فردا (يكشنبه) بيستونهمين سالروز درگذشت «لوئيس بونوئل»، كارگردان سرشناس سينماي جهان و «پدر سينماي سورئاليسم» است.
«لوئيس بونوئل پورتولس» متولد 23 فوريه 1900، از مطرحترين چهرههاي سينماي اسپانيا و جهان محسوب ميشود كه روز 29 جولاي 1983 در 83 سالگي درگذشت.
«بونوئل» گرچه اولين فيلماش را قبل از 30 سالگي ساخت، اما مشهورترين آثار خود را بعد از60 سالگي بهروي پرده سينما فرستاد. وي هنگام تحصيل در دانشگاه مادريد، با چهرههاي سرشناس ادبيات و هنر اسپانيا، «سالوادور دالي» و «فدريكو گارسيا لوركا» آشنا شد كه تأثير بسزايي در شكلگيري ديدگاههاي سورئاليسم او داشتند تا جايی كه بعدها لقب «پدر سينماي سورئاليسم» به او داده شد.
«بونوئل» در 25 سالگي به پاريس رفت و ابتدا بهعنوان دستيار كارگردان در چند فيلم فعاليت داشت. وي در سال 1929 با همكاري «سالوادور دالي»، فيلم كوتاه «سگ آنجلسي» را كارگرداني كرد كه بسيار مورد استقبال سورئاليستهاي فرانسوي قرار گرفت.
وي يك سال بعد، فيلم «عصر طلايي» را ساخت كه قرار بود دومين همكاري او با «سالوادور دالي» باشد، اما پيش از آغاز فيلم از همكاري با يكديگر انصراف دادند. اين فيلم حمله آشكاري به كاتوليك بود و بيش از پنج دهه نمايش آن در فرانسه ممنوع بود.
بعد از ساخت اين دو فيلم در فرانسه، «بونوئل» به اسپانيا بازگشت و مستند «سرزمين بينان» را در سال 1933 ساخت. بعد از وقوع جنگ داخلي در اسپانيا، به آمريكا رفت و حضور نهچندان پررنگ در هاليوود، او را بهسوي مكزيك روانه كرد كه دوره جديدي در فيلمسازي «بونوئل» را رقم زد.
«بونوئل» پيش از آنكه شهروندي مكزيك را بپذيرد، فيلم «كازينو بزرگ» را ساخت كه موفقيت قابل توجهي را بهدست نياورد. «جمجمه بزرگ» دومين فيلم او در مكزيك بود كه در سال 1949 توجه منتقدين را به خود جلب كرد.
موفقيت اين فيلم در گيشه سينماها، به جلب اعتماد كمپانيهاي فيلمسازي و ساخت فيلم تحسينبرانگيز «فراموششدگان» (1950) انجاميد كه هماكنون جزء ميراث فرهنگي سازمان يونسكو محسوب ميشود. اين فيلم كه در جشنواره كن موفق به كسب جايزه بهترين كارگرداني شد، نام «بونوئل» را بيش از پيش برسر زبانها انداخت و او را به بزرگترين فيلمساز سينماي اسپانيوليزبان بدل كرد.
«بونوئل» بيشتر عمر خود را در مكزيك سپري كرد و حدود 20 فيلم بلند در آنجا ساخت كه از معروفترين آنها ميتوان به «زندگي جنايتبار آرچيبالدوكروز»(1955)، «نازارين»(1959)، «او» (1953) و «رابينسون كروزوئه» اشاره كرد.
وي با فيلم «نازارين» جايزه بينالمللي جشنواره كن را گرفت، براي «دختر جوان» در كن تقدير ويژه شد تا اينكه سرانجام در سال 1961 با فيلم «ويردينيا» نخل طلاي كن را بهدست آورد.
«بونوئل» بعد از دوران طلايي كه در مكزيك سپري كرد، به فرانسه رفت و با فيلم «خاطرات يك مستخدمه» نامزد نخل طلاي كن شد. او طي سالهاي حضورش در فرانسه، برخي از معروفترين آثارش را ساخت كه «جذابيت پنهان بورژوازي»، «خاطرات يك مستخدمه» و «ميل مبهم هوس» از آن جملهاند.
وي بعد از ساخت فيلم «ميل مبهم هوس» از دنياي سينما كناره گرفت و روز 29 جولاي 1983 در سن 83 سالگي در مكزيكوسيتي درگذشت.
اين كارگردان سرشناس شيوه خاصي در ساخت فيلمهايش داشت؛ نگاه اقتصادي او براي كمهزينه بودن فيلمها، موجب ميشد تا پايان يك پروژه بيش از چند هفته به طول نكشد، تأكيد فراوان او به وفاداري به فيلمنامه، پاسخ ندادن به پرسشهاي بازيگران و هدايت بازيگران از طريق حركتهاي بدن از ويژگيهاي بارز «بونوئل» در فيلمسازي بودند.
وي دوبار در سالهاي 1973 و 1978 نامزد اسكار بهترين فيلمنامه شد؛ در سال 1947 جايزه بافتا بهترين فيلمنامه را گرفت، در سال 1969 جايزه «فيپرشي» جشنواره برلين را براي يك عمر دستاورد سينمايي كسب كرد.
«بونوئل» در سال 1967 براي فيلم «زيباي روز» شير طلاي ونيز را گرفت، در سال 1965 براي فيلم «ميل مبهم هوس»، جايزه ويژه هيأتداوران و جايزه فيپرشي را از ونيز دريافت كرد و در سال 1982 شير طلاي افتخاري ونيز را كسب كرد.