یک روانشناس گفت: سبک دلبستگی مادر و نوزاد می تواند نقش موثری در پیشگیری از روابط فرازناشویی در بزرگسالی داشته باشد.
دکتر لیلا بهنام درباره نقش دلبستگی در ایجاد روابط فرا زناشویی اظهار داشت: دلبستگی، یک رابطه هیجانی خاص است که مستلزم تبادل لذت - مراقبت است و مراد از دلبستگی اولیه، رابطه عاطفی اولیه است که کودک با مادر برقرار میکند که اساساً سبک این رابطه تاثیر بسزایی در روابط عاطفی بزرگسالی دارد.
وی افزود: دلبستگی شامل سه سبک ایمن، ناایمن (اجتنابی) و دو سوگرا (اضطرابی) ماست. از آنجایی که رابطه با همسر از طولانی ترین و مهمترین روابط بشری است، سبک دلبستگی در حفظ این رابطه اهمیت بسیار دارند. افرادی که در کودکی دلبستگی ناایمن را تجربه کردهاند در بزرگسالی در روابط عاشقانه، دوستانه و جنسی خود با مشکلات بسیاری مواجه میشوند. افراد دارای دلبستگی ایمن؛ اصولاً ارتباط با دیگران برایشان آسان است. از این که دیگران به آنها تکیه کنند، یا خود به دیگران تکیه کنند، احساس راحتی میکنند و از نزدیکی و دوری دیگران نگران نمیشوند. این افراد اصولاً ارتباطات را امن تصور میکنند و لذا به علت سبک دلبستگی تجربه شده؛ اعتماد به نفس بیشتر داشتند. خود آگاهی مناسبتری دارند و احتمال برقرار کردن روابط فرازناشویی به عنوان یک رابطه نابهنجار در آنها کمتر است.
ااین روانشناس خاطرنشان کرد، افراد دارای دلبستگی ناایمن، نمی توانند به طور کامل به دیگران اعتماد کنند. نزدیک نمیشوند و اجازه نزدیکی نمیدهند، این افراد آشفتگیهای هیجانی زیادی را تجربه میکنند. این افراد غالباً ارتباطاتی را گزارش میکنند که گویای صمیمت پایین است مانند رابطه یکشبه، رابطه جنسی خارج از خانواده و رابطه جنسی بدون عشق. از آنجایی که غالباً قادر به برقراری روابط عمیق با همسر نیستند، نارضایتی زناشویی بیشتری را تجربه کرده و احتمال بروز روابط فرازناشویی در این افراد بیشتر است.
وی افزود: افراد دارای سبک دلبستگی مضطرب، احساس می کنند دیگران مایل نیستند که آنقدر که آنها دوست دارند با آنها رابطه داشته باشند و از آنجایی که غالباً نگران هستند که همسرانشان واقعاً آنها را دوست نداشته باشند لذا این گروه نیز مستعد روابط فرازناشویی هستند. سازگارانهترین نوع ارتباط زناشویی و بالاترین رضایتمندی زناشویی غالباً هنگامی صورت میگیرد که سبک دلبستگی زوجین ایمن - ایمن باشد. به هر حال گرچه تبیین علت شناختی هر آسیب، در پیشگیری از وقوع آن آسیب موثر است لیکن آنچه قابل اهمیت است پذیرش این اصل در زندگی زوجین است که میتوان سبکهای دلبستگی را تعدیل کرد یا تغییر داد.
دکتر بهنام خاطر تصریح کرد: فرد بالغ؛ همواره تلاش می کنند از باورهای عاطفی که متعلق به گذشته و دوران کودکی است به باورهای عقلایی که از سنجش واقعیتهای فعلی به دست میآید حرکت کند که این همان رشد است. رشد؛ فاصله گرفتن از کودکی و بالغ شدن است. در گفتگوی درونی فرد بالغ، این دیالوگ وجود دارد که در حد قابل قبولی احساس امنیت میکند و مابقی احساسهای ناامنی خود را میپذیرد و ابزارهای مقابلهای و تطبیقی تولید میکند. به هر حال احساس امنیت و قدرت همواره با هم حرکت میکنند. امنیت یعنی اینکه خطری وجود ندارد و قدرت یعنی بر خطر مسلط میشویم. بنابراین با تمرین و آموزش به زوجین میتوان آموخت سبکهای دلبستگی جدید و مطابق با واقعیتهای اینجا و اکنون تولید کرد.
این روانشناس تاکید کرد، یادآوری این نکته به زوجین ضروری است که می توان با دادن پیکان - تو خوبی- به دیگری در خود ایجاد قدرت و امنیت کرد و امینت را در بزرگسالی تجربه کرد. امنیت در بزرگسالی برخلاف دوران کودکی گیرنده محض نیست. دهندگی و گیرندگی توامان و احترام به مرزهای طرف مقابل است.چنانچه الگوهای ارتباطی جدید را در بزرگسالی با قدرت در حذف تاثیر رد پای دلبستگیهای اولیه با واقعیت گذر از کودکی به بلوغ تجربه کنیم بیگمان گام موثری در تولید تفاهم و رضایت زناشویی و به تبع پیشگیری از روابط فرازناشویی برداشتهایم.