bato-adv
کد خبر: ۱۱۵۰۶۹

هندوانه‌هاي عالم سياست كه هلو شدند!

تاریخ انتشار: ۱۸:۰۵ - ۱۹ خرداد ۱۳۹۱
مي‌گويند اگر بيني ملكه قدرتمند و زيرك مصر يعني «كلئوپاترا» به شكل ديگري بود، تاريخ جهان هم به‌گونه‌اي متفاوت نوشته مي‌شد. اين جمله مطايبه‌آميز تاريخي اگرچه در لايه‌هاي پنهان خودش رگه‌هايي از اغراق و طنز را دارد، اما نشان مي‌دهد كه كيفيت چهره سياستمداران و حكمرانان از ديرباز مورد توجه مردمان بوده و به قضاوت در خصوص عملكرد آنها جهت مي‌داده است.

البته كه كيفيت چهره افراد و تمايل آنها به زيباتر شدن نه مختص به سياستمداران است و نه محدود به بازه زماني موسوم به دنياي مدرن.‌ چنانچه در روم باستان، سده‌ها پيش از ميلاد مسيح ضرب‌المثلي رواج داشت كه اگرچه كمي طنزآميز بود، اما تا همين امروز هم جايگاه خود را در مراودات انساني از دست نداده است: «بكش و خوشگلم كن!».

هرودوت اولين تاريخ‌نگار شناخته شده دنيا در نوشته‌هاي خود، از تلاش بانوان يونان باستان براي بهبود كيفيت چهره‌هاشان خبر داده و به اين ترتيب پرده از اهميت بالاي اين موضوع براي اهالي آن دوران برداشته است.

او از تلاش‌هاي بي‌شائبه يوناني‌ها براي عقب انداختن عوارض پيري و شبيه شدن به الهه عشق (اروس) سخن گفته و اين موضوع را از مهم‌ترين دغدغه‌هاي جامعه آن روزهاي يونان دانسته است.

ارتباط بين چهره و تناسب داشتن يا نداشتن اجزاي آن دغدغه هميشگي مردم بوده است، دغدغه‌اي كه دنياي مدرن شكل برجسته‌تري به آن داده و اهميت آن را چندين برابر كرده است، اما اصولاً اين موضوع وقتي شكل جذاب‌تر و عامه‌پسندتري به خود مي‌گيرد كه سخن از قيافه و هيكل يك چهره مشهور به ميان مي‌آيد و البته قرار نيست، هميشه آدم‌هاي مشهور جزو زيبارويان و پري‌وشان هم‌عصر خود باشند.

به تاريخ كه نگاهي كنيم،‌ نمونه‌هاي زيادي براي اثبات اين مدعا مي‌يابيم. سقراط به خاطر بيني گوشت آلود و بزرگ، سر طاس و شكم قلنبه و گلابي شكلش و چشمان از حدقه بيرون زده‌اش دست‌كم مورد تمسخر همسرش بود كه وي را مايه شرمساري خود مي‌خواند، اما كيست كه جايگاه خدشه‌ناپذير سقراط در علم فلسفه را نشناسد.

اخيراً برخي روان‌شناسان و زيست‌شناسان يكي از دانشگاه‌هاي غربي ادعا كرده‌اند كه اگر بتوان در يك جمع صد نفره، افراد زشت و زيبا را به دو گروه تقسيم كرد و صاحبان چهره‌هاي معمولي را كنار گذاشت، ميانگين هوش گروه زشت رويان بالاتر از ميانگين هوش زيبارويان خواهد شد. اين نتايج به زبان ساده مي‌خواهد بگويد كه هر چه زشت‌تر باشيد، احتمال باهوش بودنتان هم بيشتر است.

به همين مناسبت اگر فيلسوفاني مانند سقراط و ژان‌پل‌سارتر مشمول چنين گزاره‌اي بودند و بي‌توجه به چهره نه‌چندان زيبايشان، به كمك ذهن دقيق و هوش بالاي خود توانستند تاثيري پايا و ماندگار در فرهنگ و تمدن جهان بگذارند، در عالم سياست اين سكه روي ديگري دارد و سياستمداران به اعتبار تجربه تاريخي و مصاديق پرشمار موجود در دنياي مدرن، هرگز حاضر به بي‌اعتنايي به كيفيت چهره خود نيستند و زيبايي ظاهري از مهم‌ترين اولويت‌هاي آنان بوده و هست. از كلئوپاترا ملكه باستاني مصر گرفته تا سيلويو برلوسكني، نخست وزير پيشين ايتاليا، همه و همه شاهداني بر اين مدعا هستند كه بسياري از سياستمداران از دوران باستان تا به امروز تلاش كرده و مي‌كنند كه جوان‌تر و زيباتر به نظر برسند. در دوران قديم كه استفاده از رنگ مو و ماسك‌هاي ميوه مرسوم بود، تا امروز كه جراحي پلاستيك آمده است تا هندوانه‌ها را به هلو تبديل كند.

اما اين همه براي چيست؟ روان‌شناسان و جامعه‌شناسان در اين باره چه مي‌گويند؟ در كتاب‌هاي تاريخ دوران قاجار نوشته شده است كه فتحعلي شاه قاجار از بس رنگ مو به ريش و موهاي خود مي‌زده كه گاهاً در اثر تاثير بوي نامناسب آن چند روزي به بستر بيماري مي‌افتاده است. مي‌گويند ناصرالدين شاه نيز، هميشه روغن چرب كردن سبيلش در كنار دستش بوده و اهميت بالايي به استفاده از آن قائل بوده است. اما چرا ارائه چهره جوان و جذاب از ديرباز تا كنون مورد توجه سياستمداران بوده است؟

در كتاب مشهور روانكاو فرانسوي، «سيمون راشه» كه به همين موضوع اختصاص دارد، آمده كه وقتي سياستمداري موهاي خود را مشكي مي‌كند يا مانند مانكن‌ها به نظر مي‌رسد و پوست صاف، بيني قلمي و چشماني بدون افتادگي پلك دارد، مردم به خوش‌فكري و باهوشي او اعتقاد بيشتري دارند تا به سياستمداري كه مانند مردم عادي است.

صدام حسين بارها به زير تيغ جراحي پلاستيك رفته بود و موهايش را رنگ مي‌كرد و به مناسبت همين تدابير واقعاً هم از سن تقويمي‌اش جوانتر به نظر مي‌رسيد. حسني مبارك قبل از سقوط از صندلي رياست جمهوري مادام العمرش نيز وضعيت چندان متفاوتي نداشت. نمونه‌هاي ديگر از سلاطين و سياستمداراني كه به زير تيغ جراحي زيبايي رفته‌اند كم نيست؛ از پادشاه جوان اردن و «علي عبداله صالح» رئيس‌جمهور پيشين يمن گرفته تا «يوليا تيموشنكو» نخست وزير پيشين اوكراين و نخست‌وزير كره‌جنوبي كه تصاوير قبل و بعد از عمل جراحي پلاستيكش بر روي فك، گونه و پوست دور چشم و تزريق بوتاكس روي چروك خنده و پيشاني‌اش مايه طنز رسانه‌هاي كره‌اي شده است.شايد اين آدم‌ها حتي اگر به دنياي سياست راهي نمي‌يافتند هم به زير تيغ جراح پلاستيك مي‌رفتند و خود را در چشمان خلايق زيباتر و دوست داشتني‌تر مي‌كردند، اما موضوع از اين قرار است كه همه سياستمداران مورد مطالعه در كتاب روانكاو فرانسوي، بعد از قدرت گرفتن در سيستم حزبي و حكومتي خود دست به بازسازي نقاط ناهموار صورت و صاف و صوف كردن چاله‌هاي آبله مرغان و برداشتن خال‌هاي گوشتي و داشتن بيني‌هاي متناسب‌تر كرده‌اند. اين است كه روانكاو فرانسوي نتيجه مي‌گيرد كه قدرت سياسي عامل مهمي براي انجام اين تغييرات بوده است.

اينجاست كه شايد لازم باشد به همان جمله ابتدايي‌مان برگرديم و مفاهيم مستتر در آن را مرور كنيم؛ اگر بيني ملكه قدرتمند و زيرك مصر يعني كلئوپاترا به شكل ديگري بود تاريخ جهان هم به گونه‌اي متفاوت نوشته مي‌شد. بپذيريم يا نپذيريم، تاثير ماسك‌هاي زيبايي عهد عتيق و جراحي‌هاي پلاستيك دنياي مدرن در محبوبيت و قضاوت در خصوص عملكرد نقش‌آفرينان عالم سياست، كتمان‌ناپذير است، شايد اگر اين‌گونه نبود سيلويو برلوسكني تاكنون سيزده عمل جراحي پلاستيك بر روي صورت خود انجام نداده بود.
منبع: جام جم
bato-adv
ناشناس
Armenia
۰۹:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
که چی مثلا؟ اقای احمدی نژاد هم عمل پلاستیک کرده ولی هیچ تاثیری در عملکردش و یا طرفداران جدیدی نداشته است
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۰
مثل رییس جمهور خودمان که پارسال به فکر زیبایی صورتش افتاد و الحق که زیبا هم شد
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۲