به گزارش ايران چندي پيش نوعروس جواني با چهرهاي وحشتزده و ناراحت خود را به دادسراي يافتآباد رساند و خواستار رديابي يك مزاحم تلفني شد كه مرتب به وي پيامكهاي عاشقانه و تهديدآميز ارسال ميكرد.
اين نوعروس 19 ساله به بازپرس غفاري گفت: از مدتي پيش مرد ناشناسي به من پيامكهاي عاشقانه ميفرستد. بارها از مرد مزاحم خواستم تا دست از سرم بردارد اما فايدهاي نداشت. وي نيمه شبها برايم پيامك محبتآميز ميفرستد ميترسم كه اين پيامكها زندگيام را ويران كند. من تازه عروس هستم نگرانم اگر دوران عقدم تمام شود و زير يك سقف برويم شوهرم تصورات نادرستي كند و باعث تلخي زندگيمان شود.
وي افزود: مرد مزاحم وقتي ديد من تصميمي براي رابطه دوستي ندارم نوع پيامكهايش را تغيير داد. وي الان من را تهديد ميكند و ميگويد اگر با وي ارتباط نداشته باشم زندگيام را نابود خواهد كرد. اين در حالي است كه من عاشقانه همسرم و زندگيام را دوست دارم و نميخواهم به شوهرم خيانت كنم. تهديدهاي مرد مزاحم وضعيت روحي و روانيام را آشفته كرده و با دروغهايش آبروي مرا به بازي گرفته است. ميخواهم مرد مزاحم شناسايي شود تا آرامش به زندگيام برگردد.
با ادعاهاي نوعروس جوان، تماسهاي تلفني و پيامكهاي كوتاه وي تحت كنترل و بررسي قرار گرفت و مشخص شد مرد مزاحم از گوشي تلفن همراههاي مختلف براي زن جوان پيامك ارسال كرده است. كارآگاهان با اقدامات ويژه تخصصي توانستند مرد مزاحم را دستگير كنند. وقتي وي در برابر بازپرس غفاري قرار گرفت نوعروس نيز از در وارد شد و صحنهاي عجيب پيش روي همه قرار گرفت. نوعروس ادعايي كرد كه هيچكس باورش نميشد، اين دختر گفت كه مرد مزاحم كسي نيست جز شوهرش كه به تازگي با هم عقد كردهاند.
بازپرس غفاري نيز با تعجب از مرد مزاحم پرسيد در اين مدت براي همسرتان پيامكهاي عاشقانه و تهديدآميز ارسال كرديد. دليل اين مزاحمتها چه بوده است؟!!
مرد مزاحم كه هرگز تصور نميكرد دستش براي نوعروس رو شود ابتدا خود را بيگناه دانست اما وقتي ديد پليس و بازپرس مداركي دارند كه وي ارسالكننده پيامكهاي تهديدآميز از تلفن همراهش است چارهاي جز اعتراف نديد و گفت: قصد ايجاد مزاحمت نداشتم تنها ميخواستم با ارسال اين پيامكها همسرم را امتحان كنم حالا هم خيلي پشيمانم و از همسرم درخواست بخشش دارم.
نوعروس جوان در حالي كه شوكه شده بود وقتي فهميد كه مرد مزاحم شوهرش بوده از بازپرس پرونده خواست كه وي را بازداشت كند و اصرار كرد طلاق خواهد گرفت چراكه با شوهر بدبين و بيمار نميتواند زندگي كند.