با پايان پخش سريال «خداحافظ بچه» از شبكه سوم سيما، نويسنده و كارگردان اين سريال به انتقادات مطرح شده دربارهي بدآموزيهاي سريالشان پاسخ دادند و آن را براي پيشبرد داستان، ضروري دانستند. نويسنده «خداحافظ بچه» نيز به اين مساله اذعان كرد كه پايانبندي ديگري را براي اين سريال در نظر گرفته بود.
بايد تصويري واقعي ولو تلخ ارائه داد
منوچهر هادی ـ كارگردان ـ انتقادهایی که به بدآموزی و آموزش دزدی در «خداحافظ بچه» وارد شده، را با طرح اين پرسش، پاسخ داد: این چه بدآموزی است که ما نقد اجتماعی کنیم، تصویری از اجتماع را نشان دهیم و تلنگر بزنیم. اگر قرار باشد همه چیز را خوب و خوش نشان بدهم پس دیگر مفهوم کار اجتماعی چیست؟ ما برای مقابله با سریالهای ماهوارهای باید حلقه نگاهمان را بازتر کنیم.
سجاد ابوالحسنی ـ نويسنده «خداحافظ بچه» ـ نيز كه در اين نشست در فرهنگسراي فردوس حضور داشت، دربارهي پايانبندي سريالش گفت: با اینکه در طول یک کار معتقدم باید تصویری واقعی ولو تلخ را به تماشاگر نشان داد، اما سلیقهي من به شکلی است که پایان خوش را دوست دارم. نمیگویم این پایان همان چیزی است که خودم میخواستم، پایان دیگری در ذهنم بود، اما اینگونه هم نبود که تلویزیون بگوید این را انجام بده. در واقع من پایان خود را به شبکه ارائه دادم و آنها گفتند اگر پایان دیگری داری ارائه بده، من هم چند پایان مختلف به آنها پیشنهاد کردم که از بین آنها یکی را انتخاب کردند.
شرايطمان طبيعي نبود
در ادامه اين نشست، منوچهر هادي دربارهي روند توليد «خداحافظ بچه» توضيح داد: در ایام جشنواره فیلم فجر در دیداری که با داوود هاشمی همراه علیرضا افخمی داشتم، گفتند میخواهند سریالی با نام «خداحافظ بچه» را برای ماه رمضان تولید کنند. سجاد ابوالحسنی نیز 100 صفحه سیناپس کامل نوشته بود که وقتی آن را خواندم خیلی خوشم آمد و تمایل پیدا کردم آن را بسازم.
او ادامه داد: قرار بود مجموعه در 20 اسفند کلید بخورد اما، 20 اسفند شد 5 فروردین، بعد 13 فروردین، بعد 20 فروردین و در نهایت به 29 فروردین موکول شد؛ بنابراین مشخص است که شما در این زمان کم نمیتوانید 30 قسمت سریال را در شرایط طبیعی بسازید.
سجاد ابوالحسنی نيز در ادامهي بحث شتابزدگي خاطرنشان كرد: بحث تعجیل و رساندن کار چیزی است که فکر میکنم همه ما در آن دخیل هستیم، از نفر اول صداوسیما تا مدیران شبکهها، مدیران گروه و حتی من نویسنده که کار را مینویسم.
براي نوشتن قسمت 26 فقط چهار روز وقت بود!
ابوالحسنی تصریح کرد: من برای نوشتن قسمت اول کار یک ماه زمان صرف کردم، اما مثلا برای قسمت 26 تنها چهار روز فرصت داشتم و این در نتیجهي کار تاثیر میگذارد. این یک واقعیت است که برای نگارش یک مجموعه 26 قسمتی عالی که مخاطب تلویزیون ایران را هم همه جوره راضی کند، دست کم باید دو سال وقت گذاشت اما من سفارش نگارش این کار را دی ماه گرفتم و این طبیعی است که در این زمان کم فرصت بسیاری چیزها از دست میرود.
او سپس در پاسخ به پرسشي دربارهي طولاني شدن مقدمهي سريال، گفت: درست است که مقدمه کمی طولانی شد، اما واقعیت این است که ما نیاز داشتیم بگوییم شرایط برای این زوج به گونهای رقم میخورد که در نهایت زن میپذیرد که دست به بچه دزدی بزند. شاید اگر ما در همان قسمت دوم این موضوع را میگذاشتیم برای تماشاگر سوال پیش میآمد که چرا باید به طور ناگهانی قبول کند که دست به بچه دزدی بزنند؟ با این حال شاید این مقدار مقدمه کمی زیاد باشد.
با «مجتبي» غريبه نبودم
در بخش بعدی بیست و چهارمین خانه فیلم فرهنگسرای فردوس، سیروس همتی ـ بازيگر نقش مجتبي ـ دربارهي حضور در يك سريال مناسبتي، عنوان كرد: تجربه این نوع کارها را نداشتم و در نتیجهي اعتماد منوچهر هادی به من، این نقش را پیشنهاد كرد و به من سپرد.
همتی دربارهي تفاوتهای حضور در تئاتر و تلویزیون نيز گفت: ما در تئاتر شاید روزی 17 ساعت تمرین کنیم. به هر حال من وقتی سیناپس کار را خواندم همان جا شروع کردم به برنامهریزی برای این نقش. اینکه این کارکتر چه خصوصیاتی دارد؟ چگونه باید عاشق شود؟ نحوه زندگیاش چگونه است؟ حرف زدنش چطور است؟ همان وقت با کارگردان به بحث نشستم و برای خودم این نقش را روشن کردم. به همین دلیل دیگر با شناختن این نقش غریبه نبودم و سعی میکردم تا خود را با گروه هماهنگ کنم.