مصطفی داننده- دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل- وقتی از کسانی که دچار زلزله یا طوفان شدهاند سوال کنید که چه اتفاقی افتاد؟ آنها در پاسخ میگویند نمیدانم، همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد. تحولات مصر هم مشابه همان کسانی است که دچار یک تحول بزرگ شدهاند اما دقیقا نمیدانند چه اتفاقی افتاده است!
آن هنگام که مصریان با خبر شدند در سواحل کناری مدیترانه مردم تونس بر علیه زینالعابدین بن علی قیام کردهاند و او را بعد از 23 سال از کشور بیرون راندهاند و اسم قیام خود را ( انقلاب یاس) گذاشتهاند، با خود گفتند: که ما چرا این کار را نکنیم؟
میدان تحریر قاهره تبدیل شد به دادگاهی مردمی علیه حسنی مبارک. شاید خودشان هم تصور نمیکردند که روزی علیه کسی که قدرت او را همانند فرعون میدانستند قیام کنند. بعد از تونس و بن علی حال نوبت به مصر و مبارک رسیده بود و مصریان توانستند انقلاب خود را شکل دهند و میدان تحریر تبدیل به نماد آزادیخواهی مردم مصر تبدیل شد.
اما آنها نمیدانستند بعد از مبارک چه خواهند کرد؟ مرحله گذار به دموکراسی بعد از حسنی مبارک دچار یک شوک بزرگ شده بود. ارتش، اسلام گرایان، باقیماندگان دولت مبارک، سکولارها و... همه سودای حکومت داشتند و انقلاب را حق خود میدانستند و نبود رهبری واحد و یک شحصیت کاریزما در انقلاب یا حداقل نخبگان قدرتمند که بتوانند قیام مردم را شکل بدهند از دیگر مشکلات مردمیبود که با خود فکر میکردند حالا بعد از مبارک چه باید کرد؟
انقلاب آنها برگرفته از انقلاب تونس بود اما دوران پسا انقلابی آنها شباهتی به انقلاب یاس مردم تونس نداشت. تونس توانسته بود سریعاً بعد از انقلاب دولت تشکیل بدهد و به سرعت مرحله گذار را طی کنند و این گذار به دموکراسی دو علت بزرگ داشت 1- دخالت نکردن ارتش 2- وجود نخبگان قدرتمند.
ارتش تونس از ابتدای انقلاب خود را بی طرف اعلام کرد و در نهایت هم به مردم و نیروهای انقلابی پیوست تا جنبش شکل بگیرد. اما نکته برجستهتر نقش نخبگان است که به قول ساموئل هانگتینتون «سازش میان اجزای نخبگان، قلب تپنده گذار به دموکراسی است.»
راشد الغنوشی و حزب النهضه توانستند یک جامعه متحد شکل دهند که تمام نیروهای اسلامی و غیر اسلامی در آن شرکت داشته باشند. کاری که در مصر شکل نگرفت و وضعیت این کشور بزرگ شمال آفریقا به جای گذار به دموکراسی، به سمت هرج و مرج و انارشی و وضعیت همیشه انقلابی میرود.
میدان تحریر هر روز که از انقلاب گذشت شاهد حضور مردم در خود بود. روزی برای باز پس گیری انقلاب، روزی برای حمایت از محمد مرسی، روزی برای مخالفت با وی! در آخرین مورد هم که در مخالفت با اقدام شورای نظامی در انحلال مجلس.
مردم مصر زین پس برای گرفتن حقشان نه از طریق مجلس و نه از طریق قانون بلکه با میدان تحریر اقدام خواهند کرد. اگر رئیس جمهور منتخب عملی انجام بدهد که برخلاف خواسته آنها نباشد، فیسبوکها فعال میشود و چادرها در میدان تحریر بر پا خواهد شد تا از انقلابشان دفاع کنند!
این انقلاب موزائیکی به این شیوه پیش بردن حرف عادت کرده است و تحریر به مکان قانونگذاری تبدیل شده است و در میدان تحریر همیشه انقلاب است! و این همان مسئله ای است که در ابتدا به آن اشاره شد مردم مصر هنوز نمیدانند چه اتفاقی افتاده است!
با طی نشدن درست مرحله گذرا به دموکراسی در مصر حتی برگزاری انتخابات ریاستجمهوری با آن همه سر و صدا و با پیروزی نامزد اخوان المسلمین، روزهای سختی پیش روی محمد مرسی و مصر است. اولین رئیس جمهور بعد از انقلاب که از هم اکنون باید خود را آماده کند همچون حسنی مبارک از تلوزیون مردمی را تماشا کند که در میدان تحریر دور هم جمع شدهاند تا بر تصمیمات او اعتراض کنند.