازار کار دارد در یادداشتی اختصاصی برای فرارو ارزیابی خود از جدیدترین آمار ارائه شده توسط مرکز آمار ایران درباره بازار کار در کشورمان را چنین بیان کرد.

مسئله حائز اهمیتی که در بازار کار ایران باید به آن اشاره کرد، به روز نبودن داده ها و اطلاعات از یک سو و از سوی دیگر فقدان جامعیت اطلاعات بازار کار می باشد که منشاء بسیاری از تحلیل های ناصحیح است.

بطور مشخص باید گفت که در حال حاضر دو نوع اطلاعات در بازارکار کشور در دسترس تحلیل گران و پژوهشگران می باشد. بخشی از این اطلاعات مربوط به سرشماری های عمومی نفوس و مسکن در سالهای گوناگون و بخشی دیگر مربوط به طرح آمارگیری از نیروی کار است که بطور فصلی از سال 1384 لغایت 1390 ( جدول شماره 1) منتشر می شود.

مشکل کارشناسان بازار کار فقدان همخوانی این دو دسته از اطلاعات در این بازار است. بطور مشخص همچنانکه در جدول شماره دو منعکس شده است در طول سال های 1385 تا 1390 سطح عرضه نیروی کار تقریبا ثابت مانده است که این مسئله بر خلاف روندهای اقتصادی و اجتماعی کشور و گمانه های کارشناسی پژوهشگران این حوزه مطالعاتی و حتی مقامات و مسئولان وزارت کار و امور اجتماعی می باشد.



شاخص قابل تامل دیگری که در جدول شماره 1 قابل مشاهده است نرخ مشارکت منابع انسانی در فعالیت های اقتصادی است. شاخص نرخ مشاركت اقتصادي شاید مهمترین شاخص بخش عرضه بازار کار تلقی گردد. این شاخص نشان دهنده و يا تابعي از وضعيت اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي يك جامعه است.

در بررسي وضع بازار كار كشورها تقريباً مي توان گفت كه هر چه اين نرخ بالاتر باشد، آن جامعه از سطح رفاهي بالاتري برخوردار می باشد، به طور معمول كمتر كشور پيشرفته اي را مي توان يافت كه داراي نرخ پايين مشاركت نيروي كار باشد. و برعكس به ندرت كشورهاي در حال توسعه داراي نرخ مشاركت بالايي مي باشند.

نرخ مشاركت اقتصادي*در سال‌هاي 1345،  1355، 1365 و 1375 بترتيب 46، 43، 39 و 35 درصد بوده است. همانگونه که بدرستی تحلیل شده است، علت روند نزولی این شاخص در طول سه دهه مزبور بطور عمده مربوط به افزایش جمعیت بالاتر از 10 سال بوده است. 

البته در طول دهه های مورد بحث عرضه نیروی کار نیز حالت افزایشی داشته ولی نه به میزانی که بتواند بر جریان افزایشی جمعیت بالاتر از 10 نفر غلبه یابد. در نتیجه از این لحاظ با کاهش نرخ مشارکت مواجه بوده ایم.

اين نرخ با افزايش 4 درصدي در دهه 1385-1375 روند نزولي خود را پشت سرگذارده و به 39 درصد رسیده و امكان اينكه در دهه آينده به بيش از نرخ سال 1355 برسد دور از انتظار نيست.

نرخ مشاركت اقتصادي به تفكيك زنان و مردان در گروه هاي سني در سال هاي 1385-1345 مبين اين است كه رفتار مردان در بازار كار در طي چهار دهه قبل تغيير محسوسي نداشته و عاملي كه عمدتاً بازار كار كشور را با نوسانات جدي مواجه ساخته مربوط به ميزان و نحوه رفتار زنان در بازار كار كشور بوده است.

در اینجا مجددا با همان نقص آماری پیش گفته در مورد عرضه نیروی کار مواجه هستیم. همچنان که در جدول و نمودار شماره 1 ملاحظه می شود طرح آمارگیری از نیروی کار نرخ مشارکت منابع انسانی در فعالیت های اقتصادی را کمتر از سال 1365 نشان داده است که کاملا برخلاف حرکت روندی این متغیر و تحلیل ها و مطالعات کارشناسی است.

بر اساس آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران عرضه نیروی کار در بهار سال 1391 بالغ بر 24.4 میلیون نفر و نرخ مشارکت منابع انسانی بالغ بر 38 درصد است.

اگر این اطلاعات را با داده های سال 1390 طرح آمارگیری از نیروی کار مقایسه کنیم، افزایش یک میلیون نفر به عرضه نیروی کار در طول یک سال نمی تواند ناصحیح تلقی گردد، منتهی اگر این اطلاعات را با داده های زمستان سال 1390 مقایسه کنیم که نرخ مشارکت 35.9 درصد اعلام شده، مشخص می گردد که شاخص های بازار کار نمی تواند در طول یک فصل چنین تغییر و تحولی داشته باشند.

اگر استدلال شود در فصل زمستان برخی از فعالیت ها دارای کسب و کار خوبی نیستند ولی در فصل بهار دوره کسب و کار مطلوبی را تجربه می کنند، یادآوری می کنیم که بیکاران فصلی طبق تعاریف مورد استفاده مرکز آمار ایران در زمره شاغلان محسوب می گردند و رونق یا رکود برخی از فعالیت ها تغییری در شاخص های بازار کار ایجاد نمی کند.



 
نمودار شماره 1: تحولات نرخ مشارکت در سالهای برنامه دوم 


تقاضای نیروی کار
موضوع چالش برانگیز دیگر تعداد مشاغل ایجاد شده در طول سال های 1390-1385 کشور است که این روزها در اکثر رسانه ها، مطبوعات و محافل علمی در باب آن بحث و گفتگو می شود. برای ورود به این بحث مجددا نگاهی به گذشته خواهیم داشت تا شاید بهتر بتوان در باب آینده سیاستگذاری و برنامه ریزی کرد. 

جمعيت شاغل كشور از 1/7  ميليون نفر در سال 1345 به 8/8 ميليون نفر در سال 1355 رسيده است.‌ اين تعداد با توجه به اهداف اقتصادي بویژه رشد تولید ناخالص داخلی و سياست‌هائی كه در برنامه‌هاي ميان مدت توسعة اقتصادي در طول 40 سال گذشته اتخاذ گرديده است به 20.5 ميليون نفر در سال 1385 رسيد.

مطالعه و بررسی تقاضای نیروی کار یا اشتغال در اقتصاد ایران مبين اين است كه تقاضاي نيروي كار در طول سالهاي 1385-1345 از رشد 2.7 درصد در سال برخوردار بوده است، البته اين نرخ رشد در طي ادوار گذشته بسيار متفاوت و اگر با نرخ رشد توليد ناخالص داخلي در دوره مشابه كه از نرخ رشد 4.4 درصد برخوردار است مقايسه شود ملاحظه مي گردد اقتصاد ايران با تفاوت هاي جدي در زمينه اشتغال، بهره وري و توليد در طول 40 سال گذشته مواجه بوده است.

بر اساس اطلاعات موجود متاسفانه نمي توان دقيقا تعداد مشاغل ايجاد شده در سال های 1390-1385 را برآورد كرد. اگر بخواهیم بر اساس اطلاعات طرح آمارگیری از نیروی کار در باب تعداد مشاغل ایجاد شده در سال های مورد بحث اظهار نظر کنیم همچنان که در جدول شماره 2 ارائه گردیده تعداد شاغلان ایران از 20.8 میلیون نفر در سال 1385 به 20.4 میلیون نفر در سال 1390 رسیده است.

این تعداد نیز مجددا با رشد تولید ناخالص داخلی و سایر متغیرهای اقتصادی و اجتماعی و با یادآوری این نکته که اقتصاد ایران در طول سال های پس از جنگ یعنی از سال 1368 تا پایان سال 1386 از رشد متوسط نزدیک به 6 درصد برخوردار بوده و توانسته سطح اشتغال را از حدود 11 میلیون فرصت شغلی در سال 1367 به حدود 21 میلیون در سال 1386 برساند، سازگاری ندارد.

به عبارت دیگر  با رشد 7.1 درصدی برنامه اول توسعه، رشد 4 درصدی برنامه دوم، رشد 5.8 درصدی برنامه سوم و رشد 6.7 درصدی سال های 1384 تا 1386 و افزایش سطح تولید از180823 میلیارد ریال به 499071 میلیارد ریال در سالهای  1386-1367 به قیمت سال 1376، اقتصاد ایران در طول 19 سال توانسته است حدود 10 الی 11 میلیون فرصت شغلی جدید ایجاد کند.

خلاصه اینکه کارشناسان بازار کار بر اساس حجم تولید و عملکرد اقتصادی دهه اخیر این واقعیت تجربی را آشکار شده می دانند که اگر اقتصاد ایران در خط روندی خود (نرخ رشد 4 الی 5 درصدی) حرکت نماید، احتمال اینکه به ازای هر یک درصد رشد تولید ناخالص داخلی یکصد هزار فرصت شغلی جدید ایجاد شود دور از انتظار نخواهد بود.

بنابراین علیرغم اینکه اقتصاد ایران در سال های اخیر بر روی خط روندی خود حرکت نکرده است ولی با توجه به نرخ های رشد اعلام شده برای سال های 1386 تا 1389 توسط بانک مرکزی که بترتیب برابر با 5%، 8%، 3% و 5.8% می توان گفت که تعداد شاغلان در سال 1390 قطعا بیش از 20.4 میلیون نفر بوده است.

بر اساس داده هاي سرشماري سال 1385 مي توان گفت كه در طول دهه 1385-1375 بالغ بر 5.9 ميليون فرصت شغلي ايجاد گشته است. اما با توجه به اوضاع اجتماعی و اقتصادي (ركود فراگير، رشد اندك توليد ناخالص داخلي، فضاي نامناسب سرمايه گذاري و نامساعد بودن محیط کسب و کار ...) تداوم اين روند براي سالهاي بعد از 1387 محل ايراد است. تعداد فرصت هاي شغلي در طول سال هاي مذکور با توجه به ميزان نرخ رشد اقتصادي كشور و ميزان تغييرات بهره وري نيروي كار بطور متوسط سالانه حداكثر بالغ بر 300 هزار نفر برآورد می گردد.

در نتیجه با توجه به اشکالات و نقائص عدیده ای که در مجموعه اطلاع رسانی بازار کار کشور وجود دارد اظهار نظر در باب وضعیت یکی از مهمترین بازار های اقتصادی که به سرنوشت بیش از بیست میلیون خانوار ایرانی مربوط می شود بسیار دشوار است.

اما بر اساس شواهد و برآوردهای کارشناسی، عرضه نیروی کار با عرضه جدید بیش از 800 هزار نفر در طول سال های مورد بحث به حدود 27 میلیون نفر، تقاضای نیروی کار با احتساب ایجاد سالانه 300 هزار فرصت شغلی بطور متوسط به 22 میلیون نفر و در نتیجه تعداد بيكاران قريب به پنج ميليون نفر برآورد می شود، كه عموما از اقشار تحصيل كرده و جوان و بويژه زنان مي باشند.

*نرخ مشارکت از تقسیم جمعیت فعال یا عرضه نیروی کار به جمعیت درسنین فعالیت که در کشور ما جمعیت بالای 10 نفر قلمداد می گردد  بدست می آید.

bato-adv
مجله خواندنی ها